به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، به نظر میرسد که برهم زدن قواعد بازی و رفیق نیمه راه بودن کم کم در حال بدل شدن به ویژگی ذاتی اصلاح طلبان است . در حالی که دولت روحانی در اوج ناکارآمدی و ریزش آرای مردمی خود به سر میبرد ، زمزمه هایی مبنی بر عبور از روحانی در اردوگاه اصلاحات به گوش میرسد که درخور اعتنا هستند .
چند ماهی است که تایید و تکذیب های متفاوت عبور از روحانی یا اجماع بر سر روحانی، هر ازگاهی بخشی از خروجی پایگاه های خبری را به خود اختصاص میدهد و تحلیل گران را به خود مشغول میدارد که سرنوشت روحانی در صورت عدم حمایت اصلاحات از وی چه خواهد شد . بسیاری از گمانه زنی ها و تحرکات جبهه اصلاحات نشان از این دارد که اصلاح طلبان در حال برنامه ریزی منسجم برای عبور از روحانی و معرفی یک گزینه ی پیشنهادی به جای شیخ دیپلمات اند. اصلاحات امروز از بالا با روحانی صحبت میکند و رییس جمهور نیز به خوبی آگاه است که عبور اصلاح طلبان از وی پایان حیات سیاسی وی را رقم خواهد زد. از طرف دیگر اصلاح طلبان نیز میدانند که اگر از روحانی حمایت نکنند، حداقل فضای تنفسی آن ها نیز از میان خواهد رفت.سرنوشت این کشاکش به کجا خواهد انجامید و اصلا از کجا آغاز شد؟
دور زدن آزاد !
بحث عبور از روحانی یا حمایت از وی مدت ها تحلیل گران را به خود مشغول نمود و گاها در مقاطع مختلف خروجی پایگاه های خبری را نیز به خود اختصاص داد.
موجی از از مصاحبه و سیلی از تایید و تکذیب ها در پی هی تحلیل و اظهار نظر در خصوص اجماع بر روحانی یا عبور از وی ایجاد میشد. یکی از اولین دفعاتی که مسئله ی روحانی و امکان عبور از وی مطرح شد ، گفتگوی علی محمد نمازی با تسنیم بود که بر معرفی یک گزینه ی جایگزین به جای روحانی اعتراف کرد.
این عضو حزب کارگزاران در خصوص نحوه ی تعامل اصلاحات با روحانی این گونه گفت « نظر شخصی من این است که اصلاحطلبان کاندیدای صد در صدی خود را معرفی کنند. آقای روحانی اصولگرایی بود که از آن جبهه فاصله گرفت و ما از وی حمایت کردیم اما کاندیداهای اصلی ما نبود. کاندیداهای ما یا ردصلاحیت شدند یا از میانهراه انصراف دادند. لذا نظر شخصی من این است که نامزد اصلی خود را (به جای روحانی) روی کار بیاوریم.»
در همین راستا، رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی نیز در گفتوگو با روزنامه آرمان در تاریخ 18 مرداد 95، از احتمال معرفی آلترناتیو بهجای حسن روحانی در انتخابات سال 96 خبر داد.
منتجب نیا در این گفتگو با آرمان این گونه اظهار داشت که : « متأسفانه در بسیاری از این سفرها متوجه شدهام که برخی از اصلاحطلبان از آقای روحانی رنجش خاطر دارند و آقای روحانی موفق نشده رضایت آنها را جلب کند .»
این عضو حزب اعتماد ملی در همین راستا افزود «اگر روحانی در جریان اصولگرایی ذوب شود بهصورت طبیعی بین روحانی و جریان اصلاحات فاصله ایجاد میشود. در چنین شرایطی اصلاحطلبان از آلترناتیو خود استفاده خواهند کرد. در سال 92 شرایط ایجاب میکرد که اصلاحطلبان از روحانی حمایت کنند، با وجود این، این حمایت بهمنزله این نبود که روحانی بهترین گزینه جریان اصلاحات به شمار میرود. در سال 92 ما «خیرالموجودین» را در نظر گرفتیم و براساس آن عمل کردیم .»
اما پیش از این سعید حجاریان ضمن اتقاد تلویحی از روحانی به دلیل مشی سیاسی اش ، عملا از حرکت روحانی به سمت جریان اصولگرایی – به باور خودش – ابراز نگرانی کرده بود و گفت بود « حسن روحانی میداند که ما چارهای جز حمایت از او نداریم به همین دلیل به سمت اصولگرایان تمایل پیدا کرده و تلاش میکند تا آرای آنها را نیز به دست آورد.»
