به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، سایت موسسه راهبردی دیده بان نوشت: بحث و بررسی و مطالعهی ریشهها و اقدامات داعش امروزه در همه کرسیهای مطالعاتی بینالمللی وجود دارد. بسیاری از گروههای مطالعاتی به صورت ویژه روی این موضوع کار میکنند؛ چراکه داعش ابعادی بینالمللی یافته است و نقاطی از سراسر دنیا را مورد هدف قرار میدهد. داعش امروز یک تروریسم جهانی شده است هم جغرافیای پهناوری را مورد هدف قرار میدهد و هم سربازان متنوعی از سرتاسر دنیا در اختیار گرفته است. دکتر «ویتسه وندنبرگ» از متخصصان مسائل تروریسم در مرکز جهانی مقابله با تروریسم (ICCT) درباره این موضوعات صحبت کرده است.
متن گفتوگوی دیدهبان با وی را در ادامه بخوانید:
درباره بحثهای اخیر فرانسه فکر میکنید ریشه به وقوع پیوستن آن حادثه و نقش داعش در آن چه بود؟
شواهد دقیقی وجود ندارد که حتماً لینکی درباره داعش وجود داشته باشد و نمیشود به صورت علمی این را ثابت کرد. براساس آنچه ما از رسانهها میشنویم و بر مبنای شواهد، میتوانیم بگوییم عوامل بمبگذار از سوریه آمدند و داعش به آنها دستور داده که این کار را انجام دهند. اگر به مجله «دابق» نیز مراجعه کنیم میتوانیم شواهدی مبنی بر انجام این عمل پیدا کنیم و ارتباطی میان قضایای فرانسه و داعش برقرار کنیم.
به نظر شما چرا فرانسه برای این حملات انتخاب شد؟
به نظرم فرانسه چه در گذشته و چه امروز نقشآفرین مهمی در تحولات خاورمیانه بوده است. این نقش به قوت خود باقی است. فرانسه با کشورهای حامی داعش در منطقه یعنی حکومتهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا ارتباط دارد و در سوریه هم بازیگر فعالی است. شاید یکی از علل اینکه اینکه فرانسه برای بمبگذاری انتخاب شده این باشد که داعش خواسته است هشداری به فرانسه بدهد یا فشاری وارد آورد که از ابزار خود در روند برکناری اسد سریعتر عمل کند. داعش همواره از نقش روسیه هراس داشته است، آنها از معامله آمریکا، فرانسه و انگلیس با روسها میترسند.
به نظر شما حملات داعش در یک دوره زمانی به سمت غرب منتقل شده است یا معتقدید که این هدف از ابتدا روی غرب نیز وجود داشته است؟
در ارتباط ریشههای اینکه چرا حملات داعش متوجه غرب شده است باید به موضوع جنگجویان خارجی اشاره کرد. تعداد زیادی از افراد از کشورهای مختلف دنیا یعنی حدود 100 کشور به داعش پیوستند و در این میان تعداد زیادی از افراد نیز از کشورهای اروپایی به داعش ملحق شدند. این افراد در سوریه آموزش دیدند و همینها وقتی به کشورهای خودشان باز میگردند زمینههای ایجاد سلولهای تروریستی و حملات تروریستی را پیدا میکنند. به نظر من بیشتر کسانی که جذب داعش میشوند به دلایل مذهبی است یا افرادی که میتوان آنها را زخمخوردههای اجتماعی نام نهاد. این افراد از آنجایی که نتوانستند در کشورهای غربی نقشآفرینی کنند این زمینه را پیدا کردهاند که با خروش هیجاناتشان به داعش بپیوندند و با بروز افراطگرایی نهایتاً به انجام اعمال تروریستی روی آوردند و در حقیقت انتقام بگیرند.
