به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، با مشخص شدن نامزدهای اصلی انتخابات در سراسر کشور، تنور انتخابات بار دیگر در روزهای سرد زمستان 94 داغ شد. پس از اعلام صلاحیت نامزدها، اصلاح طلبان سعی می کنند با توجه به شرایط جدید، راهبردهای جایگزین را در دستور کار قرار دهند.
در این میان بازی لیست ها نیز جذابیت های خاص خود را دارد. دو جریان مطرح کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان، به ویژه در شهرهای بزرگ با توجه با تایید صلاحیت بی سابقه در این دوران، با مشکل دستیابی به لیست مشترک دست و پنجه نرم می کنند. البته در تهران اصولگرایان توانستند به لیست سی نفره خود دست پیدا کنند و اصلاح طلبان نیز با توجه به رد صلاحیت چهرهای شاخص خود، به لایه های دوم و سوم خود با سر لیستی فعالین سیاسی شناخته شده تر، دل بسته اند.
اصلاح طلبان که امید زیادی به بازگشت به کرسی های سبز رنگ بهارستان دارند، پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، برنامه های انتخاباتی خود برای مجلس را چیدند. حمایت از دولت یازدهم و عدم انتقاد به عملکردهای آن، راهبرد اصلی اصلاح طلبان در برخورد با دولت بود تا در نتیجه رسیدن دولت به برخی از دستاوردها در حوزه های مختلف، آنها نیز در بعد تبلیغاتی آن شریک باشند و میوه برجام را در اسفند بچینند.
جریان اصلاح طلب برای مجلس دهم شورای اسلامی، برنامه های بسیاری را در نظر داشتند و با مشخص شدن نیروهای حاضر خود در انتخابات پیشرو، در حال عملیاتی کردن برنامه ها براساس اولویت زمانی هستند. این جریان که قصد داشت با به راه انداختن سونامی ثبت نام ها در زمان نام نویسی، هزینه رد صلاحیت ها را برای نهادهای نظارتی بالا ببرد و در مرحله اول در هیات های اجرایی موفق به عبور افراد فاقد صلاحیت خود شده بود، در مراحل بعد با ریزش شخصیت های مطرح خود مواجه شد. اصلاح طلبان با توجه به پشتیبانی دولت از خود این توقع را ایجاد کرده بودند با توجه به فضای جدید و همچنین تعدد نامزدها، شورای نگهبان می بایست با ارفاق بیشتری، به اصلاح طلبان امکان بازی دهد اما زمانیکه مشخص شد هیات هایی نظارت و نهاد نظارتی، در مقابل خطوط قرمزی مانند فتنه 88 و مقابله با نظام قصد هیچ مماشاتی ندارد، هجمه ها علیه شورای نگهبان شدت گرفت. به نحوی که رئیس جمهور و رئیس تشخیص مصلحت به اظهاراتی پرداختند که تا پیش از این سابقه نداشت.
با وجود تلاش اصلاح طلبان برای تحمیل نیروهای خود و شکست این پروژه، اما لایه های بعدی اصلاح طلب تا حدودی در صحنه باقی ماندند و این طیف سعی می کند راهبردهای بعدی خود را در زمینه انتخابات مجلس دهم رونمایی کند. اصلاح طلبان، پیش از این نیز نسبت به شکست پروژه تحمیل نامزد انتخاباتی واقف بودند اما دلخوش به حمایت های فراقانونی آن را اجرایی کردند ولی آنها از نهایی کردن برنامه های بعدی خود ناامید نشدند و با شعار "امید، آرامش و رونق اقتصادی"، در حال لیست بندی هستند.
فاز مظلوم نمایی پس از بررسی صلاحیت ها
در حالیکه ثبت نام 12 هزار نفری، به عنوان پدیده جدید این دوره از انتخابات بروز پیدا کرد. اصلاح طلبان عاملان اصلی چنین پروژه هزینه بری برای نظام معرفی شدند. آنها از تمام کسانی که دارای انگیزه های اصلاح طلبی هستند و تمایل به حضور در عرصه سیاسی دارند، دعوت کردند تا در انتخابات ثبت نام کنند. عملیاتی شدن این پروژه را می توان از چند جهت مورد تحلیل قرار داد اما آنچه که در نهایت حاصل شد، یکی از جنبه ها بسیار مورد توجه قرار می گیرد.
