به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، میعانات گازی، مادهای ارزشمند با ترکیبات خیلی سبکتر از نفت خام است که بعد از فرآورش در پالایشگاه میتوان 60 درصد آن را به بنزین تبدیل کرد. حدود 15 سال است که ایران به دلیل فقدان یک پالایشگاه میعانات گازی، این ماده را با قیمتی خیلی پایینتر از ارزش واقعی به فروش میرساند. همچنین بیش از 10 سال است که ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، روندی فرسایشی به خود گرفته است. ارزان فروشی میعانات از یک طرف و واردات بنزین با قیمت بالا و کیفیت نامعلوم از طرف دیگر، ضرر 11 میلیاردی ناشی از تاخیر در ساخت و بهرهبرداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس بوده است که گویا دولت و نمایندگان مجلس چشم بر این مبالغ بستهاند!
اگر نفت را طلای سیاه نامیدهاند، بدون اغراق میتوان میعانات گازی با ترکیبات بسیار سبکتر، ناخالصی کمتر و حتی رنگ شفاف و روشن را طلای زرد نامید. لزوم طراحی و ساخت یک پالایشگاه با خوراک میعانات گازی زمانی برای کشور آشکار شد که برداشت اجتناب ناپذیر میعانات گازی در کنار برداشت گاز از فازهای پارس جنوبی به حجم قابل توجهی رسید و ایران برای بازاریابی و فروش این محصول با مشکلاتی مواجه شد. در واقع مشکل اصلی کشور در بازاریابی این فرآورده با ارزش، «مفتخری» آن توسط کشورهای مشتری بود که عمده آن را کشورهای جنوب شرق آسیا تشکیل میدادند. اما کشورهای مشتری با علم به اینکه ایران و قطر پالایشگاههای فرآورش میعانات گازی ندارند، فرآورده مذکور را به قیمت پایینتر از نفت سیاه از این دو کشور خریداری کردند و میکنند.
همه اینها باعث شد که طراحی پالایشگاه ستاره خلیج فارس از سال 1382 مورد توجه مسئولین قرار گرفت، انتخاب سرمایه گذار و احداث آن از سال 1385 به مرحله عملیاتی رسید و شروع به ساخت آن عملا از سال 1387 آغاز شد. طبق برنامه این پالایشگاه قرار بود در سال 1390 به بهره برداری برسد اما با گذشت 10 سال از شروع به ساخت این پالایشگاه هنوز حتی فاز اول آن به بهره برداری نرسیده است و پیش بینی زمان دقیق افتتاح فازهای دوم و سوم نیز امکان پذیر نیست.
هزینه پیش بینی شده برای پروژه پالایشگاه ستاره خلیج فارس در ابتدا (در سال 86) 7/1 میلیارد یورو برآورد شده بود. این رقم پس از تاخیرهای مکرر در ساخت پالایشگاه، در سال 92 مجددا 8/3 میلیارد یورو ارزیابی شد. در آبانماه سال جاری رقم جدید سرمایه لازم برای تکمیل این پالایشگاه به اندازه 3/4 میلیارد یورو توسط قائم مقام مدیر عامل این پالایشگاه اعلام شد. اگرچه مسئولین وزارت نفت همواره دو عامل «کمبود منابع مالی» و «تحریم» را به عنوان مقصران اصلی در تاخیر پروژه مذکور نامیدهاند؛ اما کارشناسان معتقدند که «ضعف مدیریت» مهمترین عامل در تاخیر ساخت این پالایشگاه راهبردی بوده است. چه اینکه زنگنه از «ضعف مدیریت» در ساخت این پالایشگاه در دولت قبل انتقاد کرد و وعده افتتاح فاز اول این پالایشگاه در نیمه نخست سال 94 را داد، اما با گذشت یکسال و نیم از موعد وعده زنگنه، باز هم خبری از افتتاح فاز اول این پالایشگاه نیست. اما ضرر ناشی از تاخیر در راه اندازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس «واقعا» چقدر بوده است؟
*ارزان فروشی میعانات گازی، فاجعهای که دیده نشد!
مطابق فناوری موجود در پالایشگاههای کشور، به طور میانگین از هر بشکه نفت خام ایران فقط حدود 25 درصد به بنزین تبدیل میشود. این در حالی است که در میعانات گازی به دلیل سبک بودن این ماده نسبت به نفت خام، حدود 60 درصد محصول به بنزین تبدیل میشود. به طور دقیقتر در پالایشگاه ستاره خلیج فارس 62 درصد از سهم فرآوردههای پالایشی متعلق به بنزین است. بنابراین مطابق محاسبات تخصصی صنعت پالایش (نظیر کرک اسپرید) قیمت واقعی میعانات گازی باید حداقل 20 درصد گرانتر از نفت خام (ایران) باشد.
