گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو_ صادق رضایی، 17دی ماه فرا خواهد رسید وابن بابویه دوباره رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت و پذیرای عاشقان مرام پهلوانی، مردی و مردانگی خواهد بود.
وقتی کتاب تاریخ را ورق می زنیم ، به روزهایی خاطره انگیز بر می خوریم ، به روزهایی که شادند، به روزهایی که یادآور خاطرات تلخ و شیرین است ، اما بعضی از روزها که فراروی ما قرار می گیرند ، یاد آور مصیبت عظیمی است که سیل غم و اندوه پدید می آورد و مردم قدر شناس را در ماتمی جانسوز فرو می برد، روز جمعه 17 دی ماه ، چهل و نهمین سالروز مرگ جهان پهلوان تختی است که یادآور پرواز ابدی بزرگ مردی است ،که به دیار باقی رفتن خود ، تحولی عظیم در عرصه اخلاق ، مردی و مردانگی پدید آورد.
مردی که همیشه سعی کرد زندگی را به دیگران هدیه دهد ، او مردی بود که عاشق سرزمینش بود، کسی که سمبل مردانگی و پهلوانی بود ودر عین زورمندی مورد وثوق و به معنای واقعی قهرمان مردم بود و بیشتر از مقام قهرمانی، منش پهلوانی اش نمایان بود.
سال ها می آیند و می روند، او همچنان مانده است . او همانی است که بوده و هست و خواهد بود ، چرا که غلامرضا از جنس مردم و برای مردم بود . او ساده زیست ، خالص و شاخص ادب و مردانگی بود.
تختی خود را شناخت و در عصر گریز و شتاب از معنویات و گرداب جهانی اخلاق گریزی، قهرمانی را با اخلاق و معنویات درآمیخت و روح جوانمردی و ایثار و گذشت را نه تنها به بدنه کشتی، بلکه به ورزش تشنه حقیقت و راستی و عدالت عرضه کرد.
او در بطن جامعه خود زندگی می کرد، خانه اش ساده ترین بود، با مردم کوچه و بازار زندگی می کرد رنج آنان را می فهمید، خود را هیچگاه از آنان جدا نمی کرد، با آنان زندگی می کرد، هم سفره می شد، به مجلس عزا و جشن مردم می رفت، به واقع گرمی و وسعت احساسات مردم، رای اعتماد بی چون و چرای او بود.
تختی روح جوانمردی و ایثار و گذشت را در عرصه میدانهای ورزش هم به منصه ظهور گذاشت، الکساندر مدوید قهرمان بلند آوازه و قهرمان افسانه ای روس ها همیشه از فداکاری غلامرضا تختی در عرصه ورزش بعنوان یکی از بهترین خاطرات دوران قهرمانی خود یاد می کند.
تختی صاحب نامی ماندگار از تاریخ قطور کشتی ایران و جهان است. او فقط ساده منش، خالص و شاخص ادب و مردانگی بود و نگاهش، نگاهی بود که یک انسان به معنای واقعی به مردم و مناسبات خود و آنها داشت .
از نسل گذشته تا کنون از جهان پهلوان به نیکی و اخلاق پهلوانی یاد می کنند، در حالیکه قهرمانان بلند آوازه ای که دارای مدال های رنگین جهان و المپیک هستند اما آنها را نمی شناسد!
در پنجم شهريور ماه 1309 شمسي در محله خانيآباد تهران فرزندي متولد شد كه نامش را غلامرضا گذاشتند. (به خاطر اعتقادات مذهبي و عشق و علاقهاي كه رجبخان پدر جهان پهلوان به آقا امام رضا(ع) داشت). پس از دوران كودكي در سال 1327 به خدمت مقدس سربازي رفت. در سال 1329 كشتي را در باشگاه پولاد آغاز كرد. اولين باري كه در يك مسابقه داخلي شركت كرد چهارم شد. خود او ميگفت: فكر اينكه روزي قهرمان كشور يا احتمالاً قهرمان جهان شوم، خجالتم ميداد.
در سال 1332 در شركت راهآهن استخدام شد. در سال 1341 حركت به يادماندني مرحوم جهان پهلوان تختي در كمكرساني به زلزله بوئينزهرا جاودانه گرديد. در آبان ماه سال 1345 ازدواج كرد، در شهريور ماه سال 1346 تنها فرزند پسرش بابك چشم به جهان گشود و در هفدهم دي ماه 1346 به ديار ابد شتافت. در دوران قهرماني و كشتيگيريش يك طلاي المپيك، دو طلاي جهان، دو نقره المپيك و دو نقره جهان را در كشتي آزاد به ارمغان آورد.
در اولين دوره مسابقههاي قهرماني جهان در سال 1951 هلسینكي نشان نقره گرفت و در سال 1952 بازيهاي المپيك هلسينكي نيز بار ديگر موفق به دريافت نقره شد، آن هم در سن 22 سالگي. در مسابقات قهرماني جهان در سال 1954 كه دومين دوره برگزاري مسابقات قهرماني جهان در توكيو ژاپن بود با نفوذ تركها از جمله «وهبي امره» (رييس وقت فدراسيون كشتي تركيه و نايب رييس فيلا) وي از رسيدن به مدال محروم شد و به مقام پنجم وزن 87 كيلوگرم رسيد. در بازيهاي المپيك 1956 ملبورن تختي موفق به دريافت اولين نشان طلاي خود و كشورمان شد. در همين سال بود كه تختي موفق شد بر كشتيگيران شوروي سابق (كه هيچ ايراني تا آن زمان بر آنها پيروز نشده بود) و كشتيگيران آمريكايي به پیروزی برسد.
