به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، یک روزنامه اصلاحطلب تأکید کرد اختلاف و تعارض میان اصلاحطلبی دیگر قابل کتمان نیست.
روزنامه وقایع اتفاقیه با اشاره به درگیریهای 7-8 ماه گذشته میان طیفهای اصلاحطلبان مینویسد: ماجرای مباحثه و اختلاف نظر اصلاحطلبان در آستانه انتخابات شوراها چیست؟ وجود اختلافنظر و تعارض بر سر چگونگی ورود به انتخابات شوراها در جمع اصلاحطلبان موضوعی نیست که قابل کتمان و پردهپوشی باشد.
در حال حاضر، دو نگاه عمده بر تصمیمگیری اصلاحطلبان سایه انداخته است؛ نگاه اول، معتقد هستند باید ساز و کار موفق انتخابات مجلس را ادامه داد و برای پیروزی در انتخابات شوراها یک جمع مشورتی از همه افراد صاحبنظر و احزاب اصلی اصلاحطلب را کنار هم چید. نگاه دوم، اصالت را به نقشآفرینی احزاب میدهد و معتقد است افراد و شخصیتهایی که به صورت حرفهای سیاستورزی کرده و عضو رسمی یک تشکیلات سیاسی شدهاند، نسبت به افرادی که هزینه کار تشکیلاتی را نمیخواهند بپذیرند اما علاقه دارند از مزایای فعالیت سیاسی بهره ببرند، باید نقش بیشتری در تصمیمگیریها داشته باشند. این نگاه دوم را در عمل، هفت حزب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نمایندگی میکنند اما این رویکرد، حامیان دیگری هم دارد که تاکنون از ابراز رسمی این موضع اجتناب کردهاند. منتقدان اصالت احزاب، معتقد هستند مگر احزاب کنونی در جامعه چه وزنی دارند که قرار باشد تصمیمگیری را به آنها وانهیم؟ چرا باید سرنوشت یک جناح ریشهدار را به احزابی گره بزنیم که ریشهای در جامعه ندارند و حتی قادر به تدارک دیدن یک تجمع هزار نفری نیستند.
در مقابل، منتقدان ساز و کار مشورتی میگویند اساساً با چه مکانیسمی افرادی دستچین شده و به تعدادی افراد که یا حزبی نبوده یا عمدتاً نزدیک به یک حزب خاص هستند (به صفت حقیقی) یک رأی مساوی با دبیر کل حزبی با حداقل صدها نفر عضو تعلق میگیرد؟ چرا در اتاقهای بسته و به شکل مبهم و غیر دموکراتیک، افرادی گلچین شده و به بهانه چهره ملی بودن، نظرشان بر نظر احزاب ارجح دانسته میشود؟ این اختلاف چند ماهی میشود وجود داشته است و حالا در آغاز نیمه دوم سال جدیتر از قبل مینماید؛ اما تکلیف چیست؟ به نظر میرسد باید پذیرفت در حال حاضر، عمده احزاب اصلاحطلب از جایگاه قابل قبولی در جامعه برخوردار نبوده و ترکیبشان هم پوششدهنده همه چهرههای شاخص اصلاحطلب نیست اما معنای این جمله این نیست که لازم است تصمیمی اتخاذ کرد تا تن رنجور احزاب از این که هست نحیفتر شود.
از سوی دیگر، در شرایط فعلی دو انتقاد به شورای سیاستگذاری و تصمیمگیران ارشد اصلاحطلب وارد است: اول اینکه ترکیب شورای سیاستگذاری، این پیام را به فعالان سیاسی میدهد که بدون حضور در احزاب و کار تشکیلاتی به صفت فردی میتوانند در بزنگاه انتخابات وارد عمل شده و تأثیرگذار باشند؛ حال آنکه جامعه و فعالان سیاسی باید تشویق شوند کار شناسنامهدار حزبی را جدی گرفته و از رفتارهای فردی و غیر تشکیلاتی پرهیز کنند.
ایراد دوم این است که ترکیب شورا با نوعی سادهسازی حیرتآور، نگاه کمیگرایانهای به احزاب دارد و در حقیقت برای هر حزب یک حق رأی قائل شده و اساساً چشم خود را به روی کیفیت احزاب عضو بسته است. در این شرایط، طبیعی است تصمیمگیران احزاب به این فکر بیفتند از طریق نیروهای همسو با خود، درخواست تشکیل احزاب جدیدی را روانه وزارت کشور کنند تا در آینده حق رأی غیررسمی بیشتری را به دست بیاورند. حال آنکه اگر نگاه کیفی در شورای سیاستگذاری ساری و جاری بود، این پیام به احزاب داده میشد که صرف دریافت یک برگ مجوز، باعث تأثیرگذاری در تصمیمگیریهای اصلاحطلبان نشده است.
یادآور میشود کسانی مانند عارف و حامیانش بر سر انصراف اجباری در سال 92 و سپس رو دست خوردن از اعتدال و توسعه در انتخابات ریاست جمهوری، با طیف دیگر حاضر در جبهه اصلاحات مسئله دارند.
منبع: کیهان