با حصول اطمینان اصلاح طلبان از عدم بازی دادن به مهره های اصلی خود، نامزدهای رد صلاحیت شده خود را پیراهن عثمان کردند و بر سر رقبا کوبیدند. پروژه مظلوم نمایی از همین زمان شروع شد. این جریان خود را مظلوم انقلاب و نظام معرفی کرد که به ناحق مورد جفا قرار گرفته در عین حالیکه به همه معیارها پایبند است. ولی اصلاح طلبان پس از فتنه 88 هیچگاه آن را محکوم نکردند و حتی خود را طلبکار جلوه دادند. فتنه ای که خسارت های مادی و معنوی بسیاری بر کشور وارد کرد.
یکی از مزیت های اصلی مظلوم نمایی، جلب حس دلسوزی افکاری عمومی نسبت به این جریان اصلاح طلب است. بر اساس این طرح، اصلاح طلبان به عنوان مصلحان واقعی جامعه مورد ظلم واقع شده اند که باید مورد حمایت عامه قرار گیرند. اصلاح طلبانی که در گذشته طرح های مانند تحریم انتخابات یا برهم زدن بساط آن را دنبال می کردند، این بار با شکست طرح های قبلی به گونه ای دیگر قصد رسیدن به قدرت سیاسی را دارند.
دوقطبی تندرو و میانه رو در انتخابات مجلس
این طرح در دو سال اخیر و همزمان با مذاکرات هسته ای به شدت از سوی فعالین اصلاح طلب و رسانه های حزبی آنها دنبال می شد. هر چند قرار بود با ورود شخصیت های اصلی اصلاح طلب به جرگه نامزدهای انتخاباتی، شتاب تبلیغات پیرامون دوقطبی تندرو و میانه رو افزایش یابد ولی این هدف به کناری نهاده نشد و در میتینگ های تبلیغاتی جریان اصلاح طلب همچنان بر این موضوع پافشاری می شود.
به طور مشخص جریان اصولگرا یکی از منتقدان اصلی روند مذاکرات هسته ای بود و پیشنهادها و انتقادات خود را به صورت کاملا صریح بیان می کرد. اما پاسخی که در آن سو دریافت می شد، اتهام افراطی گری و عدم تمایل اصولگریان به خروج از بن بست هسته ای بود. هدف اصلی دولت در مذاکرات هسته ای، رسیدن به توافق به هر قیمتی بود و انتقادها نیز درست در همین زمینه وارد می شد، که طرف های غربی محدودیت های فراقانونی بسیاری را به ازای تعلیق محدود تحریم ها، به ایران وارد کرده اند. به هر حال دو قطبی سازی پیرامون برجام و مخالفان آن ادامه پیدا کرد تا در زمان انتخابات و با توجه به رفع برخی از تحریم ها بتوان افکار عمومی را به سمت لیست های برجام زده جذب کرد.
در تمامی سخنرانی ها و جلسات انتخاباتی اصلاح طلبان واژه تندروها به مراتب استفاده می شود و هشداری که می دهند نیز بر همین مبناست که مجلس دهم نباید مجلس تندروها باشد. محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در همایش روز دوشنبه اعتماد ملی گفته بود : تحت هر شرایطی باید حضور داشت. باوجود اینکه فکر میکردند فاتحه جریان اصلاحات خوانده شده است اما اصلاحات همچنان سرپا و فعال است، اما ظاهرا بنا نیست تندروها درس بگیرند. در شرایطی که حضور حداکثری مردم الزام است، تحمل ندارند.
رسول منتجب نیا، دبیرکل حزب اعتماد ملی نیز در همان همایش عنوان کرد: تحت هر شرايطي بايد حضور داشت. مردم مثل سال ۹۲ سر صندوقهای رای به تندروها پاسخ می دهند. با وجود اينكه فكر می كردند فاتحه جريان اصلاحات خوانده شده است اما اصلاحات همچنان سر پا و فعال است، اما ظاهرا بنا نيست تندروها درس بگيرند. در شرايطی كه حضور حداكثری مردم الزام است، تحمل ندارند.
