به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، موضوع ریاست بر مجلس، یکی از موضوعات اصلی و اولیه بعد از برگزاری انتخابات مجلس است. در حالیکه نتیجه انتخابات مجلس دهم، تا حدودی مشخص شده و دور دوم نیز می تواند، تکلیف سهمیه جریان های سیاسی از مجلس آینده را قطعی کند، نام هایی برای ریاست پررنگ تر شده اند.
در دور جدید مجلس، اصلاح طلبان پس از سال ها قهر و تحریم صندوق های رای، توانستند با معرفی نامزدهایی، درصد قابل توجهی از کرسی ها مجلس را کسب کنند و همین عاملی شده تا بر روی گزینه ریاست و هیات رئیسه مجلس به طور جدی تر فکر کنند. نام محمدرضا عارف، سرلیست تهران در انتخابات 7 اسفند، حتی پیش از برگزاری انتخابات، به عنوان گزینه ای بالقوه برای ریاست مجلس دهم مطرح بود و با انتخاب وی رای اولی شدن در پایتخت نیز، اعتماد به نفس بیشتری برای سرمایه گذاری بر آن داده است.
با نزدیکتر شدن به زمان شروع به کار مجلس دهم اما بحث های درباره ریاست مجلس جدی تر شده و به همان میزان اختلافات بر سر آن در اردوگاه اصلاح طلبان بالا گرفته است. در حالیکه برخی از اصلاح طلبان و حامیان دولت کماکان معتقد به تداوم ریاست لاریجانی بر قوه مقننه هستند، عده ای از اصلاح طلبان نیز، رای بالای عارف در تهران و حضور یک اصلاح طلب در رده های بالای سیاسی را مطالبه حداقلی خود می دانند. در میان این مجادلات عارف تاکنون به صورت صریح موضوع ریاست در مجلس را نه رد و نه تایید کرده است. به نظر می رسد وی در حال سبک و سنگین کردن فضای سیاسی برای ورد به این مجادله است.
محمدرضا عارف یک بار دیگر نیز اسیر مصلحت اندیشی زعمای اصلاح طلب شد و از ادامه حضور در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم صرف نظر کرد. صرف نظری که طی یک نامه و بدون اشاره به حمایت از حسن روحانی، صورت گرفت ولی همگان آگاه بودند این کناره گیری در راستای اجماع بر گزینه روحانی و با توصیه هاشمی رفسنجانی و رئیس دولت اصلاحات بوده است. بعدها مشخص شد، عارف علی رغم کناره گیری، از چنین تصمیمی ناراحت بوده و برای خود شانس بالایی را جهت کسب آراء بالا در نظر گرفته بود.
راه ناهموار و سنگلاخی که منتخب اول مردم تهران برای رسیدن به روز رای گیری انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 در پیش داشت، برای ریاست مجلس تکرار شده و عارف خود را در میان اما و اگرها و توصیه هایی می بیند که گاهی اوقات حالت دستور به خود می گیرند. در 28 بهمن، علی یونسی، مشاور حسن روحانی در مصاحبه با آرمان، به شکلی به موضوع فداکاری دوباره عارف در صورت پیروزی در انتخابات اشاره کرده بود: «بنده معتقدم قطعا همکاری میان آقای عارف و لاریجانی در مجلس آتی خواهد بود. به نظر من به همان دلیل که مصلحت بود آقای عارف به سود آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری کنارهگیری کند در مجلس دهم نیز مصالح اصلاحطلبی و مجلس را در ارتباط با مدیریت آن در اولویت قرار خواهند داد. آقای لاریجانی در شرایط کنونی نیز در حال ایفای یک نقش تاریخی برای جریان اصلاحات و کشور است. مهمترین خدمت علی لاریجانی به کشور و جریانهای سیاسی در مجلس نهم حمایت از تصویب برجام بود. این کار را هیچ اصلاحطلبی نمیتوانست به خوبی و تاثیرگذاری علی لاریجانی انجام دهد.»
