به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو - حسین قدیانی؛ «بهمن» را دوست دارم با تمام آن سرودههای خدایی: «الله الله، الله الله، لا اله الا الله...». باید هم نام آن ابرمرد بتشکن، آن خار چشم شیطان و آن انقلابی سازشناپذیر «روحالله» میبود که انقلاب نکرد الا به نام خدا و برای خدا.
خمینی یعنی «خدا بود و دیگر هیچ نبود» و خامنهای هم که در هر حادثهای، در هر حماسهای، دست قدرت الهی را به ما نشان میدهد یعنی «خدا هست و دیگر هیچ نیست». الحمدلله که رهبرانی خداباور، رهبر این انقلاب بوده و هستند. منیت یعنی خود را دیدن اما دعوت ولیفقیه، دعوت به سوی خداست. دعوت انقلاب اسلامی هم دعوت به سوی خداست.
سیاستمداران که هیچ بدیشان امیدی نیست مگر از سوی دشمن، عمدتا خاطرات خود را بر محور «من» مینویسند لیکن مردان الهی، جز خدا، نه حرفی دارند و نه خاطرهای. بعضی بر این گمانند که «وحدت وجود» تنها به درد پر کردن صفحات سفید کتب فلسفی یا عرفانی میخورد اما یکی مثل خمینی هم بود که از قضا در وسط کارزار، بهترین تمثال این وحدت خود با خدا – توافق خود با خدا – میشود و ناگهان میگوید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
وحدت خود با خدا اما ممکن نمیشود الا آنکه عبد صالح، خود را فدا و فنای فیالله ببیند و این چیزی بسیار بالاتر از صرفا حرکت «فیسبیلالله» است که حتی «سبیلالله» هم از آن خداست.
این چند خط را نوشتم تا بگویم باید هم خدا هوای این انقلاب را داشته باشد، هوای آبروی انقلاب روحالله را داشته باشد. 2 سال تمام و ناظر بر دست فرمان غلط تیم دیپلماسی دولت رکود، همه سعی دشمن بر این مهم استوار شده بود که تصویری وارونه یعنی ذلیلانه از انقلاب اسلامی ارائه دهد که عاقبت، مجبور شد دست خود را در برابر شیطان بزرگ، به نشان تسلیم بالا آورد! که عاقبت، پذیرفت کدخدا بودن آمریکا را! خدا... همان خدای «الله الله، الله الله، لا اله الا الله» همان خدای «فتح خرمشهر» و همان خدای «۹ دی» اما این را نخواست برای آبرو و حیثیت انقلاب اسلامی. خدا... همان خدای «صحرای طبس» این بار و در عرض چند دقیقه به دست فرزندان غیور سپاه، زد و همه آن تصاویر را به زبالهدانی انداخت بلکه هم پرزیدنت بیادب و بیهوش آمریکا آدم شود، هم دیگرانی که فکر میکنند با دو تا لقب، اوبامای جلاد تحریم بزک میشود!
آری! خدا اگر خداست برایش هیچ کاری ندارد که در عرض چند دقیقه، محصول 2 سال دست دادن بعضیها با ابلیس را دود کند و به هوا بفرستد تا تنها تصویر واقعی به جا مانده از مصاف انقلاب اسلامی و شیطان بزرگ، همین تسلیم شدن سربازان کدخدا نزد سربازان خداباور سپاه باشد. در برابر خدا، سرباز سوپرمجهز کدخدا هم که باشی، دریا و خشکی ندارد؛ عاقبت از تو همین تصویر تسلیم شدن یعنی همین تصویر ترس و ذلت مخابره میشود.
بعضیها البته باز هم میتوانند با بهانه و بیبهانه به جناب آقای کری دست بدهند اما خدای انقلاب اسلامی در عرض چند دقیقه کاری کرد که مصاف جمهوری اسلامی و شیطان بزرگ، حتی نزد رسانههای غربی، هیچ تصویری نداشته باشد، الا زانو زدن سربازان ابلیس در برابر سربازان اسلام. پس اول حامی انقلاب اسلامی، حضرت احدیت است. دشمن میخواست با آتش دیپلماسی، همه آبروی انقلاب و همه برند خمینی را بسوزاند اما این اولینبار نبود که خدا آتش را بر ابراهیم گلستان کرد! خدا هست و به کوری چشم کدخدا و کدخدادوستان همچنان خواهد بود، همچنان «خدا» خواهد بود و همچنان هوای آبروی این انقلاب را خواهد داشت.
حتی اگر چشم دنیایی ما و بعضی ها نبیند...خدا که مثل ما آدم ها نیست که باضرب المثل ساخته ی دست روباه پیر استعمار (مرا در یک قبر می خوابانند و تو را در یک قبر دیگر) خود را بری کند حتی از اینکه به زور منکری را نهی و معروفی را امر کند... چشم بعضی ها را ایرادی ندارد باید به زور بازکرد ووقتی باز شد بای حواست باشد که دوباره بسته نشود... شاید و البته حتماً مطالباتی نو باید کرد از دولت تدبیر و امید که ما هم تدبیر و امیدش را ببینیم البته این بار بفهمانیم تدبیر با توکل به خدا و استفاده از توان و ظرفیت داخلی و امید به دستان توانگر خدا نه کدخدای بی آبادی این روزهای دنیای ما....
چشم دل باز کن که جان بینی/ آنچه نادیدنی است آن بینی
واقعا که در زمان پیکار ناخدا با یاران خدا هستیم و البته که ان تنصروالله ینصرکم