گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-فاروق حفیظی، میهمان نوجوان ما؛ علی جبینی چهارده ساله با مادرش به خبرگزاری دانشجو آمده بود. البته دوستش؛ آقا نیکان (که او هم ربات ساز بود) به خاطر سرماخوردگی نتوانسته بود به خبرگزاری بیاید. آقا علی کلاس نهم بود و معدلش تقریباً به نوزدهونیم میرسید. او از 4 سالگی وارد عرصه ربات سازی شده و تاکنون ده سالی میشود که در این زمینه؛ مقامها و تجاربی بهدست آورده است. این گفتگویی است با یکی از نخبگان کشور؛ که تصورش این است که امکانات کشورش در مقایسه با کشورهای خارجی کمتر است و بدش نمیآید که در آینده به خارج برود. به امید اینکه شاید گوش مسئولین شنوا شود و با در نظر گرفتن اینها؛ مانع خروج سرمایهها از کشور شوند. البته علی آقا در زمینههای دیگر هم فعالیت دارد و در آنها هم موفق است که برای اطلاع از آنها شما را به خواندن مصاحبه دعوت میکنیم.
آقا علی از کلاس و مدرسهات بگو و اینکه کجا درس میخوانی؟
من در مدرسه شهدا پاسداران در منطقه چهار تهران درس میخوانم و معدلم هم ۱۹ و چهل صدم است. در کلاس شاگرد سوم شدم و درمجموع مدرسه هم شاگرد هشتم هستم.
از چه زمانی وارد عرصه ربات سازی شدی؟
من از چهار سالگی به ربات سازی ورود پیدا کردم. از بچگی به بازیهای فکری، لگو و پازل علاقه زیادی داشتم. بعد از مدتی که با لگوها بازی میکردم؛ مادرم پیشنهاد داد که به رباتیک بروم و در آنجا شروع بهکار کنم.
تا به حال در چه مسابقاتی شرکت کردهای و چه رتبههایی را بهدست آوردهای؟
چهار سال پیش در موسسه اسکروز در مسابقات چهارچرخ مبارز شرکت کردم که رتبه سوم را آوردم. در مسابقات امسال دانشگاه امیرکبیر هم مقام دوم بخش المپیک رباتهای انساننما را کسب کردم. ما در مسابقات انساننما در رشتههای دومیدانی، کارته، راگبی و ژیمناستیک شرکت کردیم که در ژیمناستیک رتبه اول، در راگبی رتبه دوم و در دومیدانی هم سوم شدیم و درمجموع هم رتبه دوم را کسب ردیم. البته پارسال هم در دانشگاه امیرکبیر در بخش دیگری شرکت کردم و مقام دوم را بهدست آوردم.
آیا تابهحال شده که در مسابقهای رتبهای نیاوری؟ در این موقعیت چه کردهای؟
دریکی از مسابقات که در رباتهای مسیریاب شرکت کرده بودم؛ رتبه چهارم را بهدست آوردم. به نظر من شکست مقدمه پیروزی است. در همین مسابقهای که رتبه چهارم آورم و بهطور کلی در هر مسابقهی دیگری که شرکت کردم؛ همینکه رباتهای دیگران را میدیدم؛ با ایدههای جدیدی آشنا میشدم و بعضاً از آنها الگو میگرفتم.
آقا علی؛ خیلی از هم سن سالهای تو میگویند اگر کار دیگری بهجز درس خواندن انجام دهیم؛ درسمان لطمه میخورد. نظر شما چیست؟ برنامهریزیات چه طور است؟
به نظر من تنظیم کردن بقیه برنامهها با کلاسهای درس؛ بستگی به آن کسی دارد که آیا به کارهایی که میخواهد انجام دهد علاقه دارد یا نه. رباتیک چیزی بوده که بر اساس علاقه وارد آن شدم و به آن ادامه دادم و به خاطر همین هم طوری تنظیم کردم که به درسم لطمه نخورد. من حدوداً 6 سال است که در بسکتبال هم به صورت حرفهای کار میکنم ولی الان که امتحانهایم شروعشده؛ فعلاً تمرینات بسکتبال را کنار گذاشتهام؛ البته در زمینه موسیقی هم کارهایی کردهام.
برنامهریزی من بر اساس چیزی بود که پدر و مادرم به من کمک کردند. در اوایل برنامه ریزیام اینطور بود که اجرایش برایم سخت بود و یک مقدار از طرف پدر و مادرم اعمال میشد؛ هرچند که در همان اوایل هم چیزی که بهزور بر من تحمیل شود؛ نبود. ولی الان آنطور نیست؛ برنامهریزی را دوست دارم و خودم آن را اجرا میکنم.
