به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، عقربه ها ساعت 23:56 دقیقه شنبه 23 آبانماه سال جاری ماموران کلانتری 136 فرجام در جریان مرگ مرموز پسر 36 ساله ای در یکی از بیمارستان های شرق تهران قرار گرفتند.
ماموران با حضور در بیمارستان پی بردند که این جوان از طبقه چهارم ساختمانی در خیابان هنگام به طبقه دوم ساختمان سقوط کرده است که پس از انتقال وی به بیمارستان پسر جوان به کام مرگ فرو می رود.
در این مرحله تیمی از ماموران اداره 10 پلیس اگاهی تهران همراه بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی برای تحقیقات ویژه در محل حاضر شدند.
ماموران با حضور در محل سقوط پسر جوان پی بردند که وی با زن شوهرداری در ساختمان در ارتباط بوده که به طرز مرموزی از طبقه چهارم ساختمان سقوط کرده است.
در این مرحله شوهر زن جوان به عنوان مظنون پرونده دستگیر شد، و وی صبح امروز – یکشنبه- پیش روی بازپرس مدیرروستا گفت: شب گذشته وقتی به خانه آمدم دختر 13 ساله ام جلوی در واحد آپارتمان سطل زباله را به من داد و آن را به جلوی در ساختمان بردم و سپس به سوپر مارکت محل رفتم و نان بسته ای خریدم و به خانه بازگشتم.
وی افزود: زمان خروج و بازگشت به خانه، مرد همسایه طبقه دوم ساختمان مرا دید و داخل خانه در حال عوض کردن لباس هایم بودم که ناگهان صدای کوبیده شدن در خانه به صدا در آمد که به سرعت به جلوی در رفتم که همسایه طبقه دوم با چهره ای آشفته ادعا کرد که برادر زنم به طبقه دوم ساختمان سقوط کرده است.
مرد جوان افزود: وقتی ادعای مرد همسایه را شنیدم شوکه شدم چون برادر همسرم در شهرستان زندگی می کرد و کسی در خانه مان میهمان نبود و با سرعت به طبقه دوم رفتم که وقتی پسر جوان را دیدم متوجه شدم وی همان کسی است که با همسرم به صورت پنهانی در ارتباط است.
منصور در ادامه گفت: از چندی پیش متوجه رابطه همسرم با پسر جوانی شدم و چندبار متوجه رفت و آمدهای او به خانه ام شده بودم و حتی چند شب قبل نیز همسایه پسر جوان را در پشت بام خانه مشاهده کرده بودند که وقتی به خانه آمدم همسرم خواست به خاطر اینکه آبرو ریزی نشود او را جای برادرزنم معرفی کنم که بعد از چند روز فهمیدم پسر جوان حتی کلید خانه ام را دارد و در زمان نبود من و بچه هایم به خانه مان رفت و آمد داشته است.
مرد جوان گفت: در این مدت سکوت کرده بودم تا آبروریزی نشود و نمی دانم چطور این حادثه رخ داده و پسر جوان به کام مرگ فرو رفته است چون اگر می خواستم او را به قتل برسانم همان موقع که متوجه حضورش در خانه شده بودم دست به جنایت می زدم.
زن جوان نیز به بازپرس پرونده گفت: پسر جوان از آشنایان خانوادگی مان بود و رفت و آمد خانوادگی داشتیم و آن شب وقتی او را در پشت بام خانه دیدند از شوهرم خواستم تا او را به عنوان برادرم معرفی کند تا حرفی پیش نیاید.
بنا به این گزارش، منصور برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.
منبع: جام نیوز
همه ش هم از دوره دولت اصلاحات شد شروع شد به اسم آزادی
باید حد و حدود ها همان ک اسلام گفته مراعات شود واگرنه....