به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: در سال پایانی دولت، دیگر نه فقط برای اهل فن بلکه حتی برای عامه مردم هم دلایل واکنشهای هیستریکی چون نامه مایه شرمساری برای لغو یک سخنرانی و اقداماتی از این دست تقریبا روشن است؛ تاکتیکی که دولت به سفارش برخی مشاوران از سال نخست و برای به حاشیه بردن مسائل اصلی کشور کم و بیش از آن استفاده کرده و بنابه ظرفیتهای رسانهای سعی کرده فراواقعیتی مهمتر از واقعیتها بسازد و به خورد خلقالله بدهد و البته عدهای هم گویا خواسته یا ناخواسته در تکمیل این پازل، کمکرسان بدنه ملول و خسته دولت بودهاند، اما روحانی و مشاورانش یک بدبیاری بزرگ دارند و آن هم واقعیتی است که دور از صفحات روزنامههای زنجیرهای و سایتهای یارانهای در صحنه واقعی زندگی مردم جاری میشود و در سال پایانی دولت پرده را برانداخته است. امروز درباره عملکرد دولت یازدهم حتی بین همپیمانان دولت هم اجماع کاملی وجود دارد که در بر پاشنه کارآمدی و امید نمیچرخد. مثلا صادق زیباکلام میگوید: «دولت آقای روحانی خسرالدنیا والآخره شده است؛ دولت در زمینه مسائلی که مردم متوجه آن بشوند و با گوشت، پوست و استخوان خود آن را لمس کنند همچون کاهش رکود یا بیکاری عملا کاری نکرد و در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی که موجب رونق در کشور شود نیز موافق نبود. روحانی در حالی دائما از اقتصاد صحبت میکند که خیلی کارنامه موفقی در این حوزه نداشته.» یا ابراهیم اصغرزاده یک گام جلوتر میآید و درباره تصویری که از دولت در ذهن مردم در حال شکلگیری است توضیح میدهد: «دولت در این زمینه گرفتار است. دولتی که به مردم میگوید 45 هزار تومان یارانه نگیرید تا بتوانیم برنامههای توسعه را پیش ببریم از آن سو نمیتواند به مدیرانش بگوید شما هم باید فداکاری کنید؛ اینجاست که فاقد صلاحیت اخلاقی میشود. آن وقت دولتی میشود که از طبقه خاص و منافع طبقه خاصی حمایت میکند اما منافع تودههای مردم را نمیتواند بفهمد. دولت دائما ناله میکند که من مجبورم هر ماه یارانه بپردازم اما هیچ حواسش نیست چه مقدار حقوقهای آنچنانی دارد حیف و میل میشود... میخواهم بگویم آقای روحانی باید متوجه باشد که درباره دولت ایشان تصویری از یک دولت فشل، ضعیف و امامزادهای که اصلا معجزه نمیکند در ذهن مردم دارد شکل میگیرد.»
وطن امروز میافزاید: این جمعبندی آقایان از اوضاع اقتصادی و به تبع آن اجتماعی دولت احتمالا مبتنی بر برخی دادههای آماری هم هست. گزارش جدید بانک مرکزی درباره نابرابری درآمدی در سال 94 نشان میدهد اختلاف و شکاف طبقاتی در 3 سال اول دولت روحانی به شدت افزایش یافته است. بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی، ضریب جینی به 0/37 و سهم 10 درصد ثروتمند جامعه به 10 درصد فقیر جامعه از 8/23 در سال 92 به 9/72 در سال 94 افزایش یافته است. همچنین افزایش ضریب جینی به رقم 0/399 درسال 95 بالاترین رکورد شکاف طبقاتی در سالهای اخیر محسوب میشود. این در حالی است که در سالهای اوج تحریم یعنی در سالهای پایانی دولت دهم هم هیچگاه ضریب جینی از میزان 0/383 بالاتر نرفت.
همچنین نرخ بیکاری هم در این دولت برای نخستین بار بعد از 4 سال از 12 درصد عبور کرده است. طبق اعلام مرکز آمار نرخ بیکاری تابستان امسال به 12/7 درصد رسیده که در 17 فصل گذشته بیسابقه بوده است.
حال مسئله این است که با این اوضاع اقتصادی مشاوران جناب روحانی آیا باور دارند ساختن مسائلی از جنس مسئله علی مطهری همچنان میتواند راهحل نهایی برونرفت دولت باشد؟ جالب اینجاست که بیشتر مدیران دولت روحانی که در دوره اصلاحات هم مدیر بودهاند نتیجه چنین رویکردی را در پای صندوقهای رای از انتخابات شورای شهر دوم به بعد دیدهاند و خوب میدانند در حالی که مسئله اصلی مردم معیشت و اقتصاد است سخن از آزادی بیان گفتن و تلاش پشت پرده برای بستن دهان منتقدان چه نتیجهای به همراه دارد.