این سخن یونسی به مذاق عارف خوش نیامد و وی در واکنشی صریح در حاشیه حضورش در دانشگاه علامهطباطبایی در جمع خبرنگاران اظهار داشت: «كسی از طرف من اصولا وكالت ندارد. تا تركیب مجلس مشخص نشود بحث درباره ریاست مجلس بحث حاشیهای است، لذا باید ببینیم چه فراكسیونی اكثریت را به دست میآورد و سپس بنشینیم درباره این موضوع صحبت كنیم.»
پس از برگزاری انتخابات مشخص گردید که عارف می تواند شانس خود را در رسیدن به ریاست مجلس دهم امتحان کند. در صورتیکه ائتلافی پیرامون نامزدهای ریاست مجلس صورت نگیرد، کار هریک از آنها بسیار سخت خواهد بود و به آرای میلیتمری نیاز پیدا می کنند. همین مساله باعث شده تا برخی از فعالین سیاسی اصلاح طلب بر اجماع بر نام لاریجانی سخن بگویند و به عارف درباره حضور در رقابت ریاست مجلس هشدار دهند. صادق زیباکلام در مصاحبه ای در تاریخ 28 فروردین 95 با روزنامه آرمان، به این نکته اشاره کرده است:«گرچه به نتیجه رسیدن در این باب به تعبیر برخی اصلاحطلبان سخت است، با این همه اصلاحطلبان به هیچ وجه نباید ریاست دکتر لاریجانی را به چالش بکشانند و نباید در دام رقابت با علی لاریجانی افتاد، زیرا اگر حتی دکتر عارف رای بیشتری برای نشستن بر کرسی ریاست مجلس کسب کند، واقعیت این است که ریاست علی لاریجانی بر مجلس برندهتر بوده و در نهایت مجلسی قوی را میتوان پیشبینی کرد. اگر دکتر عارف رئیس مجلس شود مجلس از توان کمتری برخوردار خواهد بود و کمااینکه مراکز قدرت وابسته به اصولگرایان نسبت به مجلس دهم در همان ابتدای امر جبههگیری خواهند کرد و مجلس دهم مانند مجلس ششم خواهد شد و اصولگراها اجازه نخواهند داد در کار مجلس پیشرفتی حاصل شود. بنابراین به خیر، صلاح و مصلحت جریان اصلاحات و دموکراسیخواهی است که در حقیقت وارد رقابت با دکتر لاریجانی نشوند و عارف به عنوان نایبرئیس اول مجلس به همراه اصلاحات، اعتدالگراها و مستقلین و اصولگرایان معتدل خواهند توانست یک فراکسیون نیرومند در مجلس به وجود آورند که از این طریق خواهند توانست در مسیر پیشبرد توسعه سیاسی و دموکراسی گامهای بلندی بردارند.»
خیر و صلاحی که زیباکلام از آن سخن می گوید و آن را برای آرمان دموکراسی خواهی اصلاحطلبان مفید می داند، مخالفانی نیز دارد که جهت عکس این تفکر نظر می دهند. محمدصادق جوادی حصار عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم در تاریخ 29 فروردین، ریاست عارف بر مجلس دهم را زمینه ای برای احساس تحول خواهی می داند: «طیفی که با حضور آقای لاریجانی میتوانند مطالبات خود را در حوزه اصلاحطلبی و دولت محقق بدانند، همه آدمهایی نیستند که در اردوگاه اصلاحطلبان هستند؛ لذا با آمدن آقای عارف در جایگاه ریاست مجلس، اصلاحطلبان، تحولخواهان و حامیان دولت و مجموعه افرادی که تغییر و تحول و مبارزه سیاسی را از طریق صندوق رأی دنبال میکنند، بسیار امیدوار خواهند شد که میتوان در ردههای عالی هم حضور داشت. رفتار عمومی اعضای شورای مرکزی حزب، همراهی و همگامی در انتخابات ریاست جمهوری و ائتلاف فراگیر حامیان دولت و اصلاحطلبان بوده است و همهجا کنار آقای عارف بودیم و از وی حمایت کردیم، البته ما در این زمینه مصوبهای نداشتیم. در وضعیت کنونی یکی از گزینههای حوزه اصلاحطلبی که ما کارآمد میدانیم، آقای عارف است؛ بنابراین دلیلی نداریم با ریاست وی در مجلس دهم مخالفت کنیم. جزو مطالبات مسلم اردوگاه اصلاحطلبان این است که آقای عارف بهعنوان رئیس مجلس دهم مطرح شود.»