علی مطهری، نماینده فعلی مجلس و نامزد مجلس بعدی از لزوم خانه تکانی در مجلس آینده گفته و تنها 10 نفر از نمایندگان کنونی را لایق دانسته است: با وجود همه ردصلاحيتها معتقدم مردم ما بايد با شور و نشاط در انتخابات اسفندماه شركت كنند و به افراد خوش فكر و معتدل رای دهند تا تركيب مجلس تغيير كند و خانهتكانی در محلی فعلی انجام شود. انشاءالله گام دوم در مجلس دهم برداشته شود تا اين افراطی گری ها كه نه از اسلام نشات گرفته و نه از عقل، تمام شود و انقلاب در مسير درست خود قرار گيرد.
تندرو و افراطی نامیدن رقیب در انتخابات به هر حال بار منفی به دنبال دارد و می تواند در بخش های تاثیرخود را بگذارد. آنچه مشخص است اصلاح طلبان در ائتلاف با حامیان دولت خود را میانه رو معرفی می کنند و جریان اصولگرا و غالب نمایندگان کنونی را تندرو جا می زنند. در نتیجه شکل بخشی به این دو قطبی کاذب، خوب، بد و زشت انتخابات پررنگ و به صورت هدفمند از سوی رسانه های اصلاح طلب شانتاژ خواهد شد.
برجام در انتخابات
یکی از اهدافی که اصلاح طلبان و حامیان دولت از به سرانجام رسیدن برجام دنبال می کردند، به طور قطع بهره برداری از آن در آستانه انتخابات بود. به هر حال این توافق به هر شکلی که بود، به دست آمد و دولت نیز آن را سند افتخار ملی نامید.
اصلاح طلبان از یکسو برجام را یکی از افتخاراتی می دانند که با حمایت آنها از حسن روحانی در انتخابات 92 به دست آمده و از سوی دیگر، مخالفان و منتقدان آن را تندروانی می دانند که مانع پیشرفت و توسعه کشور می شوند.
همانگونه که در اظهارات فعالین سیاسی اصلاح طلب نیز قابل استناد است، برجام در انتخابات نیز مورد استفاده قرار می گیرد و نوید اجرای برجام های دیگر در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داده شده است. این بدان معناست که عملیاتی کردن وعده های مرتبط به برجام هسته ای در حوزه اقتصادی و همچنین استفاده از آن مدل در حوزه های فرهنگی و اقتصادی، منوط به تشکیل مجلسی است که همسو با دولت باشد و در صورت تداوم مجلسی مانند مجلس نهم، مردم نباید انتظار گشایشی داشته باشند.
ارائه لیست های حداکثری
فعالان سیاسی اصلاح طلب و زعمای آنها در انتخابات در چند روز اخیر بارها اعلام کرده اند که در شهرهای بزرگ به لیست نهایی رسیده اند و در شهرهای کوچک نیز بر روی نامزدهای حامی دولت و اصولگرای میانه رو سرمایه گذاری می کنند. واژه اصولگرای میانه رو، اختراع جدید اصلاح طلبان در دوره اخیر است. بر همین اساس نامزدی مانند علی لاریجانی در قم مورد وثوق اصلاح طلبان خواهد بود و آنها فردی را در آن شهر معرفی نخواهند کرد.
از سوی دیگر، بر اساس طرحی با عنوان فام (فرم ارزیابی کاندیداها)، اصلاح طلبان تمامی نامزدهای لایه های بعدی اصلاح طلب یا دارای گرایش اصلاح طلبی را شناسایی و مورد تایید صلاحیت برای حضور در لیست اصلاح طلبان قرار خواهند داد. مصاحبههايی با متقاضيان انجام می گیرد و تعهدهايی از آنان گرفته می شود تا در نهايت به مرحله بستن ليست برسد.
حسین مرعشی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با بیان اینکه جریان اصلاحات در تهران لیست کامل خواهد داد و از این بابت مشکلی نداریم، گفت: لیست ما هم برای انتخابات خبرگان و هم برای انتخابات مجلس در تهران کامل خواهد بود. در تعدادی از استانها نیز امکان معرفی کاندیداهای دولت و اصلاحطلبان وجود دارد در برخی از حوزههای انتخابیه نیز بنا بر این است که از کاندیدای اصولگرای میانهرو حمایت کنیم تا از ورود افراطیون به مجلس جلوگیری کرده باشیم. ملت ایران تاکنون اجازه و فرصت این را ندادهاند به کسانی که از رد صلاحیت رسمی شخصیتهای مقتدر خوشحال میشوند به هدف خود برسند. ملت ایران از اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرویی حمایت خواهند کرد که مردانه رقابت میکنند و کسانی را که صحنه را خالی از رقیب میخواهند ناکام خواهند گذاشت و شیرینی ردصلاحیتها را بر کامشان تلخ خواهد کرد.