میتوانید در اینباره برایمان بیشتر توضیح دهید؟
پروفسور «توماس هاگهامر» در مقالهای معتقد نوشته بود که مهمترین علت پیوستن این افراد به داعش آسان بودن مسیر دسترسی است. مثلاً فردی که از مسیر شمال اروپا حرکتت میکند از آنجایی که کل مسیر «شینگن» است تا لب مرز ترکیه به راحتی میرسد. به راحتی یک سفر از شهری به شهر دیگر در داخل یک کشور. وقتی به مرز ترکیه میرسد نیز با گروههای قاچاق به راحتی وارد ترکیه و سوریه میشوند. آقای هاگهامر این را مهمترین علت میداند اما من معتقدم چند علت دیگر علاوه بر این نیز میتوان بر شمرد. به عنوان مثال میتوان به هلند اشاره کرد که کشور خود من نیز هست. 30 درصد از هلندیهایی که به داعش پیوستند کسانی بودند که پیشزمینه خانوادگی مسیحی داشتند و اینها ابتدا به سمت اسلام سنی میل کرده بودند و سپس به داعش پیوستند. چند موضوع را باید دستهبندی کرد. یکسری چیزهای دیگری را هم باید در نظر گرفت. یا مثلاً برخی از این پیوستنها نه به علت ایدئولوژی و مذهب بلکه به دلیل جاذبههای هیجانی داعش است. کسانی که دنبال هیجان هستند و در خانهشان نشسته و ویدئوگیم بازی میکنند، فکر میکنند جنگ هم همان بازی است. خیلی از افراد به همین علت پیوستند که این صحنه را تجربه کنند. مشکل ما در اینجا این است که نمیتوان این عده تحلیل کرد. پس میتواند دلایل مختلفی وجود داشته باشد. یکی دیگر از دلایل همانگونه که قبلاً هم گفتم سرخوردگیهای اجتماعی است. برخی از اروپاییها نیز به این علت به داعش میپیوندند که گمان میکنند داعش یک گروه قدرتمند ایدئولوژیک است که میتواند از اینها حمایت کند، چون ابزاری به نام سلاح در اختیار دارد.
از سویی دیگر فیلمهای تبلیغاتی زیادی از سوی گروه داعش و با هدف جذب نیرو در شبکه های اجتماعی پر مخاطب به نمایش درآمده است. این فیلمها که مضمون آنها از به نمایش درآوردن زندگی عادی اعضای گروه تا نحوه انتقام جویی آنها از کسانی که دشمن میپندارند متغیر است عمدتاً در آن واحد به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی انتشار یافته و در اقدام بعدی به دیگر زبانها نظیر روسی، اندونزیایی و سپس اردو برگردانده میشود.
داعش در این فیلمها چه پیامی را منتقل میکند که میتواند اقدام به جذب کند؟
پیام فیلمهای انتشار یافته نیز بسته به موضوع آنها میتواند نرم و وسوسهانگیز باشد و مفاهیمی چون دعوت به مهاجرت از وطن که سرزمین ترس لقب گرفته و پیوستن به سرزمین امنی که به ادعای ایشان جایگاه خلافت اسلامی است را شامل شود یا بالعکس میتواند خشن و رعبآور باشد و با عرضه تصاویری از گردن زدن قربانیان و بیپروایی در به نمایش درآوردن چهره ضاربی که اغلب اروپایی و سفید پوست است مخاطب خود را مقهور قدرت ویرانگر این گروه نوظهور نماید. موج تبلیغاتی پیامهای داعش به گونهای نامتناسب متوجه جذب تروریست از میان مخاطبین اروپایی است.
آیا آماری دارد که چه تعداد تروریست از اروپا به عضویت داعش درآمدهاند و سرنوشت اینها چه خواهد شد؟
خیر؛ نه من و نه دیگر همکاران من در این حوزه نمیتوانند آمار دقیقی در این باره ارائه دهند؛ چراکه تشکیلات داعش یک تشکیلات پنهانی است. اما میتوان تخمین زد که این رقم میتواند از بین 17 تا 19 هزار نفر باشد که این میزان امروز قطعاً بیشتر نیز شده است. البته این ارقام فقط متوجه اروپا نیست بلکه کل میزانی است که داعش توانسته از سراسر دنیا جذب کند. اما نکتهای که در این میان وجود دارد این است که آمار افرادی که از اروپا به داعش پیوستهاند بیشتر از آمریکاییهاست. بهویژه از کشورهای انگلیس، فرانسه، آلمان و بلژیک. یکی از علل حملات اخیر به فرانسه نیز همین است که شمار فرانسویهای داعشی نسبتاً زیاد است. آنگونه که اطلاع دارم حدود 500 انگلیسی، 600 آلمانی و بیش از هزار فرانسوی در میان داعشیها وجود دارند. این نکته را نباید فراموش کرد که افرادی که از کشورهای اروپایی یا از ادیان دیگری به داعش پیوستهاند در برابر تفکرات بنیادگرایانه داعش بسیار آسیبپذیر هستند و سریع به مرحله انجام اعمال تروریستی میرسند. این امر میتواند از کمبود آگاهی نیز ناشی شود.