سعید لیلاز از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی جریان چپ نیز در مصاحبه با شماره 185 نشریه تجارت فردا بحث «عبور مردم از روحانی» را هم پیش کشید و گفت «من این گزاره را قبول میکنم که ممکن است مردم به دلیل وخامت اوضاع و مطالبات اقتصادی که دارند، از دولت آقای روحانی عبور کنند، اما اولا این به دلیل شدت وخامت اوضاع است، ثانیاً آقای روحانی تقصیری در بروز این وخامت ندارد .»
دولت روحانی رحم اجاره ای است!
اما شاید بدیع ترین اظهار نظر را در این خصوص ، بتوان اظهار نظر ابراهیم اصغر زاده دانست. دبیرکل سابق حزب همبستگی در مصاحبه با روزنامه قانون وی در پاسخ این سوال که «ادعا میشود اصلاحطلبان چون میدانستند در انتخابات 92، آقای عارف نمیتواند رای بیاورد، او را کنار میگذارند و از روحانی حمایت میکنند. این در شرایطی انجام شده است که سیاستهای روحانی مورد پسند اصلاحطلبان هم نبود. آیا این ادعا صحت دارد؟»
گفت: «تصور میکنم حرف مهمی است و چندان هم غلط نیست. چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است. وقتی به شما اجازه نمیدهند احزاب جریان سیاسیات فعالیت داشته باشد، مجبور به ائتلاف میشوید. همانطور که میدانید مهمترین احزاب جریان اصلاحطلب ممنوعالفعالیت بودند. البته قرار بر این بود که آدمهای قویتر از آقای خاتمی را به انتخابات بیاوریم، اما آنقدر عقبنشینی کردیم که آقای خاتمی شد هاشمی، هاشمی شد روحانی. آقای روحانی همانطور که گفتم، متعلق به جناح محافظهکار بودند.»
وی عملا از نگاه حاکم اردوگاه اصلاحات به دولت روحانی پرده برداشت و گمان های عبور از روحانی را قوی تر نمود . اما این فقط شخصیت ها نبودند که تلاش کردند تا عبور از روحانی را به صورت تئوریزه به جامعه عرض کنند . رسانه های اصلاح طلب نیز در پرده های مختلف و به طرق گوناگون از نقشه های متعدد عبور از روحانی رونمایی میکردند .
پلن b!
روزنامه های آرمان و آفتاب یزد، عملا نقش رسانه های های راهبری عبور از روحانی را ایفا میکندد. با برگزاری نشست های مختلف و مصاحبه و اختصاص بخشی از صفحه اول و گمانه زنی در خصوص جایگزین های احتمالی روحانی در انتخابات، عملا مسئله ی عبور از روحانی را در دید قرار میدهند.
یکی از اولین دفعاتی که آرمان از اختلافات دولت و اصلاح طلبان پرده برداشت اردیبهشت 94 بود که با چاپ مطلبی تحت عنوان آیا اشتباهی دیگر در راه است، تز عبور از روحانی را مطرح نمود «بعد از انتخابات سال92 چهرههای اصلاحطلب به دنبال این بودند در انتخابات سال 94 مجلس با چهرههای معتدل همگام شوند. درحالی كه محمدرضا عارف اجماع اصلاحطلبان برای انتخابات آینده را محكم میداند محمدرضا خاتمی، نایبرئیس مجلس ششم میگوید: اصلاحطلبان در این زمینه در حال تلاشند و مقدمات این امر نیز فراهم شده است. با این حال او رسیدن به این اجماع را سخت توصیف میكند. از سوی دیگر رسول منتجبنیا، قائممقام دبیرکل حزب اعتمادملی چند روز پیش اعلام كرد كه شورای مشورتی اصلاحطلبان را مسیر انحرافی میداند. به نظر میرسد این حزب نسبت به وحدت و دادن لیست مشترك همان مواضع دهه 80 را البته اینبار با تز عبور از روحانی پیش گرفته است.»
روزنامه آرمان مجددا تلاش کرد تا با پررنگ کردن نقش ظریف مجددا امکان عبور از روحانی را داغ نگه دارد. در همین خصوص روزنامه آرمان در شهریور 95 طی گفتگویی با محسن غرویان، از امکان کاندیداتوری ظریف به جای روحانی پرده برداشت.
