به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، بخش زیر ذره بین شماره چهارم ماهنامه نسل چهارم گفتوگوی دکتر حسن خجسته، استاد دانشگاه و رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با این ماهنامه را منتشر کرده است.
با توجه به توسعه کاربری فناوری های نوین در حوزه ارتباطات طی سال های اخیر و عنایت به اصول پژوهش محور، بفرمایید، باید با چه برنامه کاربردی در این فضا حرکت کنیم تا در آینده دست آوردهای موثری برای کشور به همراه داشته باشیم.
در تکنولوژی جدید ارتباطی سه دیدگاه قدرتمند وجود دارد. اول دیدگاه فن گرایان؛ تکنولوژیست ها تکنولوژی را صرفا ابزاری می دانند که به طور کامل در اختیار مصرف کننده و بشر است. درست نقطه مقابل دیدگاه فلسفی که هر تکنولوژی را بر حسب ماهیتش تعریف می کند که آثار و عوارضی دارد که از اراده انسان خارج است و در محیط تاثیر خود را می گذارد. دیدگاه دوم اخلاق گرایان؛ کسانی که به نتایج غایی و نهایی یک کار توجه زیاد دارند و نگران از نتایج هستند، چون راه حلی پیش پایشان نیست غالبا این تکنولوژی ها را رد می کنند و اغلب اولیاء (امور، خانواده و مدرسه) هستند. دیدگاه سوم جامعه گرایان که حد وسط دو دیدگاه هستند؛ یعنی هم به غایت و نتایج تکنولوژی توجه دارند و هم به شرایط ویژه ای که این تکنولوژی در جامعه فراهم می کند آگاه هستند.
به نظر من در کشور ما هنوز یک بحث اساسی در مورد این سه دیدگاه صورت نگرفته است تا این کار به نتیجه برسد. زیرا ما در سطوح تصمیم گیری با یک شکاف مواجه ایم. به طور مثال شبکه ملی اطلاعات خواسته جامعه گرایان است اما فن گرایان با آن سخت مخالفند. ما در سطوح تصمیم گیری باید تکلیف جامعه را بین این دیدگاه ها روشن کنیم که هنوز روشن نشده است.
در 30 تا 40 سال پیش یک فیلسوف در هر زمینه ای یک نظریه ای می داد و جوامع خود را با آن فلسفه سازگار می کردند و در خودشان تغییراتی ایجاد می کردند و اگر شکستی هم بود مسوولش آن فیلسوف بود، اما امروزه دنیا دست فن گرایان است. با توجه به قدرت جریان بازار، شرکت ها فقط سعی در پیشی گرفتن از رقبا دارند و هیچ توجهی به پیامد ها و عوارض اجتماعی تکنولوژی ندارند و هیچ کس هم مسوول نیست. ما در این حوزه ضعف اساسی داریم ، تکنولوژی را در دست داریم ولی درک و فهم درستی از ماهیت ذاتی آن ها نداریم و همچنین مجموعه مطالعات صورت گرفته نیز کاربردی است فارغ از مبانی فلسفی اش .
برای اینکه دستاوردهای حوزه ارتباطات را جهانی کنیم باید چه دستور کاری را در اولویت قرار دهیم و آیا قابلیت رقابت با کشورهای پیشرو در این حوزه را داریم و یا صرفا باید مصرف کننده باشیم؟
برای جهانی شدن در حوزه ارتباطات باید راهبرد اساسی داشته باشیم. اگر قرار است که ما یک سطح مهم از یک تکنولوژی را برای خود کنیم، قدم های اولیه آن بدون حمایت اساسی دولت امکان پذیر نیست. باید بدانیم در کاربردهای سیاسی، اجتماعی و تکنولوژی دارای سه سطح است. سطح اول تکنولوژی امور جاری و زندگی است. دسترسی به این تکنولوژی زحمت چندانی ندارد، حتی کشورهای پیشرفته آن را در اختیار می گذارند. سطح دوم تکنولوژی که اساسی و زیر بنایی است، غالباً در اختیار قرار نمی گیرد و هر کشوری باید به مدد متخصصین و با حمایت دولت به آن دسترسی پیدا کند البته در این راه قدرت های صنعتی مانع تراشی خواهندکرد. سطح سوم تکنولوژی بسیار پیشرفته است که به یک معنا سری است زیرا برای صاحبان آن قدرت و مزیت رقابتی بالایی در برابر دیگران ایجاد می کند این سطح از نظر کشورهای پیشرفته سطح ممنوع کامل است و حتماً مانع دسترسی خواهند شد. مانند تکنولوژی هسته ای و داستانی که از آن باخبرید. در تکنولوژی ارتباطی نیز این سه سطح وجود دارد لذا برای دسترسی به سطوح دوم و حتی سوم نیاز به سرمایه گذاری جدی و حمایت دولت است و عدم آن موجب می شود که ما به سوی سطحی از تکنولوژی پیش برویم که سطح مصرف است، مانند وضعیت امروز.
