در آستانه ی یومالله ۹ دی عزت الله ضرغامی رئیس اسبق رسانه ملی ابعاد تازه ای درباره هشت ماهِ پر التهاب در سال ۸۸ را بازگو کرد.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، عزت الله ضرغامی در گفتگویی تفصیلی به بررسی حوادث سال ۸۸ پرداخت. در ادامه متن کامل این گفتگو را می خوانید.
9 دی را انقلاب سوم میدانم
از یومالله 9 دی آغاز کنیم؛ شما در آن روزها رئیس رسانه ملی بودید. آیا فکر میکردید حماسه 9 دی اتفاق بیفتد؟
ضرغامی: اعتقاد و باور شخصی من این است که 9 دی از نقاط عطف انقلاب هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ کیفیت و محتوا است. من 9 دی را انقلاب سوم میدانم؛ یعنی در کنار پیروزی انقلاب در سال 57 و تسخیر لانه جاسوسی در سال 58 ، 9 دی سال 88 را انقلاب سوم میدانم چراکه دشمنشناسی و بصیرت مردم گسترش یافت و انقلاب، یک مرحله و یک گام جلوتر رفت و پختهتر شد.
عمدتا دشمنان اصلی و خارجی و دنبالههای آنها در داخل کشور، در عرصهای وسیع شکست خوردند. نه من و نه هیچ کس دیگری نمیتوانست حدس بزند که طوفانی گسترده همچون 9 دی اتفاق بیفتد. در 9 دی دفاع از آرمانهای انقلاب مشخص بود. اظهار نظرهای مقامات استکباری بعد از 9 دی، نشان از این داشت که چه اتفاق بزرگی رخ داده است.
علتش هم این بود که حوادث و ناآرامیها عمدتا در تهران رخ داد. در همه استانها و در بسیاری از شهرستانها، جمعیتهای انبوه با همه وجود در هشتم و نهم دی حضور یافته و از انقلاب دفاع کردند. مردم نشان دادند که علیرغم تبلیغات سنگین دشمنان، با بصیرت در مقابل آنها ایستادگی کردند. مردم با حضوری که در صحنه داشتند، نشان دادند که با همه وجود از انقلاب اسلامی دفاع میکنند.
به نظر من، این رویداد به هیچ وجه با یک برنامهریزی خاص صورت نگرفت. مردم، اهانتهای سران فتنه به ساحت مقدس عاشورا و بسیاری از تصاویر شبکههای ماهوارهای را دیدند و مشاهده کردند که تکیه امام حسین(ع) چگونه آتش زده شد. مردم نتوانستند این موضوع را تحمل کنند. مردم منتظر فرصتی بودند تا به خیابانها بیایند. در روز 9 دی، تصاویر هوایی خوبی از حضور گسترده گرفته شد. حرکت بزرگی بود که دشمن را ناامید کرد.
شما در روز راهپیمایی کجا حضور داشتید؟
ضرغامی: من در روزهای حساس، در محل کارم هستم و خودم تصاویر را میبینم و تصمیم گیری میکنم اما در آن روز احساس کردم که خودم باید در صحنه حضور داشته باشم و من در خیابان انقلاب آمدم و حضور یافتم و سپس به محل کارم بازگشتم.
کروبی فریب خورده بود اما موسوی می دانست چه اتفاقی در حال رخ دادن است
آیا رسانه ملی تصور چنین راهپیمایی عظیمی را میکرد؟
ضرغامی: با توجه به تجربه چنین موضوعاتی، برخورد حساب شدهای در این زمینه داشتیم. دوستان ما در انعکاس این واقعه، بسیار خوب عمل کردند. وقتی انتخابات 88 رخ داد، مشارکت مردم استثنایی بود و با هیچ دورهای قابل مقایسه نبود. رسانه ملی هم با برنامههایی که داشت و مناظراتی که برگزار کرد، نقش بی بدیلی در این زمینه داشت. رسانه ملی شرایطی جدی را برای همه فراهم کرد و استکبار هم شرایط را دید و تلاش کرد متناسب با وضعیت جمهوری اسلامی، انقلاب رنگین را در ایران به مرحله اجرا درآورد. من با شناختی که از کروبی در سالیان طولانی داشتم و طی صحبتهایی که در روز اول انتخابات با وی داشتم، احساس کردم وی فریب خورده و با جریان برانداز در حال همکاری است.
اما موسوی میدانست که چه اتفاقاتی در حال رخدادن است. شرایط فتنه بدون شک در خارج از کشور طراحی میشد. شبکههای ماهوارهای و رسانههای خارجی در شب انتخابات و طی مصاحبهای که برای آقای موسوی ترتیب دادند، با رمز تقلب، شروعِ عملیات براندازانه را کلید زدند. این عملیات 5 محور اصلی داشت؛ نقش خواص، تحریک احساسات عمومی، همراهی گسترده ضد انقلاب و هماهنگی آنها و پشتیبانی رسانهای خارجی. برای مثال بیداری اسلامی و انقلابهای منطقهای همچون مصر با روش غربیها به خطر افتاد.
بعضی از اینها آنقدر قدرت داشتند که انقلاب، آنها را سرنگون کرده. در همین قصه بیداری اسلامی که در بعضی از کشورها اتفاق افتاد، با همه امیدواری که در مردم ایجاد شده بود، وقتی انقلابها را از بین بردند؛ مثل انقلاب مصر، شما میبینید که یکی از اینها به راحتی محور قرار گرفته و یک انقلاب را ساقط میکند. اینها واقعا بر این چهار محور برنامهریزی کرده بودند.
درباره نقش خواص هم متاسفانه تعدادی از شخصیتهای کشور در سطوح مختلف، امتحان بسیار بدی پس دادند. بعضی از آنها کاملا آگاهانه میدانستند چه میکنند و با جریان برانداز همراهی و هماهنگی کردند و متاسفانه نقش محوری هم داشتند و بعضیها هم مواضع غلط گرفتند؛ بعضیها هم سکوت کردند. سکوت در چنین شرایطی، تقویت جبهه دشمن است؛ به خصوص از سوی کسانی که توقع میرود بیایند و در صحنه حاضر شوند و با توجه به اعتباری که دارند مردم را هدایت کنند.
برخی با برچسب کاسبان فتنه می خواهند فضایی ایجاد کنند که کسی حرف نزند
چه کسانی سکوت کردند؟
ضرغامی: اجازه بدهید من اسمی از شخصی نبرم چراکه معتقدم 9 دی میتواند تبدیل به محور وحدت در کشور شود. امروز هم بعضیها خیال میکنند وقتی حرف از اتفاقات سال 88 مطرح میشود، میتوانند با برچسبهایی مانند کاسبان فتنه، فضایی ایجاد کنند که کسی حرف نزند یا فراموش کند و بگویند که باید امروز وحدت را حفظ و اختلافات را عمیق نکنیم. البته بنده از جنبههایی موافق این موضوع هستم؛ من اصلا موافق این هستم که بعضی اوقات اگر دعوایی میشود، اگر کسی گفت بر گذشتهها صلوات، این اتفاق رخ دهد به شرط اینکه آن تجربه گذشته مد نظر قرار بگیرد. بله؛ ما هم در پی عمیقتر کردن برخی اختلافات و کینهها نیستیم و نباید هم باشیم چراکه پیام 9 دی، پیام وحدت است یعنی مردم با ما اتمام حجت کردند.