در مسابقات جهاني سال 1957 استامبول برای اولین و آخرین باردر وزن فوق سنگین به میدان رفت.و با دو باخت خفيف به غولهاي آلمان و روس «ولفريد ديتريش» و «ايوان ويحزيستيوك» از دور رقابتها حذف شد (تختي در اين ميدان فقط 92 كيلوگرم وزن داشت.)
در سال 1959 مسابقات جهاني تهران، تختي با كسب نشان طلاي خود همه ملت ايران را شاد كرد. گوريكس مجاري، بكربوكه از تركيه، زيلنيسكي لهستاني و موريس ژاكه فرانسوي كشتيگيراني بودند كه توسط مرحوم تختي ضربه فني شدند. «پتكوف سيراكف» بلغاري كه در سال 1957 قهرمان جهان شده بود پس از 6/5 دقيقه به بهانه آسيبديدگي از ادامه كشتي با تختي خودداري كرد و «بوريس كولايف» روس نيز در يك كشتي سنگين و فشرده با اختلاف 2 امتياز به جهان پهلوان تختي باخت و بدين ترتيب تختي قهرمان كشتي جهان در وزن 87 كيلوگرم شد. در بازيهاي المپيك 1960 رم پس از پيروزي بر رقباي خود به كشتي نهايي راه يافت و در فينال به مصاف عصمت آتلي ترك رفت، در حاليكه قبل از اين ديدار تختي هميشه بر آتلي پيروز شده بود، اما در اين ديدار با يك اختلاف امتياز به آتلي باخت و دوم شد و به راحتي دومين طلاي المپيك را از دست داد.
در مسابقات جهاني سال 1961 يوكوهاما كه جهان پهلوان تختي پس از سالهاي 56 و 59 براي سومين بار به مقام قهرماني جهان دست يافت تيم ملي كشتي آزاد كشورمان باكسب 5 نشان طلا، يك نقره و يك برنز براي اولين بار به مقام قهرماني جهان دست يافت.
در مسابقات قهرماني جهان در سال 1962 «توليدو» جهان پهلوان تختي انتقام سختي از عصمت آتلي ترك گرفت و وي را 3 بر 1 شكست داد، اما در كشتي نهايي با «الكساندر مدويد» مساوي شدند و چون نمرههاي منفي هر دو قهرمان نيز مساوي بود، هر دو به روي باسكول رفتند و چون تختي دويست گرم سنگينتر بود دوم شد و نشان نقره گرفت.
در مسابقات سال 1963 صوفيه، تختي غايب بود اما به اصرار برخي دوستان در مسابقات بازيهاي المپيك 1964 توكيو حضور يافت و در شرايط نامناسب روحي و جسمي، بعد از سه پيروزي قابل توجه بر حريفان مجاري، انگليسي و ژاپني، به احمد آئيك قهرمان جوان و جوياي نام تركيه يك بر صفر باخت و با سعيد مصطفي اف بلغاري مساوي كرد! اين يعني از دست رفتن يك نشان المپيك. مصطفي اف كه با تختي مساوي كرده بود در همان المپيك نشان برنز گرفت در حالي كه تختي چهارم شد (اين چهارمين حضور جهان پهلوان در المپيك بود.)
در مسابقات سال 1965 منچستر، به مانند سال 1963 تختي اشتياقي براي شركت در مسابقات جهاني نداشت. در سال 1966 در سن 36 سالگي جهان پهلوان آخرين بخت خود را در مسابقههاي جهاني «توليدو» آزمود، تختي ابتدا حريف مجاري (شاستري) را 5 بر صفر مغلوب كرد، اما به علت قرعه نامناسب بلافاصله با «الكساندر مدويد» و احمد آئيك» روبرو شد كه به هر دو نفر يك بر صفر باخت و پرونده پربارش براي هميشه بسته شد. تختي در سالهاي 1336، 1337 و 1338 شمسي سه بار به مقام قهرماني كشور و دريافت بازوبند نائل گشت.
اما چرا تختي، تختي شد و جاودانه گرديد و نامش تا ابد سر زبانها خواهد ماند؟ در سال 1341 هنگام وقوع زلزله بوئينزهرا در جايي كه مردم زلزلهزده اين شهر نياز به كمك و ياري داشتند جهان پهلوان در بازار تهران به راه افتاد و آنسان كمكهاي مردمي را جمعآوري كرد كه هميشه به يادماندني خواهد بود. اگر جهان پهلوان را بخواهيم معني كنيم خواهيم ديد جهان پهلوان به پهلواني گفته ميشد كه هم در ميدان كشتي و رزم و هم در ميدان جوانمردي پشت همه پهلوانان هم عصر خويش را به خاك رسانده بود. جهان پهلوان تختي علاوه بر قهرماني، به لحاظ منش و رفتار انساني و سجاياي اخلاقي از جمله: نوعدوستي، فداكاري و گذشت، فروتني، معرفت و آقايي، اخلاق و جوانمردي، احساسات پاك و قابل احترام، كمك به تهيدستان و نيازمندان، زبانزد و شهره خاص و عام بود.
هنوز هم پس از گذشت چهار دهه از هجرانش همچنان ياد او زنده و پايدار است و پرچمدار جوانمردان در عرصه ورزش و زندگي است و اين چنين نيز خواهد ماند.
بيترديد جهان پهلوان تختي يكي از چهرههاي برجسته ورزشي ايران معاصر است. آشنايي با روحيات و اخلاق و رفتار پهلوان فرصتي است مغتنم براي ورزشكاران جوانمرد تا از سيره اين مرد بزرگ و وارسته درس بگيرند. روز جمعه 17 دي ماه جاری با حضور در سر مزارش (ابن باويه) ياد و خاطره او را گرامي ميداريم.