به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، خانم فائزه هاشمی بهرمانی، اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران با تاکید بر این که در مجلس فعلی عقلانیتی دیده نمیشود! اظهار کرده است: نمایندگان برای تخریب کارها و مانع دولت شدن، بیشتر سیاسی و چکشی عمل می کنند و این مساله باعث شده بسیاری از وزرای دولت محافظهکار شوند و کاری انجام نشود، ولی طبیعتا یک مجلسی که در کنار دولت و همراه آن باشد، با توجه به برجام می تواند موجب تقویت کشور در همه زمینهها از جمله اقتصاد شود.
*قبل از خانم فائزه هاشمی، پدر وی نیز منتقدانش را به «کلاغ» تشبیه کرده بود!
متأسفانه مسئله توهین به اصولگرایان و منتقدان در دولت یازدهم به یک اپیدمی تبدیل شد و مشاهیر دولت و جریان سیاسی خاص نیز با دمیدن بر آن، موجب جریتر شدن این آتش شدند.
به نحوی که امروز شاهدیم حتی دستگیرشدگان فتنه سال 88 و محکومان امنیتی نیز تبدیل به ناسزاگویان به تفکر اصولگرایی شدهاند.
این اظهارات در حالی بیان میشوند که جریان سیاسی خاص ادعای وجود «بیاخلاقی وسیع در ایران» و در عین حال، ضرورت تحمل منتقد و حتی معاند را نیز بر اکتاف خود حمل میکند!
جالب آنکه مثلاً محمد کیانوشراد، از فعالان اصلاحطلب چندی قبل در همین رابطه به روزنامه آرمان امروز گفته بود: آنها (تمام یا بخشی از جریان رقیب!) میدانند که موفقیتهای اخیر دولت در نوع نگاه مردم نسبت به اصلاحطلبان و میانهروها در انتخابات هفتم اسفند ماه تاثیرگذار است. به همین علت از هر استراتژی و تاکتیک غیر اخلاقی بهره میبرند تا چهره این افراد را در مقابل مردم بد جلوه داده و حتی آنها را از رفتن به پای صندوقهای رای مایوس میسازند»!
در روزهای اخیر، غیر از خانم فائزه هاشمی، یکی دیگر از اصلاحطلبان نیز در توهین به اصولگرایان گفته بود: هر اصولگرایی که وارد وادی عقلانیت گردد، از جبهه اصولگرایان دور میشود. باطلالسحر اصولگرایی، عقلانیتگرایی است!
قبل از او نیز چهرههای اصلاحطلب دیگری مثل عبدی، ناصری، مبلّغ و منتجبنیا؛ اصولگرایان را افراطی، تندرو، کارنابلد و کمتوجه به منافع ملی خطاب کرده بودند.
غیر از این مسئله، محسن رهامی، دیگر چهره اصلاحطلبان هم چند ماه قبل در یک سخنرانی، رئیسجمهور روحانی را بی... خوانده بود.
شاید تصور شود که ما این توهینها و تخریبها را به مناسبت ایام انتخابات و با دقت بیشتری مورد توجه و تحلیل قرار دادهایم!
اما حقیقت آنست که چهرههای جریان سیاسی خاص به دلیل ماهیت فکری خود، نه تنها اصولگرایان که حتی مردم، مقدسات و چهرههای مصلح ضدّ غرب را نیز در برهههای مختلف مورد توهین قرار دادهاند.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از همین توهین و تخریبهاست:
_محمد سروشمحلاتی، فعال اصلاحطلب: ما شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم!
_احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب: بخش تودهوار جامعه لشکر خوبی برای پوپولیستها و دغلبازان هستند_هر کاندیدایی میتواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی...مردم با وجود درک سیاسی نمیتوانند متشکّل عمل کنند.
_تقی آزادارمکی، جامعهشناس اصلاحطلب: فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند _ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد.
_محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب: در جامعه ایرانی که یکی از پرحسدترین جوامع بشری است، توانمندیها و ظرفیتهای افراد سرکوب میشود _ در زندگی اعراب، ترکها و شاید مردم اندونزی، جهانبینی دینی بیشتر جاری است تا در زندگی ایرانی _ شخصیت ایرانی (از یک زاویه) بسیار ضعیف است _ ذهن تسلسلی، انباشتی، تدریجی و فرآیندی در میان ایرانیان بسیار ضعیف است.
_صادق زیباکلام: امیرکبیر فردی مغرور متکبر بود و به هیچ وجه سیاستمدارانه و سنجیده رفتار نمیکرد!
_محمد قوچانی، روزنامهنگار اصلاحطلب: برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است.
_مرحوم مهدی بازرگان: سرّ بقای ایران، پفیوزی ماست...!
_ هفتهنامه صدا: «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند.
_احمد خرّم، فعال سیاسی اصلاحطلب: تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاحطلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاحطلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمیافتد، که البته این تصور خامی بود. دقیقا سال 84 و حتی قبلتر از آن اصلاحطلبان سنگر به سنگر به خودشان باختند. جامعه امروز ایران را درک نکردند.
منبع: جهان نیوز