من خودم در شبهای اول اتفاقات سال 88، با بسیاری از شخصیتهایی که ادعاهایی زیادی هم داشتند و دارند، شخصا صحبت میکردم و از آنها میخواستم که بیایند در صدا و سیما و حرف بزنند. خب! برخی از آنها نمیآمدند و برخی از آنها هم میگفتند، اجازه دهید مقداری زمان بگذرد تا ببینیم چه میشود که در همین (ببینیم چه میشود) خودش یک عالم حرف دارد. آیا ما در شرایط خطر که باید کشور را نجات بدهیم، باید صبر کنیم ببینیم مثلا باد از کدام سمت میوزد تا خودمان را حفظ کنیم. اینها ما به اِزايش مشخص است.
برخیها سکوت نکردند اما به گونهای حرف زدند که در واقع آن حرکت ناب و اصیل مردم در مقابل استکبار، حقانیت و هویت پیدا نکرد و مردم از حرفهای آنها چیزی را نفهمیدند. البته من معتقدم برخی خواص میدانستند حرکتی که به اسم تقلب در انتخابات آغاز شده، تقلب نیست. آنها خودشان مسئولین کشور بودند و میدانستند که اصلا امکان تقلب وجود ندارد، آن هم با فاصله دو برابری آرا که حتی بعدها هم مجبور شدند در مقابل سوالهای متعدد روی این مسأله، صحه بگذارند و بگویند که تقلب نشده است اما شب اول گفتند تقلب شده است.
مصاحبهای که موسوی شب اول انجام داد و به سرعت در شبکههای خارجی منتشر شد، این بود که من برنده قطعی انتخابات هستم و به مردم تبریک گفت و از حاکمیت خواست، دخالتی در این موضوع نکند و رأی مردم را محترم بشمارد كه بعد از آن یک جریان وسیع رسانهای ایجاد شد و البته خیلی از خواص میدانستند که این حرف، صحبت باطلی است. برخی از آنها آمدند و گفتند که بریزید در خیابانها؛ تلویزیون هم این افراد که منسوبین برخی از شخصیتهای برجسته کشور بودند را پخش کرد.
رهبر معظم انقلاب در سال 88 برای کنترل فتنه و گرفتن بهانه از این افراد، حتی مقداری فراتر از قانون دستور دادند
البته اینجا سوالی برایم از این آقایان پیش آمده است که آیا شما وقتی که در انتخابات ورود میکنید، آیا به معنای این نیست که شرایط بازی را پذیرفتهاید؟ وقتی کشور قانون دارد و جایگاههای دقیق نظارتی در قانون تعریف شده است، چطور میشود شما در انتخابات شرکت کنید و بعد بگویید، من قوانین کشور را قبول ندارم. بالاخره باید بر اساس چه ضوابطي کشور را اداره کرد؟
رهبر معظم انقلاب در سال 88 برای کنترل فتنه و گرفتن بهانه از این افراد، حتی مقداری فراتر از قانون دستور دادند. رهبر معظم انقلاب برای اینکه حجت برای این افراد تمام شود، چند حرکت مهم انجام دادند با این عناوین که هر چه شما میگویید باشد. فرمودند ما زمان را عقب میاندازیم و همه صندوقها را باز شمارش میکنیم.
تقریبا همه آن پیشنهادات، برای اطمینان از این مسأله بود که تقلبی نبوده و حاکمیت به نوعی آن را پذیرفت. اکنون بنده کارهایی که در این موضوع انجام شد را عرض میکنم. به عنوان مثال، بعضی از فیلمهایی که کروبی و دیگران برای پخش به ما میدادند، صد در صد خلاف قانون بود؛ نه از طرف صداوسیما بلکه از طرف شورای سه نفره قانونی که از سوی قانون پیشبینی شده بود. آنها میگفتند کروبی این نوار بیست دقیقهای مستندی که تحویل داده، نباید یک فریم از آن حذف شود؛ اگر یک فریم آن حذف شود، من اعلام میکنم که سانسور شده و کلا نباید آن را پخش کنید.
در این رابطه حتی من مجبور شدم از رهبر معظم انقلاب سوال کنم که باید چکار بکنیم چراکه پخش این نوار، صد در صد خلاف قانون است و شورای سه نفره حاکمیتی که قانونی است، گفتهاند نباید این نوار پخش شود. بلافاصله رهبر معظم انقلاب پاسخی دادند و نکاتی را فرمودند که معنایش برای من این بود که پخش شود و ما هم پخش کردیم. باید بگویم رهبر معظم انقلاب بسیار همراهی میکردند تا هم انتخابات گرم شود و هم اینکه افراد حضور داشته باشند و مردم هم به یک عده خاص بدبین نشوند و احساس کنند که این رقابت وجود دارد.
در انتخابات سال 92 با چهارده نفر از کسانی که از قبل از انتخابات ثبت نام کرده بودند، جلسهای را در اتاق کارم تشکیل دادم تا گفتوگویی با هم داشته باشیم؛ همه از آقای روحانی گرفته تا بقیه افراد آمدند. بنده هم درباره برنامههای صداوسیما با آنها مشورت کردم؛ مثلا درباره مناظره انتخاباتی به طور ویژه نظر آقاي روحانی این بود که باید مناظره باشد و حتما باید زنده باشد. اتفاقا عین نگاه آقای روحانی در انتخابات 92 انجام شد. برخی آقايان با توجه به تجربهای که از سال 88 داشتند، بر روی برخی از مباحث مناظره اندکی ملاحظات داشتند بعد از آن جلسه، خبرنگاران آمدند و از هر 4 نامزد انتخابات سوالاتی داشتند؛ با توجه به تجربه 88، مضمون و محتوای سوالات خبرنگاران این بود که آیا شما فارغ از هر نتیجهای، به نتیجه انتخابات پایبند خواهید ماند؟
مردم نشان دادند که افراد و برندهای سیاسی برایشان مطرح نیست
سال 88 هم این سوال از نامزدهای انتخاباتی مطرح شد.
ضرغامی: در سال 88 بعد از آن اتفاقی که رخ داد، برخی آمدند و گفتند که ما نتیجه را قبول نداریم. به هر حال شورای نگهبان بود و میتوانست نظر دهد اما آنها گفتند که ما این موارد را قبول نداریم. اصلا یکی از آن موارد این بود که رهبر معظم انقلاب ورود کردند و دستورات متعددی دادند. حتی یکی از آن دستورات برای اینکه بهانه را بگیرند، وسعتبخشیدن به قانون و یا عدول از قانون بود اما این مرتبه قبل از انتخابات این کار را کردیم و خوشبختانه همه این 14 نفر، صحبتهای صریحی کردند که ما موازین قانونی را قبول داریم و هر اتفاقی بیافتد، میپذیریم. حتی سوالاتی کردیم که معنایش این بود که اگر شورای نگهبان صلاحیت شما را رد کرد، آيا باز هم این مسئله را میپذیرید که همگی گفتند ما قبول میکنیم.
سریال مختارنامه در زمان مناسبی که پس از این اتفاقات بود، پخش شد که ما به ازای تاریخی این گونه رفتارها را نیز مردم زیاد دیده بودند و در طول تاریخ نیز در کشور از این گونه موارد داشتیم که مردم در حال گذران زندگی بودند اما برخی خواص آمدند و مسئولان جامعه را منحرف کردند.
در واقع در حماسه 9 دی، مردم به این خواص پاسخ دادند که این بسیار مهم بود. مردم نشان دادند که افراد و برندهای سیاسی برایشان مطرح نیست چراکه انقلابی کردهاند که اصول انقلاب و آرمانهایشان را میدانستند و به امام(ره) و ولایت فقیه و رهبری با تمام وجود اعتقاد دارند و در آن زمان( 9 دی ) احساس کردند، عدهای با نامهایی به میدان آمده اند و از وجاهتهایی که نشاتگرفته از انقلاب است، استفاده میکنند که مردم در مقابل آن ایستادند. باید به بسیاری از این افراد گفته شود که هر چه دارید از انقلاب، امام(ره) و نظام و خون شهدا است. رهبری معظم انقلاب بر مرزبندی خواص با فتنه و دشمنان تأکید داشتند که موضوع بسیار مهمی بود. در واقع ایشان موضوع سختی را از خواص نخواستند و به آنها با تمام ادعاهایی که داشتند و خود را پشت امام(ره) پنهان میکردند، فرمودند این کار را انجام دهید.