شبکه های اجتماعی که اکنون در سطح کشور فعالیت گسترده ای دارند و ما هم وابستگی جدی به این تکنولوژی داریم ، یک سر آن در اینجا و سر اصلی آن در جای دیگر است. بنابراین این تکنولوژی باید بومی سازی شود. ما در کشور متخصص خوب داریم ، این به پیچیدگی تکنولوژی هسته ای نیست و در سطح تکنولوژی سری هم نیست، که ناممکن و ممنوع باشد. در تکنولوژی هسته ای به دلیل حمایت دولت، متخصصین ما توانستند از سطح مهم تا سطح سری اش دسترسی پیدا کنند. اگر در قدم اول حمایت دولت در زیرساخت های اساسی تکنولوژی چه در سطح دانشی و چه در سطح فنی و عملی صورت بگیرد در مرحله ی بعد توسعه آن مشکل نیست. شورای فضای مجازی باید به نمایندگی از جامعه که رگولاتوری اصلی کشور است بر این امر توجه کند که ما را وارد سطح دوم و حتی سطح سوم از سطوح تکنولوژی ارتباطی کند.
نظر به ورود بسیاری از تکنولوژی های ارتباطی به کشور، در صورت استفاده از این تکنولوژی ها بفرمایید برای بومی سازی آنچه اقداماتی لازم است؟
برای بومی سازی، حمایت مستقیم دولت الزامی است، زیرا گام اول خیلی پرهزینه و نیاز به پژوهش های بنیادی و کاربردی دارد که باید دانشگاه را نیز درگیر کند. اگر دولت سرمایه گذاری نکند بخش خصوصی به تنهایی قدرت و توانایی لازم جهت سرمایه گذاری در آن را ندارد. در کشور، تکنولوژی های ارتباطی که داریم در سطح کاربردی است و برای رسیدن به سطح پیچیده و ممنوعه احتیاج به هزینه زیاد است و دولت باید یک سرمایه گذاری اساسی انجام دهد و دانشگاه ها در این سمت جهت گیری داشته باشند، به طوری که از سطح کاربردی تکنولوژی ارتباطی به سطوح 2 و 3 بروند. باید در این حوزه قوی شویم تا با در اختیار داشتن ابزار قدرت ، بتوانیم با صاحبان قدرت در این حوزه ارتباط برقرار کنیم.
نظر به اینکه ما نمونه داخلی، برای تکنولوژی های ارتباطی داریم بفرمایید چرا در توسعه کارکرد آن در داخل کشور و جلب نظر مخاطبان داخلی موفق نبودیم؟
پاسخ: کشورهای قدرتمند امکانات و تکنولوژی بسیار خوبی دارند. گروه های متخصص بطور مستمر کار می کنند تا از رقبا در بازار عقب نیافتند، مثلا بعضی از شبکه های اجتماعی داخلی ممکن است هیچ ارتقایی نداشته باشند در حالی که میل آدمی به تنوع و ارتقا است. وقتی در این شبکه ها تکرار زیاد و نوآوری کم باشد کاربر کسل و خسته می شود. در کشورهای قدرتمند به دلیل وجود تکنولوژی های قوی و سرمایه گذاری های عظیم، یک عده پژوهشگر و متخصص ، به طور مداوم در حال بررسی شرایط موجود و برنامه ریزی برای بهتر شدن و ارتقا کیفیت و کمیت در این زمینه هستند.
بر اساس الگوی پژوهشی بفرمایید برای آینده حوزه ارتباطات چه پیش بینی می کنید و در این حوزه باید چه مواردی مد نظر تصمیم گیران قرار گیرد؟
توجه به چند نکته در این مورد لازم است. بین حوزه دانشگاهی رشته ارتباطات و سازمان های عملیاتی تقریبا هیچ ارتباطی وجود ندارد. در دانشگاه های فنی به ارتباطات تنها از منظر فنی و تکنولوژیکی نگاه می شود در صورتی که ارتباطات ماهیتی در هم پیچیده از سخت افزار و نرم افزار دارد. شاید ضعف عمده در کشور ما این باشد که در مورد ارتباطات، سخت افزاری فکر می شود که بر خلاف ماهیت آن است. پژوهشگران سخت افزار و نرم افزار باید با هم کار کنند. شاید هم ضعف نظام آموزشی ما باشد که این دو رشته از هم خیلی جدا هستند و یک رشته واسط این دو نیست. ما به یک میان رشته احتیاج داریم که بین این دو یک ارتباط محکم ایجاد کند. نکته دیگر نظام ارتباطی ما نابالغ است، بزرگ شده است ولی بلوغ کاملی ندارد، از این رو زمانی که با یک جریان جدید تکنولوژی برخورد می کند، تسلیم یا محو می شود. تکنولوژی جدید که می آید نظام ارتباطی ما که باید با آن مواجهه منطقی کند، بر خود می لرزد چون نابالغ است . در صورتی که اگر بالغ باشد آن را در خودش جزم و هضم می کند و بر ثروت خویش اضافه می کند. موضوع دیگر، در حوزه دانشگاه وجود کارگاه ها و آزمایشگاه هایی است که بایستی دانشجویان ملزم به گذراندن 2 تا 4 واحد درسی درباره بحث های نظری و عملی ارتباطات با هم باشند؛ بنابراین ارتباطات در حوزه عمل و نظر باید شانه به شانه هم حرکت کند.