هر هفته برنامه یک هفتهام را کنترل میکنم و برنامهریزی میکنم. مثلاً برنامهریزی میکنم که امروز باید علوم، ریاضی و اجتماعی را تمام کنم. ساعتش برایم مهم نیست که چه مقدار طول بکشد؛ مهم این است که کار و برنامهام را تمام کنم.
برنامهریزی به نظر من باید وابسته به علاقه باشد. علاقه من از همان بچگی، وقتی با اسباببازیها بازی میکردم شکل گرفت. با برنامهریزی و علاقه میتوان بهکار و چیزی که میخواهیم، برسیم.
دریکی از عکسهایی که در حاشیه مسابقات هوش مصنوعی و رباتیک دانشگاه امیرکبیر گرفتهشده؛ شما در کنار پروفسور بالتز؛ نایب رییس نائب رییس فدراسیون جهانی فیرا بودید. در مورد او بگو؛ آیا او چیزی به شما نگفت؟
پروفسور بالتز را از پارسال که در مسابقات دانشگاه امیرکبیر شرکت کردم؛ میشناسم. او سال گذشته هم داور مسابقات بود. او ایدههای جالبی درزمینه ربات سازی و از جمله در مسابقات رباتیک تیراندازی داشتند که ما از آنها الگوهای خوبی گرفتهایم.
در آینده چهکار میخواهی بکنی؟
من دوست دارم همین مسیر را ادامه بدهم. بچه که بودم دوست داشتم بروم پزشکی؛ و به خاطر این پزشکی را دوست داشتم که پدر و مادرم دوست داشتند که پزشک شوم. ولی کمی که گذشت فهمیدم که علاقهام به رباتیک است و آنرا ادامه میدهم.
مادر آقا علی گفت: البته من هنوز هم بر پزشک شدن او مُصِر هستم و این اختلاف همچنان وجود دارد؛ ولی بااینوجود؛ او را مجبور نمیکنم.
آیا تابهحال پیشنهادی از موسسههای داخلی یا خارجی داشتهای؟
زمانی که در مسابقات اسکروز شرکت میکردم؛ از موسسههای دیگر میآمدند و میگفتند که برای مثال بیا یک بخشی از رباتها را دنبال کن و بعضی از انواع آن رباتها را بساز؛ ولی پیشنهادی به آن معنا که شما میگویید نداشتهام.
اگر فرصت رفتن به کشورهای خارجی پیش بیاید؛ از آن استفاده میکنی و یا اینکه در ایران میمانی؟
اگر فرصتی پیش بیاید که بشود به کشورهای خارجی رفت؛ چراکه نه، میروم؛ چون احساس میکنم میشود در آنجا موفقتر بود. با بعضی اشخاصی که به خارج رفتهاند صحبتهایی کردهام و آنها گفتهاند که در آنجا امکاناتی هست که میتوان موفقتر بود؛ مثلا در مدرسه آنطور که شنیدم و سرچ کردم؛ امکانات بیشتری برای آزمایشگاهها دارند و امکانات کلاسهای کشورهای خارج در مقایسه با ایران در سطح بالاتری است ولی بااینوجود بازهم نمیدانم این امکانات دقیقاً چیست.
آیا در مدرسه؛ دوستان و معلمهایت نقشی بر موفقیتت در این زمینه داشتهاند؟
در مدرسهمان من تنها کسی هستم که در این زمینه فعالیت میکنم و معلمهایم هم فقط زمان مسابقات و رتبههایی که در آن بهدست آوردهام را میپرسند؛ چونکه مسائل مربوط به رباتها تخصصی است. من یک سری از رباتهایی را که درست کرده بودم به مدرسه آوردم و در بعضی درسها آنها را توضیح دادم.
آقا علی و خانم صالحی (مادر علی)؛ آیا چیزی هست که بخواهید بگویید و از شما نپرسیدهایم؟
علی: میخواهم از کسانی که کمکم کردند تشکر کنم؛ از مادر و پدرم، آقای رمضانی، آقای ترابی، آقای ستایشی و آقای یاراحمدی.
مادر علی: قرار بود چهارشنبه (24 آذر) به چین اعزام شوند ولی چون اسپانسری پیدا نشد؛ این برنامه لغو شد. بهخاطر هزینه مربیها و هزینههای دیگر با پیدا نشدن اسپانسر؛ اعزام آنها به چین از طرف دانشگاه امیرکبیر به مشکل برخورد کرد. البته یک مسابقه هم در ژاپن دارند که قرار است مردادماه برگزار شود؛ این مسابقه را هم باید از طرف دانشگاه امیرکبیر اعزام شوند.