وقتی در دانشگاه تهران به عکس امام (ره) بیحرمتی شد و عکس ایشان را پاره کردند و علیه اصل ولایت فقیه شعار دادند، طبیعی است که ما هم علیرغم میل باطنیمان چون باید در میان مردم بصیرت ایجاد میکردیم، این تصاویر را پخش کردیم چراکه روشنگرانه بود و مردم را آگاه میکرد که در پس این ادعاها و مواضعِ مردمفریب بخصوص در مورد حضرت امام (ره)، چه چیزی پنهان است.
وقتی ما تصاویر امام(ره) را پخش میکردیم که ایشان در برابر حوادث مشابه اوایل انقلاب، مواضع بسیار روشن و قاطع علیه جریان ضد انقلاب میگرفتند، برخیها از دست ما ناراحت شدند و با ما تماس گرفتند و یا به صورت مکتوب به ما اعتراض کردند و میگفتند که شما امام(ره) را یک طرفه معرفی میکنید که این اصلا صحیح نیست و ما هیچگاه امام(ره) را یک طرفه معرفی نکردیم چون امام(ره) همیشه در صحنه انقلاب حضور داشتند و در برابر حوادث اول انقلاب و درباره خلقهای ساختگی که به دنبال براندازی نظام بودند، مواضع بسیار روشن و قاطعی داشتند که همه در آرشیو موجود بود و ما آن را پخش کردیم. متاسفانه خواص به هر دلیلی چون نمیتوانستند با نتیجه انتخابات کنار بیایند، به دنبال بهانهگیری بودند و بهترین بهانه آنها این بود که انتخابات را زیرسوال ببرند و انتخابات را تجدید کنند.
منتقدان انقلابی هم از صداوسیما گلایه می کردند
آیا برای پوشش حماسه 9 دی از لحاظ نیرو و تجهیزات با مشکل و کمبودی مواجه شدید؟
ضرغامی: خیر؛ خوشبختانه حرکتهای مردمی در سطح استانها به خوبی منعکس شد البته حادثه به گونهای بود که اگر صدا و سیما چندین برابر هم ظرفیت میداشت، نمیتوانست عمق این حرکت را منعکس کند. این توانمندی خارج از توانمندی دوربین و گزارش گزارشگران بود تا حس و حال جمعیت را منعکس کند اما تا جایی که ممکن بود، رسانه ملی برای انعکاس این حماسه بزرگ، تمام توان خود را به کار بست البته در این حماسه قرار بود گزارشها، تحلیلها و مستندهای کوتاهی تولید شود تا با مقایسه تاریخی حتی با وقایع قبل از 9 دی، بصیرت و آگاهی مردم بالا برود.
البته در خلق حادثه 9 دی، کارهای تولیدی کوتاهی بود که بعد از تصاویر عصر عاشورا به نگاه تطبیقی به این حوادث باعث تولید مستندهایی شد تا واقعیت تاریخی به مردم نشان داده شود. در تاریخ، مشابهِ این اتفاقی که در حال وقوع بود، رخ داده که همین امر باعث شد تا نگاه و بصیرت مردم بالا برود.
برخی منتقدانِ انقلابی در آن زمان، صداوسیما را مورد انتقاد قرار میدادند که باید بسیار بیشتر از این برای بالارفتن بصیرت مردم تلاش میکردید و دائما به مطالب آن روز میپرداختید که باید در جواب بگویم تا حدی که لازم بود به خصوص نسبت به شبهاتی که ایجاد شده بود، بهانههایی که خلق میشد، عوام فریبیهایی که صورت میگرفت و بیمنطقیهایی که وجود داشت کارهای لازم انجام و هر شب، برنامههای متعدد پخش میشد.
البته حوادث آن سال در چند خیابان محدود و همچنین در چند مرکز استان بود؛ با این حال ما در شبکههای ملی به موضوع پرداختیم اما نکته مهم این است که آیا ما باید تمام برنامههای صدا و سیما را تعطیل میکردیم و به این مسئله میپرداختیم؟ این موضوع همان چیزی بود که دشمن میخواست. دشمنان قصد داشتند بگویند اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، آنقدر گسترده و بزرگ است که تلویزیون ملی هم شبانهروزی به آن میپردازد. در واقع همان زمان، شبکههای خارجی تبلیغات انجام میدادند که مردم ناراضی هستند و در همه خیابانها درگیری است و کشتار وجود دارد. خبرنگار ما به میان مردم میرفت و در همان خیابان با مردم مصاحبه میکرد. این موضوع نشان میداد که زندگی در جریان است و به خصوص مردم خودمان نسبت به این تبلیغات که باعث تباهی زندگی آنها شده بود، اعتراض داشتند.
بنابراین خود این مسئله که برنامهریزیهای رسانه ملی به گونهای باشد که نوعی تنوع در آن باشد، کاری طبیعی بود و اگر غیر از این انجام میدادیم، به اصطلاح شورش را درمیآوردیم چون این مسئله، برای مردم مهم نبود و با فرمایشات رهبری معظم انقلاب در آن نماز جمعه که باعث شد میان آرای مربوط به موسوی و آن جمعیت محدود برانداز که توسط رسانههای غربی حمایت میشدند، تا حد زیادی فاصله بیفتد، دیگر نیازی به پخش برنامههای بیشتر وجود نداشت و آن عده محدود که به خیابانها آمده بودند، نباید باعث میشدند که کار رسانه ملی به سمت آنها بازگردد.
شبکههای ماهوارهای در آن زمان، کارهای بسیاری را برای اطلاعرسانی انجام دادند و شاید از همان شب اول که برنامههای خود را به صورت 24 ساعته اعلام کردند، چون با داخل هماهنگی داشتند، زمانی که موسوی اعلام کرد در انتخابات پیروزی شده است، آنها هم این موضوع را منعکس کردند. البته رسانهها آزاد هستند و مردم به آنها دسترسی دارند و چون ما باید پاسخ حمایتهای آنها را میدادیم وبه دلیل اینکه ستادهای انتخاباتی فعال بودند و شمارش آرا شروع شده بود، در رسانه ملی به این نتیجه رسیده بودیم که باید حتما تا آنجا که شمارش آراء انجام شده، ما نیز نتایج را اعلام کنیم.
البته برخیها میگفتند که چرا صدا و سیما مانند دورههای قبل صبر نکرد تا در اولین بخش خبری خود در ساعت 8 بامدادِ روز بعد، نتایج را اعلام کند که من باید به آنها بگویم این کار غلطی بود چون زمانی که دشمن در یک جنگ رسانهای فعالیت میکند و همه امکانات خود را از جمله اورهالکردن توئیتر که رسما خانم کلینتون اعلام کرد این کار را برای کمک به معترضین انجام دادیم تا حمایت شخص اوباما و موضعگیری او و پشتیبانی از معترضین و نامه اخیر ضد انقلاب به ترامپ، در مقابل این ها ما هم باید تمام توان خود را به کار میبستیم. البته در سال 88 خبرهایی نیز مبنی بر انجام کارهایی مانند تماس تلفنی فتنهگران با خارج از کشور مبنی بر تمدید تحریمها و فشار علیه ایران داشتیم که همگان باید بدانند این حرکت خلاف مصالح ملی کشور است.
