به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، نامزدم از من خواست کمی خودمانیتر باشم و مثل آنها جلفبازی دربیاورم. بعد از چنددقیقه صدای موسیقی بلند شد و همه میگفتند من باید برقصم. در این لحظه نامزدم با لباسی زننده از اتاق بیرون آمد و دست مرا گرفت تا مثل برادرش و عروسشان با هم برقصیم. به چشمانش خیره شدم تا شاید شرم کند. فایدهای نداشت. من زیربار نرفتم؛ چون اصلا اهل این حرفها نبوده و رقص بلد نیستم.
به امثال این بنده خدا بگید: نه شما می تونید اینجور خانواده ها رو اصلاح کنید و نه زندگی با اینجور خانواده ها دنیا و آخرت برای شما باقی میگذاره. پس بهتره قید این ازدواج رو بزنی و بری سراغ یک دختر با حیا و عفیف و خانواده ای نجیب.