به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، این روزها بحث داغ عالم سیاست بین الملل روی کارآمدن ترامپ، اقدامات بعضا تعجب آور وی و از سویی واکنش های جهانی به کنش های رئیس جمهور آمریکاست. ترامپ در ده روز ابتدایی روی کاآمدنش بیش از بیست فرمان صادر نموده که نشانگر فصل جدید سیاست ورزی در آمریکاست، دامنه این فصل جدید اما به وضوح در داخل کشورمان و در جراید جریان های مختلف سیاسی مشهود است.
اردوگاه اصلاح طلبی در حالت کلانش یک خط ثابت و مداوم سیاسی را در صدر تحلیل های خود نگاه داشته، خطی که خلاصه اش را می توان در قالب یک جمله کوتاه بیان نمود:" ترامپ دیوانه است، نباید با او شاخ به شاخ شویم تا منافع ملی مان به خطر نیافتد." همین اردوگاه تا دیروز که اباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا در جهان سیاست مطرح بود عمیقا معتقد بود:" اباما مرد صلح طلبی است نباید او را تحریک کرد تا منافع ملی مان به خطر نیافتد." خط تعلیق این نگاه چیست؟!
این نگاه به ما می آموزد که ما نباید به دنبال "تحریک" آمریکایی ها باشیم، زیرا تحریک آنها باعث " تحریم و تهدید" ما می گردد. در حقیقت در این ایدئولوژی خط اصلی سیاست ورزی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی خطِ " عدم تحریک کدخداست" و لذا رفتار ما و ساختار دیپلماسی کلانمان باید بر مبنای متن "عدم تحریک" بسته شود، نتیجه بسط این منطق طبیعتا این است که متغیر مستقل " عدم تحریک کداخدا" قلمداد شود و متغیر وابسته " منافع ملی" ما باشد. چرا؟!
امام خمینی.ره. می فرمودند:(نقل به مضمون) ما از غرب و شرق واهمه ای نداریم، ترس ما از وابستگان به شرق و غرب است. تفکری که عمق راهبردی منافع کلان یک ملت را در در ذیل سایه "عدم تحریک کدخدا" فهم می کند و نامش را هم "تدبیر، عقلانیت و دیپلماسی" می گذارد بسیار خطرناکتر از چند بمب اتم است. مخالفان ایدئولوژی خطرناک فوق قائل به " تحریک مدام و سادیسمیک کدخدا نیست اند" اما حتما مخالف این نگاه منفعلانه اند که هر مخالفتی با مکانیزم های ظالمانه جهان سلطه با نام " تحریک کدخدا" تفسیر شوند. ما انقلاب کردیم تا علاوه رفع استبداد داخلی به دفع استکبار خارجی نیز نائل شویم، انقلاب اسلامی یعنی هر دوی اینها و انقلاب منهای هر کدام "ناانقلاب" است.
تا دیروز معتقد بودند" یک مرد صلح طلب را تحریک نکنیم" امروز می گویند " این مرد دیوانه را تحریک نکنید" مدام به دنبال عدم تحریک اند، حالا آنها تهدید کنند، تحریم کنند، تحقیر کنند ما باید به دنبال عدم تحریک باشیم، این منطق از بمب اتم خطرناک تر است.