آقای ناطق نوری از مناظره ها ناراحت بود و تا 22 بهمن 88 صحبت نکرد
با شکلگیری حماسه 9 دی، رسانههای معاند این حرکت را بیشتر شبیه به یک «شو» و «حرکت حکومتی» تعبیر کردند و کسانی که به خیابانها ریختند را از یک مشرب سیاسی و فکری دانستند. با این حال در مقابل این ادعا چه پاسخی میتوانیم به آنها بدهیم و چه تحلیلی میتوان در این راستا ارائه کرد؟
ضرغامی: این سوال مهمی است و از جمله شبهاتی شمرده میشود تا حرکت استثنایی 9 دی را زیر سوال ببرد. اگر جمعیت فراوانی که در صحنه حضور یابند و با جریان انقلابی و قانونی که در حال اداره کشور است،برخورد کنند چند فرصت مهم برای آنها پیش آمد که یکی اولین نماز جمعه بود چراکه بالاخره نماز جمعه، ظرفیت مشخصی از نیروهای انقلابی معتقد به نظام را در بردارد که البته همان زمان گروهی از ضدانقلابهای خارجنشین که برخی از آنها از شخصیتهای معروفی هستند، رسما اعلام کردند میتوانید حضور یک میلیونی در نمازجمعه داشته باشید و جمعیت 100 هزار نفری نمازجمعه را کاملا در خود حل کنید تا بدین صورت همه چیز رفع شود بطوری که با صدور بیانیه، دعوت هم کردند.
من نام آنها را ذکر نمیکنم؛ 3 یا 4 نفر از شخصیتهای تأثیرگذار به قول خودشان دعوت به حضور گسترده مردم و معترضین داشتند. آن زمان با کسی برخوردی صورت نمیگرفت و اگر خاطرتان باشد نمازجمعهای که آقای هاشمی در آن شرکت کرد نمازجمعه بدی شد و زمانی که شب قرار بود، تصاویر آن از تلویزیون پخش شود برای ما انجام این کار دشوار بود زیرا به ساحت نمازجمعه بسیار اهانت شد. خانوادههایِ متدین، زنان، مردان، خانواده شهدا در این مراسم حضور داشتند و از آنجایی که بنده هم در این نمازجمعه شرکت داشتم، میدیدیم که حرکتهای بعضی از افرادِ برانداز، شعارها و حرکتها و درگیریهای آنها به طوری بود که امنیت کشور را سلب کرد. تعداد آنها هم کم بود؛ البته ما از این افراد تصاویری پخش کردیم. تعداد این افراد مشخص بود و زمانی که آقای هاشمی آمد اخبار حاکی از آن بود که جریان فتنه که مایل بودند تداوم پیدا کند تمام تلاش خود را به کار گرفتند که جمعیت فوقالعاده کثیری بیاید تا بگویند در مقابل جمعیت ما رقمی نیستید پس حقانیت با ماست.
در اولین جمعه که مقام معظم رهبری فرمایشاتی را بیان کردند، قرار بود آنها در همان روز اقدام کنند؛ در حالیکه چنین اتفاقی نیفتاد. این نشانگر آن است که کسانی که در نمازجمعه حضور پیدا کردند، ممکن بود به موسوی هم رأی داده باشند و بسیاری از آنها رأیشان به احمدی نژاد نبود اما به همراه نظام و انقلاب آمدند و در نمازجمعه شرکت و اعلام همراهی کردند و تا روز 22 بهمن این افراد ناامید نشدند.
22 بهمن سال 88 هم روز خاصی بود. اتفاقا بعد از آن روز، 2 یا 3 نفر از شخصیتهایی که زیاد صحبت نمیکردند مثل آقای ناطق نوری، مصاحبههای بسیار خوبی ارائه دادند. آقای ناطق نوری آن زمان صحبتی نمیکرد و از اظهارات احمدی نژاد در مناظره دلخور بود که البته بنده بعد از آن مناظره، بارها با او صحبت کردم اما کاملا آقای ناطق از اتفاقی که در مناظره افتاده بود، ناراحت بود هرچند البته برخی از آنها اجتنابناپذیر بود لذا وی چون بنده با او صحبت کردم، بعد از 22 بهمن مصاحبه بسیار خوبی ارائه داد و پس از آن هم از بنده تشکر کرد.
فتنه گران در 22 بهمن چیزی برای خودشان باقی نگذاشتند. زمانی که جمعیت انبوه مردم برای راهپیمایی آمده بودند، عدهای قصد داشتند که تظاهرات 22 بهمن را تخریب کنند اما این افراد در اقلیت بودند. عطاالله مهاجرانی در خارج از کشور تعبیری کرد و گفت طرحِ «اسب تروا» را پیاده کنید. بنابراین از آنجایی که تعداد شما زیاد است، همگی در میدان آزادی حضور پیدا کنید و زمانی که رئیس جمهور شروع به صحبت میکند، انگار از دل اسب خارج میشوید و شروع به شعار دادن میکنید و تمام میدان را محاصره کنید. آن روز اتفاقا تمام شبکههای خارجی از چنین طرحی مطلع بودند و اعلام کردند قرار است عدهای جمع شوند و علیه حرکتهای مردمی، اعلام موجودیت کنند.
از این رو تمام دوربینها مستقر بودند و نکته جالب این است که تمام شبکههای معروف، مراسم رسمی 22 بهمن در میدان آزادی را به صورت مستقیم پخش میکردند البته نه به این دلیل که همراه ما باشند و راهپیمایی را انعکاس دهند، خیر! بلکه همگان منتظر رخ دادن آن اتفاق در میدان آزادی بودند. لذا بنده هم در اتاقم فضای شبکههای خارجی را میدیدم و مواضع جمهوری اسلامی را دنبال میکردم. در نهایت زمانی که پایان سخنرانی رئیس جمهور نزدیک شد و مردم شعار میدادند، همه آنها به صورت هماهنگ فعالیت خود را قطع کردند.
بنابراین میتوان گفت که اقدام آنها افتضاحِ امپراطوری رسانه و رسوایی امپراطوری رسانهای است به طوری که همه متوجه شدند، 10یا 50 نفر مخالفی که شعار میدهند و میخواهند تصویر آن را پخش کنند، امکان آن هم برای آنها فراهم نبود لذا حماسه 9 دی همه این مسائل را شُست و از بین برد. 9 دی حرکت مردمی بود که تکرار نشد. اگر میخواستند زمینههای زیادی وجود داشت که حضور یابند و قدرتنمایی کنند مثل چندین موردی که ذکر شد اما مردم ما به هر کسی که رأی دادند بعد از انتخابات و بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری، با کشور، منافع ملی و مصالح به طور هماهنگ حرکت کردند.
انتسابِ خائنانه
به نظر شما چرا اصحاب فتنه این مسئله را مطرح کردند که حماسه 9 دی حکومتی بود؟ پاسخ این ادعا را چگونه باید داد؟
ضرغامی: بالاخره آنها تحت هر شرایطی قصد مقابله داشتند و اتفاقا سوال ما هم همین است. وقتی حرکت خالصانه مردم دیده میشود و مشخص میشود تقلبی در کار نبوده، ممکن است آنها از کسی انتقاد داشته باشند اما اینکه این حرکت زیر سوال برود و به جناح و گروه خاصی منتسب شود، خیانت به مردم است و چشم بستن بر حقایقی است که خود آنها، لطمهاش را دیدند.
