کد خبر:۵۶۵۲۰۰
حاشیه‌نگاری خبرگزاری دانشجو از نبرد ربات‌ها در دانشگاه امیرکبیر

از پسری که در ۴ سالگی ربات‌ساز شد تا آیتم سخت ربات‌های پرنده

بعد از اینکه ربات این تیم؛ کارهایش را کامل انجام داد، دختر‌ها که از کار خود خیلی راضی بودند؛ به بالا پریدند و هورا کشیدند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-فاروق حفیظی، وسط سالن؛‌ محل برگزاری مسابقات المپیک ربات‌های انسان‌نما بود. بعضی شرکت‌کنندگانِ آنجا نوجوان بودند؛ به خاطر همین هم وقتی دخترهایی که سن‌وسالی نداشتند و پسرهایی هم که هنوز صورتشان سبز نشده بود، را دیدم؛ کمی تعجب کردم. آقای زاهدی دبیر اجرایی این دوره از مسابقات، جوانی حدودا سی ساله بود و ریش‌های پرفسوری داشت؛ به ما گفت: «مسابقات امسال در دو بخش دانش‌آموزی و دانشجویی برگزار می‌شود؛ البته چون تا امروز ثبت‌نام ادامه داشته؛ تعداد دقیق تیم‌ها و افراد ثبت‌نامی را نمی‌توانم بگویم ولی تا جایی که اطلاع دارم؛‌ تیم‌های پذیرش شده در کل مسابقات؛ ۱۵۰ تیم بوده است.»

 

 

 

مسابقات المپیک ربات‌های انسان‌نما در هشت رشته برگزار می‌شود؛ ژیمناستیک، رادبیگ، تیراندازی، وزنه‌برداری، فوتبال، کاراته و... . ساعاتی که ما در سالن بودیم؛ مسابقات ژیمناستیک و فوتبال ربات‌ها انجام شد. مسابقه‌ای که اکثرا شرکت‌کنندگان آن دانش‌آموزان بودند. آقای زاهدی می‌گفت: «در بعضی ربات‌ها؛ از هر رده سنی می‌شود شرکت کرد؛ مثلا در بعضی ربات‌ها که برای‌شان نرم افزارهایی طراحی شده؛ یک‌مقدار کارشان آسان‌تر است و اکثرا دانش‌آموزان در آنها شرکت می‌کنند.»

 

ربات‌های ژیمناست در نوع خود جلب توجه می‌کردند. چهار دختر که با هم در یک‌تیم بودند؛ آرام و قرار نداشتند. وقتی هم که نوبت آنان شد؛ یکی از دخترها؛ تب‌لت‌اش را به پدرش داد که از آنها فیلم بگیرد. البته پدر هم نحوه‌ی کار کردن با تبلت را بلد نبود و دختر دکمه فیلم‌برداری تب‌لت را زد و به دست پدرش داد. بعد از اینکه ربات این تیم؛ کارهایش را کامل انجام داد، دختر‌ها که از کار خود خیلی راضی بودند؛ به بالا پریدند و هورا کشیدند؛ دو تایشان هم از خوشحالی همدیگر را بغل کردند. پدری هم تب‌لت در دستش بود؛ نمی‌دانست خوشحالی کند یا فیلم بگیرد.

 

بعد از دخترها؛ حالا نوبت تیم بعدی بود؛ تیمی دو نفره که دو پسر با هم، کارها را به کمک مرد مسن سال‌تری انجام می‌دادند. علی جبینی یکی از پسرها بود. او چهارده‌ سال سن داشت و کلاس نهم بود. علی که از چهارسالگی وارد عرصه ربات‌سازی شده بود؛ می‌گفت: «اول کار به من می‌گفتند؛ سن‌ام کم است و نمی‌توانم در مسابقات شرکت کنم.» می‌گفتند: «یک مقدار صبر کن تا سن‌ات بیشتر شود.» علی چهار سالی دندان بر جیگر گذاشته؛ تا اینکه به کلاس دوم رسیده بود. می‌گفت: «از آنجا جدی ربات‌سازی را پیگیری کردم و در چند دوره هم مقام آوردم.» علی آقا؛ اول در زمینه ربات‌های خدمتکار فعالیت می‌کرده ولی دو سال اخیر تغییر جهتی داده و به سمت ربات‌های مبارز آمده بود. او در مسابقات رباتیک و هوش مصنوعی دانشگاه امیرکبیر پارسال هم دوم شده بود و چندین بار هم رتبه دوم یا سوم مسابقات بین المللی یا داخلی را کسب کرده بود. دو سالی هم هست که پشت‌سرهم؛ در مسابقات ربات‌های مبارز؛ دوم می‌ِشود و الان هم آمده بود که دیگر اول شود. وقتی به او گفتم می‌خواهی در چه‌رشته‌ای درس بخوانی؛ گفت: «می‌خواهم مکانیک بخوانم و ربات‌سازی را ادامه بدهم.»