با وجود چنین اظهاراتی اما چندی پیش، خبری از سوی یکی از فعالین مرتبط با رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در انتخابات منتشر شد که تایید آن می توانست تا حدودی صف بندی های رقابت برای ریاست مجلس را مشخص کند. براساس این خبر، هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و محمد خاتمی، بر نام عارف برای ریاست مجلس توافق کرده اند. علی صوفی چندی پیش در گفتوگو با تسنیم به این امر اذعان کرده بود هر چند بعدها مجبور شد تا سخنان خود را پس گرفته و آن را مربوط به یکسال قبل و سرلیستی در انتخابات نسبت دهد: « توافق برای ریاست مجلس دهم بین سران اصلاحات، آقایان هاشمی، روحانی و سیدمحمد خاتمی صورت گرفته و توافق این بوده و هست که ریاست کرسی مجلس آینده از آن عارف باشد. همین اکنون 124 نفر از نمایندگان مجلس اصلاحطلب هستند و حداقل 40 نفر هم از دور بعدی به ما می پیوندند؛ اگر ترکیب مجلس طوری باشد که مجبور به ائتلاف شویم آن وقت است که تصمیمات دیگری را خواهیم گرفت، اما اگر مجبور به ائتلاف نشویم و اکثریت آراء با ما باشد قطعا و بلاشک عارف رئیس مجلس آینده است.»
محمدرضا عارف نیز در واکنش به این خبر اظهار بی اطلاعی کرد. با وجود تاییدیه ها و تکذیبیه های مرسوم در فضای سیاسی کشور، اما موضوع ریاست در مجلس دهم تا بدانجا پیش رفته که اصلاح طلبان نمی توانند این فرصت را بنا بر مصلحت از دست بدهند و فشارها از سوی مخالفان و موافقان بر روی عارف افزایش یافته است. به نظر می رسد همچون سال 92، عارف با گزینه ماندن یا صرف نظر از حضور در رقابت برای ریاست مواجه شود و اجماع بر سر نام علی لاریجانی، وی را مجبور به عقب نشینی کند. به طور معمول آینده سیاسی منتخب مجلس دهم، با مصلحت اندیشی هایی گره خورده که وی نمی تواند به راحتی از آنها گریزی داشته باشد و در صورت شکست عارف در پیشبرد اهداف و برنامه های اصلاح طلبان و حامیان دولت در مجلس، به طور حتم متهم ردیف اول، او خواهد بود.
از سوی دیگر، حامیان دولت و برخی از تصمیم گیران اصلاح طلب نیز نمی توانند، علی لاریجانی را در مقابل خود قرار دهند و عارف را به عنوان رقیب وی معرفی کنند. با وجود آنکه آنها ریاست دولت را در اختیار دارند و توانسته اند کرسی هایی نیز در مجلس کسب کنند ولی تا کنون به آن اعتماد به نفس لازم برای نقش آفرینی مستقل در عرصه سیاسی دست پیدا نکرده اند و بالاجبار باید از افرادی چون لاریجانی و پتانسیل های وی بهره ببرند. تبدیل لاریجانی به یک رقیب و حتی مخالف، فوبیای این دسته از فعالین اصلاح طلب و حامیان دولت شده است و به همین خاطر از مزاحمت عارف در چنین فضایی، احساس رنجش می کنند.
به هر روی بار دیگر، محمدرضا عارف، منتخب مردم تهران و سرلیست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم، با همان موانعی برخورده کرده که 3 سال قبل در انتخابات ریاست جمهوی با آنها مواجه بود. مسیری که وی برای رئیس شدن پای در آن گذارده همواره به عنوان گزینه دوم یا دسته چندم در نظر گرفته می شود و شاید بار دیگر بالاجبار باید از رقابت برای ریاست مجلس نیز دل بکند.
منبع: فرهنگ نیوز
این دفعه هم یه جور دیگه
استفاده ابزاری به این میگن