به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، گفته شد، برجام برای جمهوری اسلامی ایران، عزت به ارمغان آورد. آن عزتی که در دوران تحریم خدشه دار شده بود، بعد از برجام دوباره به نظام اسلامی ایران برگشت. استدلال این مدعا هم خرید کالای مورد نیاز عنوان شد، به این معنا که در دوران تحریم مجبور بودیم با قیمت بیشتر و انتخاب های کمتر در میان کشورها خرید کنیم و در دوران پسابرجام به بازار رجوع می کنیم و در کمال اختیار جنس بهتر و با قیمت مناسب تر را تهیه می کنیم. این یعنی عزت.
در مواجهه با این ادعا و استدلال، سوالاتی در ذهن تداعی می شود. عزت به چه معناست؟ چگونه بدست می آید و چگونه تداوم می یابد؟ نسبت عزت ملی با برجام چیست؟ آیا برجام اجرا شده و موفق بوده است؟ برنده توافق برجام به طور واقع چه کسی است؟
اگر عزت را به معنی اراده در خرید کالا از کشورهای دیگر با قیمت بازارهای جهانی در نظر بگیریم، نتیجه آن رفاه بدست آمده از این اراده است. به عبارت دیگر، عزت معادل رفاه شکل گرفته از مصرف کالای خارجی تعریف شده است که همیشه با عقب ماندگی در برابر کشورهای توسعه یافته همراه خواهد بود. کشور مصرف کننده یا در شرایط ایده آل تولید کننده اجناس و کالاهای تولید شده کشورهای توسعه یافته، همیشه محکوم به عقب ماندگی است. به طور مثال، هیچ وقت ترکیه، مالزی، برزیل و هند جزء کشورهای پیشرو در تکنولوژی، جریان رسانه ای و تأثیرات سیاسی بر دنیا نخواهند بود. چون تابعی از جریان علمی و سیاسی غرب به جلوداری آمریکا خواهند بود.
اساسا کشورهایی که جریان توسعه و رفاه را در ریل جریان مدرنیته غرب تعریف می کنند، در مرحله اول خریداراند و در مرحله بعد وام گیرنده، در بهترین شرایط مونتاژ کننده و بعد جایگیری در کشورهای دسته دوم مدرن؛ این کشورها هیچ وقت جلو نخواهند افتاد و اتفاقا هیچ وقت هم نمی توانند ضد جریان آمریکایی عمل کنند. چین و روسیه هم از این قاعده مستثنی نیستند. بنابراین نزدیکی ترکیه و عربستان به رژیم صهیونیستی در یک ماه اخیر در معاملات با آمریکا قابل درک خواهد بود.
برای کشورهای جهان سوم، عزتی که با رفاه تعریف شود، همان ذلت دست بوسی چاکران دربار کدخدا است. چاکران اگر هم بر سنت های بومی خود تکیه کنند، باید در خواسته های کدخدا بازتولید شوند و مدل های جدیدی از دست بوسی را ارائه کنند. شاید ترکیه نتوانست به طور کامل دست بوسی کند برای همین کدخدا گوشش را پیچاند.
رفاه بدست آمده از خریداری و وابستگی به غرب، استقلال کشور را تأمین نمی کند. این رفاه می تواند خیلی سریع بوجود آید، خصوصا وقتی همان یک درصد حاکمان سرمایه دار صهیونیست حاضر به سرمایه گذاری در یک کشور خاص شوند، اما به همان صورت هم خیلی سریع رفتنی است وقتی سرمایه دار تصمیم می گیرد سرمایه اش را از آن کشور خارج کند. به هرحال کشوری که عزت اش را در رفاه خریداری کالا تعریف کند همیشه مصرف کننده، تابع و بالاخره در یک کلام جهان سوم خواهد بود.
