به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، با خود فکر میکردم اگر با مشکلاتی از قبیل «بیکاری»، «بیپولی»، «تبعیض» و... روبهرو بودم صدای اعتراض خود را چگونه به گوش مسئولان میرساندم. به آنها نامه مینوشتم. اگر در شهرستان زندگی میکردم، بار سفر میبستم و به پایتخت میرفتم و صدایم را به گوش مسئولان میرساندم یا وقتی رئیسجمهور یا مقام مسئولی به شهرم سفرم میکرد در جریان سخنرانی و یا دیدارها با شعار، دستنوشته و یا فریاد صدایم را به گوش آقایان مسئول میرساندم؟ قطعا در این میان گزینه سوم گزینه در دسترستر و کمهزینهتر است. وقتی رئیسجمهور یا هر مقام مسئول دیگر پشت تریبون قرار میگیرد از آن بالا به خوبی بر روی جمعیت تسلط دارد و میتواند شعارها و پلاکاردهای مردم را مشاهده کند. به نظر میرسد اصلا مقام مسئول سفر استانی را با این هدف انجام میدهد که با مشکلات کشور آشنا بشود وگرنه چه احتیاجی به سفرهای استانی.
وقتی خودم را جای مردم مناطق محروم میگذارم میبینم دوست دارم وقتی مقام مسئولی به شهرم میآید به جای اینکه او حرف بزند، من حرف بزنم و مشکلاتم را به او بگویم. روسای قوا که صدا و سیما را برای حرف زدن در اختیار دارند چه احتیاجی است وقتی سفر استانی میآیند هم سخنرانی کنند و همان حرفهایی را بزنند که میتوانند در تلویزیون آن را تکرار کنند.
مردم دوست دارند به جای اینکه مقام مسئول به پشت تریبون برود آنها میکروفون را در دست بگیرند و از مشکلات خود بگویند.
عصر ایران افزود: در این میان برخورد رئیسجمهور روحانی با شعارهای مردم کرمانشاه چندان مطلوب نبود. رئیسجمهور در واکنش به شعارهای مردم در مورد برخی مشکلات کشور گفت: «گوش نمیکنید مدام شعار میدهید با این شعر و شعارها که مشکلات حل نمیشود.» رئیسجمهور باید بداند این شعارها به خاطر مشکلات است.
رئیسجمهور به عنوان کسی که با رای مردم به قدرت رسیده است باید پاسخگوی مشکلات آنها باشد. شاید بهتر بود رئیسجمهور سخنرانی خود را قطع میکرد و به شعارهای مردم گوش و اجازه میداد مردم حرفهای خود را بزنند. اصلا باید میگفت مردم باید حرفهای خود را بزنند. اگر مردم در سفرهای استانی از مشکلات خود نگویند رئیسجمهور چگونه متوجه مشکلات استانها و شهرهای کشور شود. اصلا اگر قرار بر گوش نکردن به صحبتهای مردم باشد چرا یک رئیسجمهور باید به سفر استانی برود؟
منبع: کیهان