بنابراین در فرصت باقی مانده تا 7 اسفند، نیروهای اصلاح طلب، با به میدان کشیدن سه طیف اصلاح طلبان، حامیان دولت و اصولگرایان به اصطلاح میانه رو، و ارائه لیست های حداکثری از این افراد، در کنار هجمه به شورای نگهبان، مسئولان برگزار کننده انتخابات و تندرو و افراطی نامیدن رقیب، به سمت مبارزات انتخاباتی خواهند رفت.
تبلیغ اخبار جعلی برای اردوگاه رقیب
در کنار تمامی موارد بالا، رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت از انتشار اخبار جعلی، شایعه و انجام مصاحبه های هدفدار با برخی از فعالین اصولگرا دریغ نکرده و نخواهند کرد. با فراگیر شدن شبکه های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام در ایران، دامنه پخش شایعات گسترش بیشتری پیدا کرده و می توان با استفاده از این پتانسیل اهداف انتخاباتی را با هزینه های کمتر و بدون هیچ مسئولیتی پیگیری کرد.
در همین راستا بود که شایعه تعهد افراد حاضر در لیست اصولگرایان به ریاست غلامعلی حدادعادل در مجلس دهم، در اخبار سیاسی پیچید و رسانه های اصلاح طلب با آب و تاب بر آن دامن زدند. خبری که بلافاصله از سوی حدادعادل تکذیب شد و حتی مرامنامه انتخاباتی اصولگرایان نیز برای رفع هرگونه سوء تفاهمی منتشر گردید.
با اعلام شدن لیست واحد اصولگرایان در تهران و شهرهای بزرگ، جریانی از رسانه های اصلاح طلب با به چالش کشیدن آن به وسیله برخی از افراد منتسب به اصولگرایان سعی دارند تا اتفاق نظر بر لیست ها را دچار خدشه کنند. از بین بردن اتحاد یا ائتلاف اصولگرایان یکی از راهکارهایی است که اصلاح طلبان به شدت دنبال می کنند و نتیجه آن نیز شکستن آراء سبد طیف رقیب است. همان مدلی که در سال 92 اجرا شد و آرای اصولگرایان بین چند نامزد پخش شد تا انتخابات به مرحله دوم نیز کشیده نشود.
در انتها باید این نکته را نیز در نظر گرفت که اصلاح طلبان بر این گمانند که با افزایش مشارکت سبد رای آنها الزاما افزایش پیدا می کنند و دچار نوعی خودپیروز انگاری هستند. فراخوان آنها برای حضور حداکثری نیز تنها به همین دلیل صورت گرفته و دغدغه مشارکت بالا برای بیمه کردن نظام را ندارند. این برآورد اشتباه در چند انتخابات بخصوص سال 88 تکرار شده که با حضور 85 درصدری مردم در پای صندوق های رای، اصلاح طلبان نامزد مورد حمایت خود را پیروز فرض کردند و با مشخص شدن نتایج و رای آوردن رقیب، نظام و کلیه نهادهای مجری و ناظر انتخابات را متهم به تقلب کردند.
با نزدیک شدن به انتخابات 7 اسفند و تبلیغ اصلاح طلبان برای حضور حداکثری، این خطر احساس می شود که در صورت عدم راهیابی نامزدهای مورد نظر آنها به مجلس، انگشت اتهام خود را به سوی نهادهای برگزار کننده دراز کنند و هزینه های برگزاری انتخابات در ایران را برای نظام بالا ببرند. با توجه به وجود دولت حامی در راس کار، پیشبرد چنین برنامه ای می تواند هزینه هایی را به کشور تحمیل کند. تا کنون در فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان در چند ماه اخیر، برنامه ها و پروژه های آنها با شکست روبه رو شده و فازهای بعدی طرح های انتخاباتی اصلاح طلبان نیز در حالی اجرا می شوند یا خواهند شد که این جریان به جای رویکرد تعاملی، همچنان به روش های دیگر به رویکرد تقابلی خود ادامه می دهد.