باوجود اینکه شاید جاذبههای اقتصادی نیز بر جذب افراد در داعش تأثیرگذار باشد اما این سؤال مطرح میشود که آیا درباره افرادی که از اروپا به این گروه تروریستی میپیوندند هم جذابیتهای اقتصادی علت جذب است یا خیر؟
من با شما موافقم که درباره جوانان اروپایی مسائل اقتصادی میتواند در رتبههای بعدی قرار گیرد. بسیاری از جوانانی که به داعش میپیوندند، از خانوادههایی از قشر متوسط جامعه هستند و چشمانداز زندگی آنها عالی بوده است. اگر این مردان جوان و به طور فزاینده زنان جوان، تا این اندازه خود را مشتاق به پیوستن به جنبشی میبینند که در نهایت احتمالاً منجر به مرگ آنها خواهد شد، میبایست علت مهمتری از مشکلات اقتصادی یا شرایط خوب اجتماعی وجود داشته باشد. داعش به این دلیل برای مسلمانان اروپایی جذاب نیست که به آنها کمک میکند فقر خود را فراموش کنند، بلکه به این دلیل برای آنها جذابیت دارد که جایگزینی جذاب و معنادار در مقابل زندگی برای رفاه مادی و امنیت اقتصادی به آنها پیشنهاد میکند. این تفکر که بهبود شرایط اجتماعی و مالی در مناطق مسلماننشین غرب اروپا بر پیوستن افراد جدید به داعش تاثیر میگذارد، سادهانگارانه است. درست است که بکارگیری نیرو در میان افرادی که از نظر مالی با مشکل مواجه شدهاند، سادهتر است؛ چراکه این افراد به پول احتیاج دارند و چیزی برای از دست دادن ندارند. با این وجود، این نظریه نیز نمیتواند موفقیت داعش را در جذب آن دسته از افراد که فقر مالی نداشتند یا در شرایط خوب اجتماعی بودند، توضیح دهد. برای نمونه میتوان به ناصر موتانا مرد جوانی از ویلز اشاره کرد که برای پیوستن به داعش، چهار پیشنهاد برای تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه های انگلیس را رد کرد.
با توجه به اینکه داعش هم ابزار نظامی و هم ابزار اقتصادی دارد و از طرفی بحث خلافت را مطرح میکنند آیا در آینده این احتمال وجود دارد که داعش در جامعه بینالملل مورد شناسایی قرار گیرد یا اینکه این گروه نیز رو به اضمحلال خواهد رفت؟
در این زمینه یک بحث گستردهای میان اندیشمندان و متخصصان به وجود آمده است؛ دسته اول میگویند داعش نمیتواند اعلام موجودیت به عنوان یک دولت کند چون یک مجموعه مستقل نیست. جمعیت پراکندهای دارد، جغرافیای چندپارهای دارد و اساساً در تعاریف کلاسیک دولت-ملت نمیگنجد؛ پس این اصلاً قابل شناسایی نیست. عده دیگری هم هستند که اینها باوجود اینکه معتقد به جنگیدن با داعش هستند و در راهحلهای خود بر بمباران کردن مواضع داعش تأکید میکنند اما این عده، هم تعدادشان و هم مواضعشان در حال فروکش کردن است و معتقدند که باید از راه حل سیاسی موضوع داعش را حل کرد. از همین رو هنوز متخصصان نیز به نتیجه درستی نرسیدهاند که چگونه باید با داعش برخورد کرد. از طرفی این را هم نباید فراموش کرد که در جغرافیایی که داعش به تصرف خود در آورده است عدهای بومیها و محلیها هستند که داعش را پذیرفتهاند؛ چراکه میگویند داعش توانسته است به آنها سروسامان دهد و حداقل از هرج و مرجی که هرکس بر آنها ظلمی روا میداشت خارجشان کند. مثلاً دهکدهای در عراق هست که مردم آن از همه طرف زیر فشار بودهاند. چه در زمان صدام حسین که خانههایشان غارت میشد، مردانشان به زندان میافتادند و غیره که در نتیجه این رفتار و اعمال بسیار ناراضی بودند. حتی وقتی آمریکا نیز حمله کرد اینها فشارها را تحمل کردند و با انتقال دولت نیز اتفاقی برای ایشان رخ نداد. اینافراد و قبایل تمایل دارند داعش بماند چون به هر ترتیب نظمی ایجاد کرده و میگویند داعش توانسته آنها را در یک شرایط مستقلی قرار دهد.