قضیه آن خوابِ معروف؛ انتقادات کروبی به دولت اصلاحات به طوری بود که کسی تا این حد انتقاد نکرده بود
شور و هیجان عجیبی در انتخابات آن سال حاکم بود و 40 میلیون از مردم ایران در انتخابات شرکت کردند. با این حال بسیاری از افراد، نقش مناظرات را در ایجاد آن شور و هیجان مؤثر میدانند. آیا فکر میکردید، مناظرهها بتواند فضای کشور را دو قطبی کند؟
ضرغامی: تا حد زیادی بله. بنده میدانستم 4 نامزد برای به دست گرفتن ریاست جمهوری جدی هستند. به عنوان مثال، کروبی در انتخابات سال 84، تقریبا تا مرز اینکه به دور دوم به جای احمدی نژاد وارد شود، جلو رفت و اتفاقا جریان موسوم به اصلاحات چون دچار تفرقه شد، از کروبی حمایت نکرد. رأی آنها هم میان آقایان معین، کروبی و مهرعلیزاده متفرق شد. با اینکه این اتفاق افتاد، رأی کروبی بالا بود اما اگر آنها وحدت میکردند، ای بسا کروبی برای رقابت با هاشمی به دور دوم راه پیدا میکرد. اتفاقا کروبی در این مورد، بعد از انتخابات حرفهای مهمی زد و مثال معروفی که "بنده جلو بودم و خوابم برد و بیدار شدم دیدم نتیجه انتخابات تغییر کرده" برای زمانی است که خاتمی رئیس جمهور و موسوی لاری وزیر و مسئول برگزاری انتخابات است. اتفاقا نکته جالب آن است که انتقادات کروبی به دولت اصلاحات به طوری بود که کسی تا این حد انتقاد نکرده بود. کروبی به طور جدی به انتخابات اِشکال گرفت و اعلام کرد رأی من جلو بود.
این نشان میدهد که دولت اصلاحات به گونهای در مقطعی با نوعی موضعگیری مثل موضعگیری کروبی مواجه شد و سوال ما از اصلاحطلبان آن است که چرا در سال 84 وقتی که کروبی به طور جدی انتقاد کرد، بیاعتنا از کنار آن گذشتید و اعلام کردید، قانون همان است و به درستی عمل شده و اعتراض شما وارد نیست؟ اتفاقا موسوی لاری در سخنرانیِ روز تنفیذ در محضر مقام معظم رهبری، از برنامههای انتخاباتی صداوسیما تشکر کرد. هیچ وزیری تا آن زمان، موضع موسوی لاری را نداشت، چرا برخوردی که در زمان اعتراض کروبی داشتید در سال 88 نداشتید؟ بسیاری از مردم این مسائل را نمیدانند. اگر اجماعی صورت میگرفت، کروبی به دور دوم راه پیدا میکرد و معلوم نبود سرنوشت انتخابات به چه صورت پیش برود و مشکلی وجود نداشت اگر کروبی به عنوان رئیس جمهور انتخاب میشد.
امیدوارم آقای روحانی انجام مناظره در سال 96 را قبول کند
میتوان این تحلیل را داشت که نقش استکبار و رسانههای خارجی در جریانات انتخاباتی ۸۴ کمتر بوده و به همین علت، اتفاقاتی نظیر 88 در آن سال رقم نخورد؟
ضرغامی: من نمیخواهم وزن زیادی به رسانههای خارجی بدهم اما حتما موثر هستند و هر چقدر هم که میگذرد، گستردگی رسانهها و دسترسی آنها بیشتر میشود. به طور قطع، امکانات رسانهای در سال ۸۴ با سال ۸۸ یا سال ۹۲ متفاوت است به همین جهت ما در سال ۹۲ تمهیدات زیادی را در نظر گرفتیم.
در مناظرههای سال 92، برحسب عدالت رسانهای، تابلوی دیجیتال ثبت زمان را به کار بردیم که اگر هر فردی، کلمهای به هم حرف میزد، ثبت میشد و همگی تنها در چند ثانیه با یکدیگر اختلاف داشتند در حالی که در چند مناظره میان کلینتون و ترامپ، دیدیم اعتراض زیادی میشد چرا که یکی از نامزدها چند دقیقه کمتر از دیگری صحبت کرده بود که همین چند دقیقه در یک گفتگوی دو نفره بسیار مهم است در حالی که ما این موضوع را به چند ثانیه رساندیم. تمامی اقدامات در سال ۹۲ از جمله قرعه کشیهای انجام شده و جدولبندیها بر پایه عدالت رسانهای بود و به همین دلیل تمام نامزدها بدون استثنا در بخشهای مختلف انتخابات ۹۲ تشکر به عمل آوردند.
کشور باید افتخار کند که حاکمیت ثروت و قدرت را در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بسیار پایین آورد و مردم با توجه به چند مناظره و برنامههای از این قبیل، دست به انتخاب میزنند. امیدوارم در انتخابات سال ۹۶ مناظرهها برگزار شود و آقای روحانی هم انجام آن را قبول کند چراکه در این مناظرهها، تکلیف نهایی مردم مشخص میشود. خوشبختانه رسانه ملی این امکان را فراهم کرده تا بحث قدرت و ثروت در انتخاب مردم دخالت نکند همچنین با توجه به اینکه در سال ۹۲ امکانات دشمن خیلی بیشتر از ۸۸ بود اما خوشبختانه با برنامهریزی جامعی که صورت گرفت، تمام برنامههای آنها منتفی شد.
صحبت از مناظرهها شد؛ سال ۸۸ طبق چه فرایندی به این نتیجه رسیدید که مناظرهها باید دو به دو برگزار شود؟
ضرغامی: هنگامی که تعداد محدود باشد، مناظره دو به دو جذابتر است و تمرکز روی صحبت نامزدها بیشتر میشود و مردم بهتر میتوانند، دست به انتخاب بزنند. همچنین از زمان تایید صلاحیت نامزدها تا برگزاری انتخابات، زمان محدودی داریم که باید این برنامهها در این بازه زمانی انجام شود و وقتی که نامزدها زیاد میَشوند و به هشت نفر میرسد، کار سختتر خواهد شد. به همین دلیل، در برگزاری مناظرههای سال ۹۲ بسیار فکر و برنامهریزی کردیم.
تمام این برنامهریزیها در سازمان صدا و سیما انجام میشود و ما برنامههای خود را به آن شورای سه نفره قانونی ارائه میکنیم و آنها تایید کرده و در نهایت این کار انجام میشود اما کل طراحی و برنامه ریزی و اجرا دست سازمان صدا و سیما است. البته باید در نظر داشت اگر میخواستیم با آن هشت نفر مناظره برگزار کنیم، حدودا ۶۴ مناظره دو به دو در میآمد که غیرممکن بود. تعداد که زیاد میشود، با همان روش سال ۹۲ جواب خوبی گرفتیم. اگر تعداد کم باشد جذابیت آن بیشتر خواهد بود و مانند سال ۸۸ برگزار خواهد شد.
پس از برگزاریِ مناظرهها در سال 88، از ارگان یا نهادی تذکری هم دریافت کردید؟
ضرغامی: خیر؛ هنگامی که چیزی مورد پذیرش و قبول آحاد مردم جامعه قرار میگیرد، دستگاههای نظارتی و مسئولین رده بالای کشور به طور طبیعی به اجماع میرسند مگر اینکه کسی در شرایط خاصی بخواهد بهانهگیری کرده و اغراض خودش را جلو ببرد. واقعا در هر دو مناظره سالهای ۸۸ و ۹۲، عملکرد سازمان صدا و سیما بسیار خوب بود. آنچه که مسئولان مربوطه ابراز داشتند، تأیید و پشتیبانی از این ماجرا بود.