غرویان در این گفتگو در خصوص ویژگی های مطلوب ظریف برای کاندیداتوری گفت «به این علت که دکتر ظریف محبوبیت مردمی بالایی دارند و در مذاکرات هستهای چهره شاخصی از خود نشان دادند و توانستند مذاکرات هستهای را به سرانجام برسانند. ضمن اینکه آقای ظریف، مورد تایید مقام معظم رهبری قرار دارند؛ و ایشان چندین بار از تیم مذاکرهکننده و شخص آقای دکتر ظریف تشکر کرده اند و سخنان ایشان نشاندهنده عنایت مقام معظم رهبری به شخص آقای ظریف است.
همچنین نوع نگاه و دیدگاه آقای دکتر ظریف در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بسیارکاربردی و کارساز است. ضمن اینکه آقای ظریف روحیه تعامل و توسعه در روابط سیاسی و اجتماعی درسطح بینالمللی دارند و از این جهت میتوانند در پیشبرد اهداف نظام کمک کنند. زیرا نوع تفکر آقای ظریف، تفکر کارآمدی در جهان امروز است. همچنین ایشان یک چهره شناختهشده بینالمللی هستند که دنیا ایشان را میشناسد و گذشته از این موارد به هرحال رفتار و سلوک اخلاقی آقای ظریف و چهره خندان این دیپلمات برجسته میتواند ایران را از انزوا خارج کرده و روابط ایران را در جهان امروز از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی سامان دهد. از این جهت امتیازات رفیع در وی دیده میشود و از همه مهمتر اینکه آقای ظریف یک عالم سیاسی و یک فرد متخصص در زمینههای مختلف و دارای تجارب فراوانی هستند و تمام زوایای قانون اساسی که بهعنوان شرایط سیاسی رئیسجمهور ذکرشده در آقای دکتر ظریف وجود دارد. از اینها گذشته روحیه ولایتپذیری در ایشان وجود دارد .»
این پایان ماجرا نبود . روزنامه آرمان مجددا در سال 95 به روحانی توصیه کرد که به دلیل امکان شکست احتمالی بهتر است تا در عرصه انتخابات حضور پیدا نکند . روزنامه آرمان از قول فریبرز رئیسدانا سیاست اقتصادی روحانی را نافرجام توصیف کرد و از قول زیباکلام نوشت روحانی ممکن است در انتخابات 96 شکست بخورد و بهتر است کسی مانند عارف یا ظریف را به جای خود معرفی و حمایت کند.
روزنامه آرمان در عین حال از قول زیباکلام پیشبینی کرد که روحانی احتمالا در انتخابات 96 شکست بخورد، مخصوصا اگر نتواند گامهای مثبت در عرصه اقتصاد بردارد و فکری برای رکود و بیکاری بکند. زیباکلام سپس تأکید میکند: « باید اینگونه وارد صحنه 96 شد که آیا روحانی میخواهد رئیسجمهور شود یا نه و آیا اصلاحطلبان مجدداً از وی حمایت خواهند کرد؟ شاید بهتر باشد که روحانی اعلام کند من رسالتی داشتم به نام برجام که آن را انجام دادم. بنابراین در تکلیفی که مردم برعهده من گذاشتند موفق بودم و دیگر علاقهای به کاندیدا شدن ندارم و شخصی را به مردم معرفی کنند و اگر ایشان چنین برنامهای را اجرایی کنند رئیسجمهور ساز خواهند شد. روحانی بهتر است یا عارف یا ظریف را به مردم در 96 معرفی کند. اگر این اتفاق بیفتد شانس اصلاحطلبان بیشتر میشود.»
اما ماجرا به همین جا ختم نشد و روزنامه آفتاب یزد نیز عملا وارد ماجرای امکان عبور از روحانی شد . منصور مظفری مدیر مسئول روزنامه آفتابیزد ، شنبه مورخه دوم مرداماه 95 در یادداشت روز خود از احتمال گردش اصلاحطلبان از روحانی خبر داد و از اصلاحطلبان خواست تا به روحانی چک سفید امضاء ندهند .