انقلاب اسلامی در کشور و جامعه ایران برای برهم زدن عزت بدست آمده از رفاه تابع غرب بوجود آمد. اساسا با بوجود آمدن انقلاب اسلامی، این معنای از عزت که خدا را می خواهد و خرما را هم در ملایمت با دشمن خدا تأمین می کند، برهم خورد. انقلاب اسلامی عزت را در رفاه بدست آمده در استقلال کشور تأمین می کند. این استقلال، برآمده از قدرتی درونی و شکل گیری مزیت های رقابتی برای حضور در بازارهای جهانی است. البته این بازارهای جهانی همان بازارهایی نیستند که تمام کنترل آن در سرمایه گذاری ها و معاملات بانک های بزرگ صهیونیستی و آمریکایی است[1]، بلکه بازارهای عرضه و مصرف کشورهایی است که امیدی به استقلال دارند. عزت جمهوری اسلامی ایران در امیدهایی از مردم جهان است که منتظر اقتدار همه جانبه این کشور در دنیا هستند تا قانون رفاه در تابعیت کدخدا برهم خورد و تابعیت خدا اثبات شود[2].
با این تعریف، عزت را شاید بتوان در تحریم آمریکایی جستجو کرد اما قطعا در نیش خندها و دستهای مخمل نمای آمریکایی دست نایافتنی است والا مصر، ترکیه، مالزی، برزیل، عربستان و بسیاری از کشورهای تابع آمریکا به آن رسیده بودند. کشورهایی که هیچ وقت سیاست مستقلی از آمریکا نداشته و نخواهند داشت، بلکه سیاست اصلی حفظ رفاه بوده و برای همین همه چیز دیگر برایشان قابل تغییر خواهد بود. در کشورشان کودتای نظامی هم با اشارات آمریکا راه می افتد چه اینکه در مصر موفق شود و چه اینکه در ترکیه ناموفق.
در تحریم شاید جاده اصلی شهر بسته شده بود، اما کوره راه ها و بی راهه ها کار می کرد. ضمن اینکه داخل شهرها غوغایی برای ساخت و تولید به راه افتاد. گزارش های مختلفی از فروریختن و برشکسته شدن کشور در دوماهه اول تحریم های سخت بانک مرکزی در سال 1390 حکایت داشت و عزت یعنی خلاف انتظار آمریکا تحقق پیدا کرد. عزت یعنی بخش هایی از تکنولوژی نفت و گاز به خودکفایی رسید. عزت یعنی رشد 20درصدی تولید علم در دوران تحریم که برای روزنامه صهیونیستی هاآرتص غیرقابل باور بود. عزت یعنی رسیدن به غنای 20درصدی انرژی هسته ای در برابر خنده های پنج بعلاوه یک؛ عزت یعنی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران در بخش صنایع دفاعی و نظامی در عین تحریم های سخت 37ساله بعد از انقلاب اسلامی؛
بی عزتی یعنی پیش خور شدن تمام پول هایی که قرار بود با برجام آزاد شود. بی عزتی یعنی خرید 108 فروند هواپیمای ایرباس از فرانسه که معطل اجازه آمریکایی ها و شرکت بویینگ است. بی عزتی یعنی شعارهای کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا در پاره کردن برجام؛ بی عزتی یعنی گذشت شش ماه از برجام و پوچ شدن شعارهایی درباره برداشته شدن دفعی تحریم ها؛ بی عزتی یعنی منتظر گذاشتن مردم برای تأثیر برجام بر معیشتشان؛ بی عزتی یعنی خرید لباس تقلبی تیم المپیک ورزشی ایران از شرکت ایتالیایی با قیمتی بیشتر از اعلام شرکت؛ بی عزتی یعنی دریافت کننده حقوق های نجومی را ذخیره انقلاب دانستن، بی عزتی یعنی افزایش آمار بیکاری در دوران پسابرجام نسبت به دوران تحریم، ...
[1] لَا تَمُدَّنَّ عَینَیكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِینَ «الحجر/88» (بنابر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادی)، که به گروههایی از آنها [= کفار] دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر!
[2] مَنْ كَانَ یرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا«فاطر/10» کسی که خواهان عزت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزت برای خداست
منبع: فرهنگ نیوز