احمدی نژاد پیشنهاد من برای استفاده نکردن از زمان 20 دقیقه ای خود را نپذیرفت
ادعایی مطرح میشود در خصوص انتخابات ۸۸ مبنی بر اینکه صداوسیما به آقای احمدینژاد برای اینکه بتواند از عملکرد دولت خود دفاع کند، فرصت ویژهتری داد. آیا این موضوع را قبول دارید؟
ضرغامی: به هیچ وجه این ادعا قابل قبول نیست؛ این سوال در دو حوزه میتواند مطرح شود یکی اینکه قبل از انتخابات و شروع برنامههای تبلیغاتی آقای احمدینژاد چون رئیس جمهور وقت بود، در برنامههای مختلف حضور مییافت و برخی ممکن است بگویند وی در افتتاحیههای مختلف و برنامههایی که رئیس جمهور داشته زیاد نشان داده میشد و این به نوعی حال دادن زیادی! به آقای احمدینژاد بود. در حالیکه این موضوع قابل قبول نیست و در همه دورهها به همین ترتیب عمل میشد و میشود.
در دورههای پیشین از جمله دوره آقایان خاتمی و هاشمی هم اگر میخواستند افتتاحیههای خاص را انجام دهند، این کار در صدا و سیما انجام میشد و همان زمان هم عدهای معترض بودند که این اعتراض قابل قبول نیست چراکه رئیس جمهور مستقر است و کار انجام میدهد. اتفاقا یک بار من در زمان آقای احمدینژاد این موضوع را مطرح کردم و از وزرا خواستم به خاطر اینکه شبههای پیش نیاید، افتتاحهای خود را عقب بیاندازند تا انتخابات انجام شده و هیچ شبههای پیش نیاید که انجام هم میدادند. بنده خاطرم هست که برخی از وزرا مثلا در حوزه نفت و وزارت راه و مسکن، با من مشورت کردند که ما چند افتتاحیه داریم که در ایام انتخابات افتاده است و من به آنها گفتم، ما کمتر به آنها خواهیم پرداخت تا شبههای برای انتخابات پیش نیاید.
من پیشنهاد دادم که آن افتتاحیهها را به بعد از ایام انتخابات موکول کنید. اما سوال دومی که درباره مناظرات میتوان پرسید این است که از نظر زمانی، وقت برای همه یکسان است اما قانونی را شورای سه نفر تصویب کرد که قانون کاملا درستی است مبنی بر اینکه اگر در بین این چهار نامزد، در مناظرهای نسبت به نامزد غایب، تهمتی نسبت داده شد، آن فرد باید به همین اندازه، فرصت و زمان داشته و بیاید و پاسخگو باشد.
اگر در مناظره آخری، آن دو نفر اتهاماتی را نسبت به دو نفر قبلی که دیگر زمینهای برای مطرح کردن اظهارات خود ندارند، مطرح کنند، قطعا اثر منفی خواهد داشت لذا شورا تصمیم گرفت این قانون را تصویب کند تا چارهای باشد برای این موضوع. این مورد درباره آقای احمدینژاد هم صادق بود. به همین جهت، هنگامی که شورا جمعبندی کرد، دید که باید آقای احمدینژاد بیست دقیقه بیاید و صحبت کند. من شخصا با آقای احمدینژاد صحبت کردم و از وی تقاضای فردی کردم که اگر شما از این بیست دقیقه خود استفاده نکنید، شاید بهتر باشد اما این حق قانونی آقای احمدینژاد بود و وی هم قبول نکرد و گفت که من باید از این بیست دقیقهای که حقم است، استفاده کنم. البته لازم به ذکر است این قانون فقط درباره نامزدها صادق است.
وقتی در مناظرهای درباره بسیاری از شخصیتهای حقیقی و حقوقی بحث میشود، ممکن است نام بسیاری از افراد مطرح شود و حتی بسیاری از دستگاهها و نهادهای کشور، زیر سوال بروند؛ البته اصل مناظره همین است که افراد میآیند و انتقاد میکنند و دستگاهها و عملکردها مورد نقد قرار میگیرد و در این فاصله امکان این نیست که همه این افراد، بیایند و پاسخ دهند. بعد از این اتفاق، بنده یک الی دو مرتبه این مسئله را مطرح کردم که پس از انتخابات بسیار علاقمندم به بهانههای مختلف برخی افراد بیایند که اگر مطالبی به آنها گفته شده، در برنامه دیگر آن را توضیح دهند. این موضوع برای رسانه هم خوب بود و شخصا بنده هم علاقمند بودم که این کار انجام بگیرد ولی از سویی دیگر دیدم لیست افرادی که قرار است برای توضیح بیایند، لیستی بلند بالا است.
باید 6 ماه برنامه های صداوسیما را تعطیل می کردیم تا همه حرف بزنند
بخشی از این افراد، وزرای دولت احمدینژاد بودند، حق هم داشتند و میگفتند این چند نامزد در گفتگوهای خود وزراتخانه ما را زیر سوال بردند؛ البته اسمی نمیبرم چون ممکن است دقیق نباشد، گفتهاند آماری که داده شده غلط است و طرحهای ما در آنجا را غلط جا انداختهاند. دروغ گفته و اهدافمان چیز دیگری بوده است و آنها چیز دیگری را مطرح کردهاند. مردم حق دارند که بفهمند و بپرسند اما همه آنها متقاضی بودند که بیایند توضیح دهند اما ما در این شرایط دیدیم که باید 6 ماه برنامههای صدا و سیما را تعطیل کنیم و دوباره آنها از اول بیایند و حرف بزنند!
انتخابات تمام شده و دستگاههای مختلف باید تک به تک بیایند و در این رابطه توضیحی بدهند. به برخی از این افراد بعدها گفتم که شما میتوانید در حوزههای مختلف بیایید اما شاید ممکن است ربطی به انتخابات نداشته باشد؛ به عنوان مثال درباره روحانی باید بگوییم وی در بعضی از برنامهها وقتی آقای جلیلی در سِمَت دبیر شورای عالی امنیت ملی بعد از مذاکرات سعدآباد بودند، انتقادات سنگینی نسبت به آقای روحانی و مذاکرات هستهای سعدآباد بود که در بعضی از برنامه ها و مستندها انعکاس پیدا کرد.
روحانی در آن زمان نماینده رهبری معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. چند مرتبه به بنده گفت که باید به برخی موارد گفته شده، پاسخ بدهم که واقعا خلاف است و درباره سعدآباد مطالبی را به اشتباه مطرح میکنند. بنده به وی گفتم هیچ مشکلی ندارد که شما بیایید و توضیح دهید که بعدها برنامهای به نام "شناسنامه" در شبکه سه سیما و با حضور روحانی ساخته شد.
سازمان صداوسیما، ملی است اما بسیاری دوست دارند تا این سازمان را به حاشیه بکشانند
سازمان صداوسیما، ملی است اما بسیاری دوست دارند تا این سازمان را به حاشیه بکشانند اما این مسئله سمی برای رسانه ملی است. یکی از سیاستهایی که ما به طور جدی حواسمان بود که آن را رعایت کنیم این بود که برخلاف رسانههای دیگر که فقط به حواشی می پردازند و متن را برای مصالح مردم فراموش می کنند، از متن غافل نشویم. البته گاهی حاشیههایی در برخی برنامههای خبری، گزارشها و خبر 20:30 ممکن بود که باشد اما همه سیاستگذاریها بر روی متن است بنابراین زمانی که روی فردی تحلیل خاصی ارائه می شود، آن فرد این فرصت را دارد که صحبت کند. البته برخی افراد به دنبال روشن شدن حقیقت نیستند و برخی جریان های سیاسی به دنبال فرصت هستند تا حرف های دیگری بزنند.
