به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، زمان و فرصت برای ملت ها در جهان برای پیشرفت بسیار اندک است. سرعت رقابت در عصر جدید به حدی است که یکسال غفلت برای ملتی می تواند، منجر به سال ها عقب افتادگی شود. ایران در حال حاضر با دارا بودن دهها مولفه اصلی قدرت، در تمامی حوزه ها می تواند جهش بزرگی در مسیر پیشرفت داشته باشد. گره زدن این مسیر با تصمیم گیری های قدرت های بزرگ و دست روی دست گذاشتن برای ارفاق آنها، کشور را با خطر عقب ماندگی مواجه خواهد ساخت.
چندین سال است که پرونده هسته ای ایران به مهم ترین موضوع سیاسی و سیاست خارجی کشور تبدیل شده و بیشتر حوزه ها نیز به سرنوشت آن گره خورده است. در حالیکه اختلافات بر سر آن در جامعه بین المللی به راحتی می توانست حل و فصل شود، به امتیازی برای آمریکا تبدیل شد تا برنامه های خود را برای فشار بر ایران گسترده تر کند. تحریم های جدید در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد و تهدید به جنگ و محاصره کامل اقتصادی همواره بر سر ایران در طی این سال ها وجود داشت. این "وجود داشتن"، علی رغم توافق هسته ای به عادت خود ادامه داده و همچنان نیز وجود دارد!
به هر حال در دولت یازدهم اولویت حل پرونده هسته ای در دستور کار قرار گرفت و پس از دو سال و اندی، تیرماه 94، نقطه پایانی بود بر مذاکرات هسته ای و توافق هسته ای حاصل شد. حال پس پایان مجادلات هسته ای و بهانه گیری های غرب، انتظار می رود موضوعات مربوط به آن در عرصه سیاسی نیز از حالت ویژه خارج شود و فضا عادی شود. ولی در کمال تعجب، برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک، همچنان اصطلاح نخست عرصه سیاسی است و حیات و ممات کشور به آن گره خورده است.
نکته ای که می تواند در راس سیاستگذاری ها قرار گیرد، این است که چه باید کرد تا ایران در مقابل قدرت های جهان، در یک زمینه خاص تحت فشار قرار نگیرد و اقتصاد کشور با اخم کردن های غرب، دچار نوسان نشود. در صورتیکه اقتصاد ایران در سال های گذشته، یک اقتصاد قوی، پویا و متکی به خود بود و می توانست از حالت تک بعدی فروش نفت خارج شود، آیا ایران تا به این اندازه از تحریم ها رنج می برد یا اینکه اعمال تحریم بر یک اقتصاد قوی از سوی غرب، چه ضربه می توانست بر اقتصاد جهان وارد کند تا به این وسیله ضررهای تحریم اقتصاد قوی از سوی غرب و تاثیر آن بر بازارهای مالی جهان، باعث عبور از حربه تحریم شود. همانگونه که اقتصاد ایران در یک قرن اخیر به نفت وابسته شده، آسیب پذیری آن نیز افزایش یافته است.
با وجود این نیاز مبرم، مشاهده می شود اشتباهات گذشته همچنان ادامه پیدا می کند و به نوعی دولت های ایران به پول نفت و اقتصاد تک بعدی معتاد شده اند. اعتیادی که برجام را رقم زد. برجامی که به تز دولت برای گشایش اقتصادی تبدیل شده و با اصرار بر آن و تکرار آن در جو سیاسی، در حال ایجاد نوعی آنتی تز است. در نزدیک به سه سال، صحبت از مذاکرات هسته ای و اینک برجام، در اکثر اظهارات، سخنرانی ها و مواضع مسئولان کشور قرار گرفته است. به نظر می رسد برای آنها هیچ کار مهمتری جزء تشریح برجام و مقابله با منتقدان آن وجود ندارد. بزرگنمایی از برجام به حدی رسیده که در تاریخ دولتی، ایران به قبل از برجام و بعد از برجام تقسیم بندی شده و رئیس سلسله برجامیان نیز، حسن روحانی است. در حالیکه کشورهای پیشرفته و برخی از کشورهای در حال توسعه به دنبال راه های متنوع در پیشرفت هستند و از یکدیگر سبقت می گیرند، مسئولان اجرایی کشور از سوراخ تنگ برجام به جهان می نگرند.
در همین حال، پس از ماه ها انتظار برای اجرایی شدن برجام، باید منتظر بود و واژه اگر نیز در ماه های آینده وارد ادبیات برجام شود. یکی از مرسوم ترین روش ها برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، وابسته شدن دولت ها به یک اگر بزرگ در روزهای پایانی کار است. روندی که از دولت سازندگی تا به امروز ادامه داشته است. "اگر اجازه می دادند"، دولت می توانست...
در حالیکه همه منتظر گشایش های اقتصادی پس از عبور دولت از مذاکرات هسته ای هستند، ادبیات اگر وارد فضای سیاسی کشور گردیده است. " اگر برجام نبود"، یا " اگر اجازه تاثیر برجام می دادند"، عباراتی است یا خواهد بود که در حال شنیدن آن هستیم و یا گوش ها باید در آینده به آن عادت کند. در همین زمینه عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات درباره اینکه آیا برجام تاثیری در تغییر وضعیت مردم دارد گفته است: اگر اجازه دهند برجام تاثیر خود را خواهد گذاشت. مردم میفهمند چه اتفاقاتی در کشور افتاده است و براساس آن تصمیمگیری میکنند. مردم میدانند که در وضعیت اقتصادی کشور چه میزان دولت و چه میزان نهادهای دیگر کشور مقصر هستند.
اینکه چه کسانی باید اجازه دهند تا برجام در ایران تاثیر بگذار جای سوال است. این شیوه پاسخگویی نوری، دادن آدرس غلط است. دولتی که حل مشکلات اقتصادی و بهبود در معیشت را به برجام گره زده و منتظر اجازه آمریکا به سرمایه گذاران و بانک های خارجی است، آیا اساسا می تواند تغییر در اوضاع ایجاد کند. کسانی مانع تاثیرگذاری تحریم ها می شوند که در وزارت خزارنه داری و خارجه آمریکا نشسته اند و به کمک کاخ سفید و کنگره، به دنبال راه های پیچیده و جدید برای تحریم های قوی تری هستند. کاملا واضح است که آزمایشات موشکی ایران بهانه است، تولید موشک و آزمایش آن از وظایف ذاتی هر نهاد دفاعی و نظامی در جهان است.
برجامیزه کردن فضای سیاسی کشور و عدم ارائه برنامه های مدون و عملی روشن برای پیشرفت، همچون گذشته، راه را برای رسیدن ایران به قله طولانی تر می کند و هزینه های بی جهتی را متحمل می سازد. آنتی تز حاصله از محیط برجامی، در آینده می تواند به راحتی مورد سواستفاده غرب قرار گیرد و به بهانه های کوچکی، فضای تحریم یا ترس از آن را بر کشور مستولی کند. همانگونه که در ابتدا مورد اشاره قرار گرفت، در صورت متنوع سازی راه های پیشرفت و خارج کردن اقتصاد از حالت تک بعدی، دیگر دولت ها نیازمند ردیف کردن اما و اگرها، بهانه ها و آمارسازی ها در کارنامه عملی خود نخواهند بود.
در سال پایانی دولت و نیاز دوباره به آرای مردم، دولت باید کارنامه عملی خود را در دوره نخست سکانداری اجرایات کشور در پیشگاه مردم قرار دهد. نمره قبولی زمانی می تواند مجددا به این دولت داده شود که اگری در کار نباشد.