این در حالی است که این ماده گرانبها هیچگاه به اندازه ارزش واقعی خود از ایران خریداری نشده است و ایران عمدتا این ماده را ارزانتر از نفت خام به فروش رسانده است. برای مثال در سال 94 میعانات گازی ایران مطابق آمارهای بورس، حدود 23 درصد کمتر از قیمت نفت خام به فروش رفته است. علت این امر آن است که تجارت بین المللی گسترده و مشتریان متنوع در این زمینه وجود ندارد، به همین خاطر معمولا میعانات گازی روی دست ایران میماند و مسئولین وزارت نفت مجبور به ارزان فروشی آن میشوند.
اگر با یک حساب سرانگشتی میزان صادرات میعانات گازی از سال 1390 تا 1395 را بطور متوسط 200 هزار بشکه در روز، قیمت نفت خام متوسط در این 6 سال را 60 دلار و همچنین میزان ارزان فروشی میعانات گازی که مجبور به آن شدهایم را 25 دلار به ازای هر بشکه فرض کنیم، طی 6 سال مذکور، ایران 11 میلیارد دلار ضرر مالی به دلیل فروش میعانات گازی داشته است که در واقع میتوان نیمی از «زیان دوچندان» مذکور را ناشی از خامفروشی میعانات، (عدم تبدیل آن به فرآورده بنزین و وارد کردن بنزین با قیمت بالا) و نیم دیگر را ناشی از ارزانفروشی میعانات گازی (در بسیاری از مقاطع ارزانتر از قیمت نفت خام) دانست. این در حالی است که کل هزینه سرمایه گذاری برای پالایشگاه ستاره خلیج فارس، 4 میلیارد یورو معادل 6/4 میلیارد دلار بوده است. حتی اگر کل منابع مالی 4 میلیارد یورویی مذکور را خود دولت یا صندوق توسعه ملی در فواصل زمانی مناسب و بدون معطلی پرداخت کرده بودند، در مجموع و به خاطر ضرر 11 میلیارد دلاری مذکور، منفعت بیشتری نصیب کشور میشد. در نهایت نیز همین اتفاق افتاد و تاکنون نزدیک به تمام منابع مالی این پروژه را خود دولت یا صندوق توسعه ملی تزریق کردهاند و هیچ مبلغی توسط فاینانس خارجی جذب نشده است و بخش خصوصی هم عملا رقم قابل توجهی در این پروژه نیاورده است. در واقع برای تامین مالی این پالایشگاه ابتدا چشم به دامان فاینانسهای خارجی بسته شد و ماهها و بلکه سالها معطلی به همین خاطر به وجود آمد. پس از آن به مرور منابع مذکور از وزارت نفت و صندوق توسعه ملی بصورت قطره چکانی به این پروژه تزریق شده است.
مرور اتفاقات بالا اهمیت «سرعت عمل» در برخی پروژههای صنعتی و همچنین «فقدان نهادهای مالی معتمد» برای جمعآوری نقدینگی میان مردم و سرمایهگذاری آن در اینگونه پروژههای تولیدی و سازنده به جای دلالی، تبرج و ساخت و ساز ساختمان را نمایان میسازد؛ این در حالی است که دولت های دهم و یازدهم با مدیریت ضعیف خود در این پروژه، ضرر هنگفت چند میلیارد دلاری را متوجه کشور کردند. وعده افتتاح این پالایشگاه 3 مرتبه در دولت دهم و 5 مرتبه در دولت یازدهم به تعویق افتاده است و باید دید که آیا وعده نهایی بهرهبرداری از فاز اول این پالایشگاه در اسفندماه 95 محقق میشود یا خیر؟
البته خبر راهاندازی واحد تقطیر این پالایشگاه در مهرماه گذشته نویدبخش اتمام این زیان مالی برای ملت و دولت ایران است. با توجه به کیفیت بنزین این پالایشگاه با استاندارد یورو4 و همچنین با توجه به اینکه این پالایشگاه به تنهایی قادر است نزدیک به 60 درصد حجم تمام پالایشگاههای ایران بنزین تولید کند، امید است که اهمیت این واحد پالایشگاهی برای مسئولین کشور نمایان شود و وعده افتتاح فاز1 پالایشگاه و تولید محصولات نهایی بنزین، گازوئیل، نفت سفید و گازمایع تا پایان سال جاری محقق گردد.
منبع: تسنیم