من در این حوزه تجربیات زیادی دارم، در سالگرد 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی از ابراهیم اصغرزاده و معصومه ابتکار که متعلق به یک جریان سیاسی خاص هستند، دعوت کردم که در یک برنامه زنده درباره وقایع 13 آبان صحبت کنند اما این دو بزرگوار آمدند ولی حرفهای دیگری زدند و بعدها زیر سوال رفتند. جریانهای معتقد به نظام از من سوال کردند که چرا فلانی باید در زمان 13 آبان به جای آنکه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را تبیین کند، حرفهای دیگری بزند؟ حداقل افرادی را دعوت میکردید که بتوانند در این مورد صحبت کنند.
ما از این موارد در رسانه بسیار داریم که عمکردشان، حضورشان را محدود می کند و حاضر نیستند در چارچوب روشن و منطقی مطالبی را بیان کنند، البته در برخی موارد ممکن است ما نیز مشکلاتی داشته باشیم؛ من نمیخواهم صد در صد از عملکردم دفاع کنم اما باید بسیاری از پارامترهای دیگر را دید و با هم قضاوت کرد.
زیر بار پخش گزارش صد روزه روحانی که وی 100 روز رئیس جمهور شده بود، نرفتم
در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 88، آیا از سوی نهاد یا شخصی تحت فشار قرار گرفتید؟
ضرغامی: خیر؛ بنده تحت هیچ فشاری نبودم. سازمان صدا و سیما همیشه این توفیق را داشته که استقلالش حفظ شود چراکه بزرگترین سرمایه رسانه ملی، اعتماد ملی و حفظ استقلال است. در طول این مدت، کاملا حساسیت داشتم که استقلال سازمان صدا و سیما حفظ شود؛ به همین علت، زیر بار پخش گزارش صد روزه روحانی که وی 100 روز رئیس جمهور شده بود و برای گفتگوی زنده تلویزیونی یک ساعت معطل شد، نرفتم چون احساس کردم، استقلال سازمان صدا و سیما به خطر افتاده است و سپس با شرایطی قبول کردم که به روی آنتن برود که بعدها معلوم شده که شورای نظارت نظرش چیست و حق را به بنده دادند و مشخص شد که رسانه ملی، وظیفه قانونی داشته و استقلالش را در این رابطه حفظ کرده است.
اصرار و انکار
برخی معتقدند در سال 88 اگر رسانه ملی فرصتی میداد تا معترضین صحبت کنند، احتمال تاثیر مثبت آن در وقایع آن سال دیده میشد.
ضرغامی: در مناظرهها و برنامههای گفتگومحور، از جریانها و افراد مختلف انتقادی دعوت کردیم و آنها در این برنامه شرکت کرده و صحبت کردند. اگر منظور رهبران این حرکت تخریبی و براندازانه است، بارها گفتهام با هردوی این افراد ملاقات داشتم به خصوص موسوی که در این حرکت محوریت داشت و علاقهمند بود در مصاحبه زنده تلویزیونی متنی را بخواند و با مردم صحبت کند. حتی با اجازه خودم (من مسئولیتی در این رابطه نداشتم چون باید مصالح کشور هم رعایت میشد البته از این جهت آزادی عمل داشتم.) به وی گفتم انتخابات تمام شده و نتایجاش اعلام شده است اما اگر شما با این وضعیت میخواهید صحبت کنید، اشکالی ندارد حتی اگر میخواهید در برنامه زنده صحبت کنید، مشکلی نیست منتهی باید فرد دیگری هم در کنار شما قرار بگیرد و متقابلا درباره انتخابات صحبت کند چون فضای سیاسی کشور ملتهب شده و به علت این رفتار شما، پاسخ برخی نکات باید داده شود.
حتی گفتم اجازه دهید که در برنامه مجری باشد و از شما سوال کند اما وی این پیشنهادم را قبول نکرد و تنها درخواستش این بود که مستقیما و رودرروی مردم، بیانیهای را به ملت مطرح کند. حتی گفتم که میتواند برنامه ضبط شود و اگر نکته خاصی ندارد، سپس پخش شود اما آن را هم قبول نکرد و این امکان نمیتوانست در اختیارش قرار گیرد.کجای دنیا این اتفاق رخ میدهد؟ مانند این است که در انتخابات سال 76 که خاتمی پیروز انتخابات شد، ناطق بیاید و در یک برنامه زنده تلوزیونی، با مردم صحبت کند. تقاضای موسوی مشخص بود که میخواست کُل انتخابات را زیر سوال ببرد و پیامهایی بدهد که خلاف مصالح ملی بود.
به نظر شما میتواند نتیجه منفی داشته باشد؟
ضرغامی: برخی اعلام کردند اگر شما اجازه میدادید تا آن صحبت صورت بگیرد، همه چیز حل میشد اما اگر اینطور بود ما میتوانستیم برنامه را ضبط کنیم و با خود وی گفتوگو و آن برنامه را پخش میکردیم. چرا زیر بار پخش غیرمستقیم نرفتند؟ چرا گفتند حتی یک مجری هم حضور نداشته باشد که سوالی را مطرح کند؟ خب! این مسئله قابل قبول نبود و هیچ عقل سلیمی هم بعد از انتخابات و بعد از این همه کار و تلاش و برنامهریزی به خاطر نگاهی خاص، نمیتوانست کُل انتخابات را زیر سوال ببرد.
موسوی منتقد هاشمی بود و هاشمی از این موضوع ناراحت بود
در بخشی از اظهارات خود بیان کردید، روز بعد از انتخابات با موسوی دیدار داشتید. از جزئیات این دیدار صحبت کنید و بگویید موسوی چه واکنشی داشت و در این دیدار چه افراد دیگری حضور داشتند؟
ضرغامی: آقای موسوی شخصیت باسابقهای در انقلاب بود. در طول دفاع مقدس از او به عنوان نخست وزیر مکتبی- اعتقادی و ساده زیست یاد میکردیم. البته به لحاظ اجرایی و توان اجرایی همیشه نسبت به موسوی انتقاد میکردند حتی در دوره دوم ریاستجمهوری رهبر معظم انقلاب اسلامی، به دلیل همین عدم توانمندی، رئیسجمهور وقت، در پی آن بود که فرد دیگری را به عنوان نخست وزیر معرفی کند اما از آنجایی که نظر امام(ره) بنا بر مصالح شرایط جنگ چیز دیگری بود، آیتالله خامنهای پذیرفتند و این نکته بسیار مهمی است. پاسخ به برخی فتنهگران همین است؛ چطور وظیفه قانونی رئیسجمهور که باید مطابق قانون اساسی نخستوزیر را معرفی کند و به لحاظ قانونی، به مردمی که به او رای دادند پاسخگو باشد، با وجود اینکه این فرد را به عنوان دور دوم قبول ندارد اما چون امام(ره) توصیهای فرمودند، آیتالله خامنهای این موضوع را میپذیرند و مسئله تمام میشود. چطور آن زمان دستور حضرت امام(ره) چون به نفع این قصه بوده، حق است و آیتالله خامنهای باید این مسئله را میپذیرفت و او را به عنوان نخستوزیر منصوب میکرد اما در شرایط سال 88 که رهبری معظم انقلاب بر مواضع قانونی نظام تأکید داشتند، این موضوع زیر سوال میرود؟
موسوی سابقه این چنینی داشت حتی خانواده بنده با خانواده و همسر او رفتوآمد خانوادگی داشتند و همشیرههای من از دوستان قبل از انقلاب او بودند و به منزل ما میآمدند و با یکدیگر ارتباط داشتند. بنده هم او را میشناختم و قبل از انتخابات و در سال نخست مسئولیت بنده در سازمان صداوسیما، نشستی با بانوان فعال عرصه سیاسی و فرهنگی برگزار کردیم. در آن نشست، حدود 30 بانوی فعال از تمام گرایشهای سیاسی حضور داشتند که در تاریخ سازمان بینظیر بود. من از آنها خواهش کردم درباره نگاه رسانه ملی به زن به ما مشورت دهند تا آسیبشناسی صورت بگیرد. بر این اساس، بانوان زیادی از جمله خانم رهنورد، همسر موسوی در این نشست شرکت کردند و به خوبی مانند سایرین در این مراسم سخنرانی کرد.
