به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، پسا برجام وامید به ایجاد تحول اقتصادی در کشور مدتها است که از سوی دولتمردان تدبیر و امید و از سوی رسانههای آنها بیان و مکرر میشود امید به تحولی که از دوران انتخابات 92 با شعار رسانهای تبلیغاتی هم سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ زندگی مردم آغاز شد و در طول بیش از سه سال یعنی حتی بعد از توافق هستهای و گذشت بیش از هزار روز از عمر دولت یازدهم بدون وقفه به گوش مردم خوانده شد اما امروز فضای اقتصادی کشور فرورفته در رکودی عمیق، نهتنها پالسهای مثبتی را برای امیدواری و بهبود از خود ساطع نمیکند بلکه با افت مجدد بورس توقف عجیبوغریب در بازار مسکن و تعطیلی یکی پس از دیگری کارخانهها و مجموعههای تولیدی مانند آن بلایی که اخیراً بر سر ارج رفته است اندک بارقههای امید مردم از کاهش قیمتها اشتغال و رونق اقتصادی از بین میرود.
دولتمردان منصوب حسن روحانی هم که بعضاً از دستشان در میرود و لب به سخن میگشایند خود معترف میشوند که تکرار سیاستهای اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی همچون سالهای ابتدایی دهه 70 کارکرد و نتیجه مثبتی نداشته و نتوانسته دردی از مشکلات مردم دوا کند آنگونه که ولیالله سیف هم میگوید از برجام سهم ایران تقریباً هیچ بوده و معاونانش میگویند نقدینگی سرسامآور کشور مرز هزار هزار میلیارد تومان را درنوردیده است.
دراینبین کارشناسان میگویند که این وضعیت نا به سامان اقتصادی نتیجه همان اعتماد به سیاستهای فرنگی و نسخهپیچیهای نهادهای بینالمللی چون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است سیاستهایی که افرادی مانند فرهاد نیلی مشاور نزدیک حسن روحانی واردکننده آن به کشور هستند و افراد دیگری چون سیروس ناصری و حسین موسویان جادهصافکن پیاده شدن این سیاستها و چفتوبست شدن اقتصاد ایران با نهادهای بینالمللی و کار تلهای بزرگ مالی و تجاری جهان است.
باگذشت چهار ماه از توافق هستهای و عدم حصول نتیجه لازم بخوانید آنچه مردم را قانع کند که بار دوم در سال 96 به حسن روحانی رأی دهند، هفته گذشته فصل دیگری از پیادهسازی سیاستهای نهادهای جهانی یا همان نهادهای قدرت ساخته یا همان نهادهای آمریکا ساخته در کشور کلید خورده است.
جایی که مردم و رسانهها شاهد حضور مروج تئوری شوک اقتصادی یعنی "جفری ساکس" تحت عنوان دهنپر کن مشاور دبیر کل سازمان ملل متحد در تهران بودند.
جفری ساکس همان کسی است که ردپایش در فجایع بزرگی چون کشتار صدها هزار نفر از دانشجویان و مردم معترض در میدان "تیان آن من" فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز تجارت فحشا در لهستان، حراج 90 درصد از داراییهای آرژانتین و جهش بیسابقه بیکاری در بولیوی که البته همگی وجه اقتصادی و علتی یکسان یعنی اجرای سیاستهای شوکدرمانی را داشتهاند ایجادشده و دیده میشود.
این حضور واکنشهای زیادی را در پی داشت چه آنکه رسانهها بهصورت گسترده به آن پرداختند و دانشجویان هم از خجالت جفری ساکس درآمده و همزمان با حضور وی در دانشگاه امیرکبیر صحن این دانشگاه را محل تجمع اعتراضآمیز خود نسبت به حضور یکی از افراد اصلی فروپاشی اقتصادهای کشورهای درحالتوسعه در ایران کردند.
اما در بین خبرهای مربوط به حضور جفری ساکس در تهران خبری از چشم رسانهها دور ماند که شاید کماهمیتتر از خبر حضور مشاور دبیر کل سازمان ملل در تهران نبود خبری که اگر بهموقع منتشرشده بود بهراحتی پازل سفر ساکس به تهران را کامل میکرد این خبر چیزی نبود جز اینکه سید حسین موسویان عضو تیم مذاکرهکننده هستهای حسن روحانی در ابتدای دهه 80 (همان کسی که به جاسوسی متهم شده بود و طی فرایندی عجیب و غریب به ناگهان تبرئه شد و به آمریکا رفته بود) حسین موسویان ساعاتی پیش از جفری ساکس وارد تهران شده و در همان بدو ورود به دیدار برخی از مسئولان مهم دولت یازدهم رفته است.
اما حالا این سؤال مطرح است که موسویان که اسناد همکاری وی و دریافت حقوق از بنیاد پلاشر آمریکا طی هفته گذشته افشاشده بود چه رابطهای با حضور جفری ساکس در تهران دارد و آیا کسی باور خواهد کرد که حضور بدون سروصدای او در تهران با سفر جفری ساکس بی رابطه بوده است.
این همان شبههای است که در اذهان افرادی که از سابقه و کارکرد حسین موسویان در اتصال نهادهای اقتصادی در ایران با سرپلهای غربی- آمریکایی مطلعاند. لذا باید منتظر ماند و دید که مسئولان دولت یازدهم در این مورد چه خواهند گفت و پاسخشان به افکار عمومی چه خواهد بود؟
منبع: نسیم آنلاین