مظفری در این روزنامه نوشت: «بههرحال همهچیز عیان است و آنچنان حاجت به بیان نیست. مردمی که به نام اصلاحطلبی و لیست امید رأی دادند در روز روشن میبینند که چگونه رأی آنان زیر سؤال میرود و آقایان نماینده یکبهیک به بهانههای واهی خلاف ارائه جامعه حرکت میکنند. قطعاً این موضوع یک «نارو سیاسی»است که در آینده از سوی مردم بیپاسخ نخواهد ماند.»
روزنامه آفتاب یزد در یادداشت خود تاکید کرد که حسن روحانی از آنجایی که پایگاهی در میان اصولگرایان ندارد سال 96 مثل 92 بازهم چشمانش به اصلاحطلبان خواهد بود. اگر مشاوران به او اطلاعات غلط ندهند قطعاً جناب رئیسجمهور ملتفت هستند که «اصلاحطلبان سخن گفت» اما «گردش به سمت راست داشتن» نان سیاسی ندارد .
مظفری یادآور شد: «معادلات ساده سیاسی حکم میکند اصلاحطلبان سادهلوحانه با مهرههای خود بازی نکنند و کمی تدبیر به خرج دهند .»
سلام بر مسعود!؟
باز هم ماجرای عبور از روحانی و معرفی جایگزین برای وی نقل محافل سیاسی و گعده های رسانه ای شده است . اما این بار برخی شنیده ها حاکی از این است که رییس دولت اصلاحات این بار مسعود پزشکیان را به عنوان گزینه ی مطلوب خود معرفی کرده است و از وی خواسته است تا برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کند.
شنیده ها بر این اساس است که پزشکیان ابتدا از پذیرفتن این درخواست استنکاف کرده است و وقتی با اصرار مواجه شده است ، مهلت تفکر خواسته است.
به نظر میرسد که این اصرار های رییس دولت اصلاحات و بزگان اصلاح طلب برای معرفی یک کاندید جایگزین به جای روحانی در انتخابات معلول عملکرد فاحعه بار دولت یازدهم باشد .
در واقع به نوعی اصلاح طلبان در تلاش اند تا راه خود را آهسته آهسته از اعتدال جدا کنند تا هزیه ی عملکرد ضعیف اعتدال به حساب آنان نوشته نشود.
در همین راستا به نظر میرسد که جهانگیری نیز یکی دیگر از گزینه های دیگر جایگزینی روحانی است . بر اساس شنیده ها جهانگیری با دو شرط حمایت همه جانبه اصلاحات و عدم حضور روحانی، حاضر به شرکت در انتخابات است و در همین راستا گمانه زنی هایی نیز با رییس دولت اصلاحات داشته است و شروط فوق را مطرح کرده است.
در این میان نکته حائز اهمیت فشار بی سابقه ی جریان اصلاحات برای عدم کاندیداتوری عارف در انتخابات ریاست جمهوری است . جریان اصلاحات عارف را به چشم بازیگری مستقل میبیند که در صورت حضور تمام نقشه های از پیش تعیین شده ی اصلاحات را برای کاندید جایگزین برهم میزد . از همین رو فشارها به وی برای منع کاندیداتوری شدت گرفته است به صورتی که تنی چند از تندروهای اصلاحات عارف را در صورت اعلام کاندیداتوری به خاتمه دادن به عمر سیاسی تهدید کرده اند.
و حالا تذبذب !
پیشتر ذکر شد که اصلاح طلبان، بر اساس واقعیات موجود جامعه ، دولت یازدهم را دولتی ناکارآمد میدانند که در صورت تداوم حیات سیاسی و حمایت بی چون و چرای اصلاحات از این دولت ، حساب تمام ناکارآمدی های این دولت به پای جریان اصلاحات نوشته خواهد شد . از طرف دیگر دولت یازدهم و شخص روحانی به بسیاری از وعده های معهود با اصلاحات عمل نکرده است و همین امر نیز مزید بر علت شده است تا اصلاحات علاقه ای به خرج کردن مجدد برای دولت یازدهم نداشته باشد . اما یک نکته در این میان شایان توجه است :
جریان اصلاحات به هیچ وجه نمیتواند حالا که به بن بست تعامل با دولت رسیده است و عملکرد دولت را موجب ریزش آرای عمومی میداند ، حساب خود را از دولت جدا کند و منکر تمام تلاش های خود برای رای آوری این دولت شود . جریان اصلاحات با این درجه از تذبذب چگونه میتواند بر سر قول و پیمان با مردم باشد؟
منبع: ماه تاب آنلاین