رابطه ما رابطه خوب و قابل قبول بود لذا به جز خانم رهنورد، بانوان دیگری حضور داشتند که اکنون بنا به دلایلی قصد ندارم نام آنها را ذکر کنم. هفت یا هشت نفر از خانمها بودند که در آموزش و پرورش و امور تربیتی با یکدیگر همکار بودیم. سعی کردم آن فضا را به همان شکل دوستانه و با محبت حفظ کنم حتی به موسوی گفتم 13 میلیون رأی شما رأی بسیار خوبی است بالاخره شما 20 سال در عرصه سیاست حضور نداشتید و شناختهشده نیستید؛ این بهترین پشتوانه برای شماست که در برنامههای مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی حضور پیدا کنید. واقعا وی یکی از بهترین آلترناتیوها برای دورههای بعد میتوانست باشد.
من به عنوان دلسوز شاهد صحنه بودم و برای موسوی و سابقهای که در انقلاب داشت، دلسوزی میکردم. موسوی یکی از منتقدان دوره سازندگی هاشمی بود و تا جایی که بنده مطلع هستم، نامه، کار نقد و تحلیلی بسیاری در این باره داشت. هاشمی هم از این بابت ناراحت بود و آگاهم که در بسیاری از موارد ناراحتی خود را بروز میداد که این مطالب را فلانی در محافل مختلف مدام مطرح و نقد میکند. همچنین موسوی نگاه خاص ارزشی هم به مسائل اقتصادی داشت لذا سابقه موسوی به این شکل بود و بعد از حوادث هم با مقام معظم رهبری دیدار داشت و معظمله هم توصیه لازم را بیان کردند اما باید دانست زمانی که فتنه شکل میگیرد، وضعیت و حالِ خاصی بر آن شرایط حاکم میشود اما معتقدم آقای موسوی آگاه بود که چه مسائلی در شرف وقوع است اما با این حال، نقش اطرافیان وی را نقشی محوری میدانم.
به اسم برخی افراد را میدانم که به او اعلام کردند کار تمام است و شما پیروز انتخابات هستید و غیر از این موضوع هرچه بیان شود تقلب است و شما باید این مسئله را همین امشب اعلام کنید و موکول آن به روز بعد، دیر خواهد بود. من از این رخدادها آگاه هستم. رابطه بنده با کروبی بسیار صمیمی بود و چند دوره در مجلس حضور داشتم. شاید با صداوسیما که منتقدین زیادی داشت، هیچ کس همراهی کروبی در مجلس ششم را با ما نداشت؛ یعنی در مجلس ششم که تحقیق و تفحص صورت گرفت و بنده معاون پارلمانی صداوسیما بودم به لحاظ سیاسی با سازمان مخالفتهای زیادی وجود داشت اما کروبی چندین بار در صحن علنی مجلس از سازمان حمایت جدی کرد و چندین مرتبه هم با کروبی بحثهای تندی صورت گرفت. نهایتا کروبی گفت میان خودم و خدای خودم حق را به صداوسیما میدهم و به حرف صداوسیما توجه میکنم. در موضوع بودجه هم برخی قصد داشتند بودجه سازمان را حذف کنند اما کروبی ایستاد و با این موضوع مقابله کرد و با جریان تند مجلس درگیر شد.
زمانی که به منزل کروبی رفتم تا با او گفتوگو کنم، دیدم درب اتاقی باز است و عدهای از آقایان آنجا حضور دارند که بنده نام آنها را ذکر نمیکنم اما به دوستی گفتم با این افرادی که میبینم، خداوند آخر و عاقبت آقای کروبی را ختم به خیر کند. بعید است صحبت من برای کروبی اثرگذار باشد. یکی از آن افراد عضو ستاد کروبی بود اما به موسوی رأی داد! لذا برخی گفتند کسی که در ستاد شما فعالیت میکند چطور به شخص دیگری رأی داده است؛ او باید به شما پایبند باشد.
کروبی میگفت درون صندوقهای رای قیف گذاشتهاند
بنده احساس میکردم افراد به دنبال موضوع دیگری هستند و اغراض و اهداف دیگری را دنبال میکنند. بنده با آقای کروبی بحث مفصلی داشتم و مطالبی را به او انتقال دادم که احساس کردم بر او اثرگذار است اما واقعا جریان فتنه به قدری قوی بود که کروبی را به دنبال خود کشاند و او نمیتوانست تصمیمی به غیر از آنچه توسط شخص دیگری که آن را اتخاذ کرده، بگیرد.
بنده مواضع او را برایش یادآوری میکردم که باید در این شرایط مستقل باشید و این مسیری که در حال طی شدن است، رو به ناکجاآباد است و تمام بحثهای حقوقی تکلیف مشخصی دارند. از جمله بحثهایی که آقای کروبی مطرح کرد آن بود که مطلع هستم رأیگیری در این صندوقها به این شکل بوده که قیفهایی طراحی شده که وسط صندوقها قرار گرفته و رأی مردم در کنار صندوق قرار میگیرد و آرایی که از قبل نوشته شده، درون قیف جای میگیرد. واقعا نگاه کروبی آن بود که با صندوقها چنین معاملهای شده اما بنده به او گفتم واقعا چنین مسئلهای امکان ندارد مگر یک یا 10 صندوق است که این اتفاق بیفتد؟! آیا برای دهها هزار صندوق میتوان قیف قرار داد؟ اینها مسائلی است که امروز باید باعث تجربه سیاسی شود که اگر جریانی بخواهد آنها را با خود بکشاند، مواظب باشند تا هر حرفی را نزنند و هر ادعایی را نکنند.
شما چه کسانی را سران فتنه میدانید؟
ضرغامی: رأس فتنه را در خارج از کشور میدانم. طراحی و اتاق فکر فتنه در خارج از کشور شکل گرفت لذا دقیقا مو به مو و براساس سیاستهای از پیش تعیین شده حرکتهایی که باید در جامعه صورت میگرفت به مرحله اجرا درآمد. بازیگر اصلی که براساس سیاستها عمل کرد، آقای موسوی بود و سپس کروبی و برخی از خواص دیگر که تعدادی از آنها سادگی کردند را به دنبال خود کشاند.
مقام معظم رهبری پس از سال 88 بارها از خط قرمز بودن فتنه و لزوم رعایت آن فرمایشاتی را داشتند دلیل تأکید مکرر آن را چه میدانید؟
ضرغامی: علت اینکه رهبر معظم انقلاب به طور مکرر مسئله فتنه را یادآوری میکنند، به دلیل اهمیت آن است که در واقع حق و باطل را باهم مخلوط میکند و اغراض مختلف باهم تداخل میکنند و گردوغباری ایجاد میشود که در پی آن، چشمها دیگر حقیقت را آنطور که باید و شاید نمیبیند. اصلا ویژگی فتنه همین است که میتواند جامعه را به انحراف بکشاند. هر بار فتنه میتواند به شکل و با ماسک و رویکرد جدیدی خودش را نشان بدهد؛ بنابراین همانطور که مردم در 9 دی سال 88 بصیرت خود را تعمیق کردند باید در طول زمان و در جریانهای سیاسی کشور و حوادث مشابه، برخورد با بصیرتتر و پختهتری صورت بگیرد.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
ضرغامی: من هم از شما و باشگاه خبرنگاران جوان که همواره پیشتاز بودهاید، تشکر میکنم.