 

 

 

پسربچه‌ای که کلاس چهارم بود؛ با اینکه در مدت دو ساعتی که در سالن حضور داشت و هنوز نوبت‌اش نشده بود؛ ولی هرازگاهی از این سو به آن‌سو می‌رفت. او با سه نفر دیگر هم‌گروهی بود که دو نفرشان همسن‌وسالش به‌نظر می‌رسیدند. آنها مدام ربات‌شان را کنترل می‌کردند؛ به شارژ می‌زدند و هر چند دقیقه یک‌بار به تماشای گروهایی می‌آمدند که برای مسابقه به رقابت می‌پرداختند. وقتی به پسربچه‌ای که کلاس چهارم بود و شلوار آبی رنگ و پیراهن چهارخانه به تن داشت؛ گفتم می‌خواهی چه‌کاره بشوی؛ گفت: «تا‌به‌حال بهش فکر نکرده‌ام.»

 

سالن؛ محل برگزاری مسابقات رباتیک ربات‌های کار، انسان‌نما و پرنده بود و جلوی سلف دانشگاه امیر کبیر هم بخش‌های دیگری مثل ربات‌های مین‌یاب سایز کوچک، ربات‌های مین‌یاب دستی، ربات ترابری درحال برگزاری بود. محل برگزاری مسابقات ربات‌های پرنده را با توری محصور کرده‌بودند. ربات‌های پرنده می‌بایست از روی سکویِ پروازِ متحرکی، بلند می‌شدند و از دیواری که سوراخ شده بود؛ عبور می‌کردند و بعد از آن از لابه‌لای چند کوچه عبور می‌کردند و بعد از همه‌ اینها؛ باید به درستی فرود می‌آمدند. مسابقه سختی به نظر می‌رسید. یکی پس از طی مراحل به درستی نمی‌توانست فرود بیاید؛ یکی دیگر به دیوار می‌خورد و تعادلش را از دست می‌داد و آن یکی هم بعد از اینکه موتورش روشن شد؛ کج‌کج رفت و به شدت به تور برخورد کرد و تلاش ربات‌سازان هم برای اینکه بفهمند ایراد کار از کجاست؛ بی‌نتیجه ماند. پشت تور؛ یک آقا داشت به بقیه دوستانش توضیح می‌داد که چرا ربات به مشکل برخورده است. در مدت زمانی که آنجا بودیم؛ رباتی نتواست سالم و بی‌نقص از موانع عبور کند.

 

 

 

 

زمینی که برای مسابقه ربات‌های مین‌یاب طراحی شده بود؛ زیبایی خاصی به محیط می‌داد. چند تکه آجر به عنوان خاکریز در میدان مسابقه گذاشته و کف زمین را هم با خاک پوشانده بودند. چند تنه درخت و کلاه آهنی را هم به عنوان مانع در زمین گذاشته بودند که ربات‌ها می‌بایست به صورت خودکار آنها را تشخیص می‌دادند و مین‌ها را شناسایی می‌کردند و بعد از این تازه نوبت به کار ربات‌های خنثی‌کننده می‌رسید که کارشان را انجام دهند. کمی آن‌طرف‌تر نیز ربات‌های ترابری بودند که می‌بایست به صورت خودکار از روی خطوط تعیین‌ِشده عبور می‌کردند و ماموریتی را انجام می‌دادند. مسئولیت داوری بعضی قسمت‌های مسابقه رباط‌های ترابری را چند پسر و دختر افغان به عهده داشتند.

 

در کنار محل دائمی نمایشگاه؛ بردهای تبلیغاتی انجمن‌ها و تشکل‌ها چند نفری را به دور خود جمع کرده. اکثر مطالب داخل بردها؛ مربوط به اتفاقات و برنامه‌های مرتبط با روز دانشجو است. پیرمردی در حال نگاه کردن به برد تبلیغاتی انجمن اسلامی بود که در آن عکس قشنگی خود نمایی می‌کرد. عکسی که در آن رئیس جمهور پشت به عکس و رو به بیابانی خشک و برهوت ایستاده بود و کلیدی در دست داشت. بالای عکس نوشته بود: «آفتاب برجام غروب کرد و مردی در توهم ابدی». پیرمرد که در دانشگاه کار می‌کرد و سوادی نداشت؛ به شوخی از من پرسید کلید روحانی الان کجاست؟ به او گفتم: «ظاهرا گم شده؛ شاید هم اصلا کلیدی در کار نبوده.» او که فرصت پیدا کرده بود مقداری سفره دلش را باز کند؛ گفت: «من زمانی که احمدی‌نژاد بود؛ به او رای دادم ولی انتخابات قبل به همشهری خودمان؛ محسن رضایی رای دادم.» پیرمرد اهل چهارمحال‌وبختیاری بود و با حسرت به عکس روحانی نگاه می‌کرد. انگار پیرمرد بی‌سواد هم فهمیده بود که مشکلات کشور را باید به دست همان نوجوان‌هایی سپرد که ربات درست می‌کردند و حتی از چهارسالگی منتظر این بودند که عرض اندامی کنند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ح
Iran (Islamic Republic of)
۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۱
این استعدادها قبل از این که ربات بسازند لازم است خودشان را بسازند. اگر علم در دست آدم مهذب و خودساخته قرار نگیرد سود که ندارد هیچ همه اش ضرر است. وضع دنیا هم شاهدش.
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار