به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: رئیس جمهور محترم در دیدار با اساتید دانشگاه ها و پزشکان نکاتی را بیان داشتند که قابل تأمل است. در زیر به چند نکته ایشان توأم با گلایه اشاره می شود؛ 1- "چرا ما به دانشگاه اعتماد نمی کنیم، بعد می خواهیم دانشگاه به ما اعتماد کند؟" مخاطب این سخن رئیس جمهور کیست؟ چه کسی یا کسانی به دانشگاه و دانشجو اعتماد ندارد؟ رئیس جمهور محترم در آغازین روزهای ریاست جمهوریاش، بحث بورسیهها را مطرح کردند و با صدای بلند در یک محفل دانشگاهی فرمودند: "بورسیه و ما ادراک ماالبورسیه؟" ایشان با همصدایی با برخی روزنامه ها که صلاحیت سه هزار بورسیه دولت قبل را زیر سؤال بردند، عملاً عدم اعتماد خود را به صد ها نفر از نخبگان علمی دانشگاه که موفق به کسب بورسیه شدند، ابراز کردند.در بررسیها مشخص شد از سه هزار بورسیه کمتر از دویست نفر مشکل دارند.
اگر حس اعتماد به دانشگاه، استاد و دانشجو بود، چنین سخنی به میان نمی آمد.
2- "میگویند؛ اگر اساتید ما با اساتید دیگر کشورها ارتباط داشته باشند ممکن است خطراتی کشور را تهدید کند، باید این رابطه را قطع کرد! نمی توان درهای کشور را بست و انتظار پیشرفت اقتصادی و علمی داشت!"
چه کسانی می گویند اساتید ما با اساتید دیگر کشورها ارتباط نداشته باشند؟ چه شأنی در تصمیم گیریها دارند؟ اساتید دانشگاه های ما که موتور پیشرفت علمی کشور هستند، در سطح جهانی مطرحند. رکوردهای اعجاب انگیزی در رشد علمی هم در منطقه و جهان بهجا گذاشته اند. اینها هیچ گاه و هیچ وقت نگفته اند کسی مانع ارتباطات ما با جهان بوده است. اساساً امروز ارتباطات به آمد و شد نیست. با فشار یک دکمه می توان به بزرگترین مراکز علمی و تحقیقاتی متصل شد یا با دانشمندان خارجی ارتباط برقرار کرد. این ارتباطات امروز به طور هوشمندانه در داخل و خارج وجود دارد. درهای کشور هیچ وقت از این زاویه بسته نبوده است. خوب است رئیس جمهور دقیق بگوید چه کسی و کجا این حرف را زده و اصلاً شأن او چیست؟
اگر نهادهای امنیتی کشور دقت هایی دارند، مثلاً در رصد جنگ نرم آمریکا می رسند به فردی به نام "جفری دیوید ساکس" مشاور جرج سوروس که فعال در انقلاب های رنگی بود و می بینند او به تهران آمده و با محافل دانشگاهی ما تحت پوشش های خاص تماس می گیرد، این مصداق آن نیست که رئیس جمهور محترم می فرماید. بالأخره ما یک جامعه آزاد هستیم، اخبار درز پیدا می کند ولو نهادهای امنیتی آن را فاش نمی کنند، اما برای دانشجو و استاد و دانشگاه باید یک مقدار هوش سیاسی قائل باشیم. خبر ورود یا ارتباط با چنین افرادی به رسانه های مستقل درز پیدا می کند و واکنش هایی پدید میآورد. اسم این واکنش را نمی شود مخالفت در ارتباط با اساتید خارج کشور دانست. اگر پیشرفتی هم قرار است صورت گیرد قطعاً از طریق مشاور سوروس امکان پذیر نیست. دانشجو و دانشگاه و نخبگان بین مفهوم "نفوذ" و "پیشرفت علمی" تفکیک قائل هستند.
3- "شعار دادن و فریاد زدن کار مشکلی نیست، اما حل مسئله مهم است. اینکه باری از دوش مردم برداریم. اگر می خواهیم شعار دهیم لطفاً از جیب مردم نباشد."
معلوم نیست باز مخاطب این سخن رئیس جمهور کیست؟ آیا مردم باید شعارهای انقلاب را فراموش کنند، فقط به حل مسئله فکر کنند؟ خب اگر شعار ندهند کدام مسئله حل می شود؟ معلوم نیست! آن باری که با قطع شعار از دوش مردم برداشته می شود، چیست؟ چه کسانی از جیب مردم شعار می دهند؟ این هم معلوم نیست! مردم و نخبگان پاسخ این سؤالات را جز از رئیس جمهور، از چه کسی باید بپرسند؟
4- "برخی، از شرایط و گشایشی که برای کشور ایجاد شده عصبانی هستند. چرا هر روز یک مشکلی را در فضای رسانه ها برای دولت به وجود می آورند؟"
شکی نیست دولت، خدماتی طی سه سال گذشته داشته است. انبوه کارمندان و کارگزاران دولتی که با حقوق ناچیز، این خدمات را برای رضای خدا و برای کارآمدی دولت ارائه می دهند کم نیستند، اما اگر معدودی از مدیران، حقوق چندصد میلیونی بگیرند و خروجی کارشان هم برای مردم ملموس نباشد مورد اعتراض رسانه ها و افکار عمومی قرار گیرند، باید گفته شود "هر روز مشکلی را در فضای رسانه ای به وجود می آورند؟"
اگر تجار و بازرگانان و نخبگان جامعه و مردم، دستاوردهای برجام را طلب کنند، به بدعهدی آمریکا اعتراض کنند و خواهان فعالیت بیشتر دولت در استیفای حقوق ملت باشند، باید گفته شود؛ "برخی، از شرایط و گشایشی که برای کشور ایجاد شده عصبانی هستند؟!"
این شرایط و گشایش واقعاً برای کیست؟ برای ما یا برای آمریکایی ها؟ این سؤالی است که در سطح و عمق افکار عمومی وجود دارد.
پاسخ های رئیس جمهور به شرح آنچه رفت، افکار عمومی را اقناع نمی کند.تیم رسانه ای دولت در دسته بندی مطالبات افکار عمومی رسانه ها دچار مشکل رصد کردن است. هر نقدی را با این توهم که توطئه ای یا اتاق فکری علیه دولت در کار است ارزیابی می کنند و در طراحی پیام های اقناع کننده و سرویس دهی به رئیس جمهور دچار مشکل هستند. به جای پاسخگویی، نیت خوانی می کنند. در این مورد هم به بیراهه می روند. اکنون رسانه ملی به صورت برخط در حال نشر اخبار رئیس جمهور و هیئت وزیران است. آنها باید دستاوردهای دولت را به طوری که برای مردم ملموس باشد بگویند. بیش از دو سوم رسانه های مکتوب کشور در اختیار دولت است. فضاهای مجازی داخل و خارج یکصدا از دولت حمایت می کنند. چرا از این ابزار استفاده نمی شود؟
دولت در طراحی پیام اقناع کننده افکار عمومی دچار مشکل است. اتاق فکر رسانه ای دولت در تمییز نقد مشفقانه و نقد تخریب کننده، مشکل دارد. این دو را با هم قاطی می کند. لذا حساب و کتاب افکار عمومی از دستش خارج می شود. به نظر می رسد اتاق فکر رسانه ای دولت به دنبال نوعی "قرق رسانه ای" است که رسانه های مستقل و منتقد وارد حوزه نقد نشوند و اگر وارد شدند باید برچسب ها را بپذیرند، تنها رسانه های دولت، میدان دار باشند و هر چه گفتند مردم بپذیرند. این راه درستی نیست. باید به دولت کمک کرد شفاف تر سخن بگوید. فراموش نکنیم طرح پرسش، یک حق است و پاسخ به آن یک وظیفه.