به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، به نظر می رسد سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم به این نتیجه رسیده است که در بیان کارآیی ها و عواید اقتصادی برجام به نوعی عجز رسیده است ،البته این به این معنا نیست که دیگر از عواید برجام گفته نمی شود بلکه از آنجایی احساس همان "تقریبا هیچ" از عواید برجام در مردم بیش از پیش نمایان شده است ،تیم عملیات روانی دولت ترجیح می دهد دیگر به جای گزارش در باره تحریمها درباره عواید امنیتی برجام و مسئله رفع جنگ صحبت بشود!
بخشی از صحبتهای روز شنبه ی جناب روحانی را هم باید در همین راستا تحلیل کرد، آنجا که می گوید:
"اگر برجام هیچ کاری نکرده باشد، فقط قطعنامههای الزامی فصل 7 شورای امنیت سازمان ملل را بدون اینکه حتی یک ساعت آن را اجرا کنیم، برای اولین بار در تاریخ سیاسی جهان لغو کردیم، برای موفقیتآمیز خواندن آن کافی است چرا که هیچ کشوری نبوده که او را به فصل 7 منشور سازمان ملل بکشانند مگر آنکه آن نظام را سرنگون کرده و جنگ را بر آن تحمیل کنند".
در واقع دولت تلاش میکند برای ساخت مولفههای جدید در افکار عمومی در کمتر از سه ماه مانده به انتخابات مسیری را برود که دو قطبی جدید و واهی "صلح و جنگ" در کنار فضای دو دوقطبی فرهنگی و اجتماعی القا شود تا با آن بتواند کار خود را پیش ببرد؛ احتمالا باید از این به بعد در منابر و روزنامهها و کرسیهای شبه علمی و برخی چهرههای شناخته شده و ناشناخته ی دانشگاهی شاهد تولید نظریاتی در باب چگونگی هم زیستی مسالمتآمیز با غرب و آمریکای ترامپ در عین تفکیک ترامپ لیبرال دموکراسی باشیم تا هم بتوان گفت صاحت قدسی لیبرال دموکراسی خدشهناپذیر است و هم بتوان به نوعی این خروجی را گرفت که تنها یک دولت اهل ساخت و پاخت با غرب میتواند جلوی جنگ با ترامپ را بگیرد! در واقع تلاش میشود دولت روحانی، دولتی برای تماما فصول معرفی شود که هم با پسرکان مودب و باهوش و هم با شبه دیوانههای تازه به دوران رسیده میتواند مملکت را از بحران نجات دهد.
البته این استدلالی خیلی برای مردم غریب نیست و دقیقا در سالهای دولت دوم خرداد هم سرهم میشد و البته نتیجهاش هم محور شرارت خواندن ایران توسط رئیس جمهور آمریکا و ناامن شدن اطراف ایران و اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکای جمهوریخواه و نهایتا نامه معروف به جام زهر شد!
بگذریم از اینکه همین چند روز پیش رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز گفتند:
مسئلهی اقتصاد کشور در اولویّت اوّل قرار میگیرد؛ چون دشمن به این متوجّه است؛ امروز هم همان کارها را دارند میکنند؛ این را همه توجّه کنند. چه در دورهی دولت قبلی آمریکا، چه در دولت فعلی آمریکا، یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتّب تهدید کنند به جنگ؛ و [اینکه] گزینهی نظامی روی میز است و مانند اینها. آن مسئول اروپایی هم، به مسئولین ما میگوید که جنگ در ایران حتمی بود؛ اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ [امّا] جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است، جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعّالیّت و فنّاوری در داخل کشور است؛ این جنگ واقعی است. ما را به جنگ نظامی متوجّه میکنند تا از این جنگ ها غفلت کنیم.
و باز هم بگذریم از اینکه به تعبیر کارشناسان حوزه ی دیپلماسی با هنرمندی تیم مذاکره کننده دولت یازدهم تمام قطعنامههای پیشین در قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد تجمیع شده است و البته این سخن که قطعنامههای گذشته ذیل بند هفتم بوده نیز به لحاظ حقوقی معنایی ندارد چرا که اگر این ادعا صحیح باشد قطعنامه 2231 نیز تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل میباشد فقط با این تفاوت که قطعنامههای گذشته توسط نظام آمریکا و غرب علیه ایران وضع میشد و قطعنامه تجمیعی جدید با مهر و امضای خودمان است.
منبع: نسیم آنلاین