به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، علی اکبر عباسی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
اوضاعی که دولت یازدهم در این 4 سال در کشور به وجود آورده، علاوه بر اینکه از نظر اقتصادی و معیشتی مردم را تحت فشار قرار داده، از منظر سیاسی و گفتمانی نیز پیامدهای خسارتباری بر نظام تحمیل کرده است. به شرط انصاف، دولت در عرصه اقتصادی اقدام درخوری را انجام نداده و شرایط در 4 سال گذشته به گونهای پیش رفته که حتی برخی حامیان دولت و چهرههای اصلاحطلب هم نتوانستهاند این واقعیت را انکار کنند. مواضع چند روز پیش «مسعود پزشکیان» نایبرئیس مجلس- و یکی از همان کسانی که برخی رسانههای اصلاحطلب از او به عنوان ضربهگیر روحانی در انتخابات پیش رو نام برده بودند- نمونهای از همین واقعیت است: «مردم و حزب میتوانند مشتری روحانی باشند که از او شاکی هستند؛ آن کسی که به من رأی داده، مشتری من است و از من انتظار دارد، بنابراین اگر بعد از رأی دادن به او توجه نکنم و دنبال کار و زندگیام بروم آنها مجدد از من حمایت نخواهند کرد. روحانی کار سادهای پیشرو ندارد، چرا که از یک سمت مشکلات متعددی را به پای این دولت نوشتهاند و از سوی دیگر مشکلات داخلی در بین حامیانش دارد که این نکات میتواند نقاط ضعفی برای او باشد».
علاوه بر پزشکیان، دیگر اصلاحطلبان و حامیان دولت هم به عملکرد فشل دولت اذعان کردهاند، به عنوان مثال چندی قبل «صادق زیباکلام» گفته بود: «دولت در زمینه مسائلی که مردم متوجه آن بشوند و با گوشت، پوست و استخوان خود آن را لمس کنند همچون کاهش رکود یا بیکاری عملا کاری نکرد و در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی که موجب رونق در کشور شود نیز موفق نبود. روحانی در حالی دائما از اقتصاد صحبت میکند که خیلی کارنامه موفقی در این حوزه نداشته است.» و «ابراهیم اصغرزاده» نیز عنوان کرده بود: «آقای روحانی باید متوجه باشد درباره دولت ایشان تصویری از یک دولت فشل، ضعیف و امامزادهای که اصلا معجزه نمیکند در ذهن مردم دارد شکل میگیرد.» این در حالی است که «محمدرضا تاجیک» نیز عملکرد اقتصادی دولت را مورد انتقاد قرار داده: «تنها شانس آقای روحانی در انتخابات آتی فقدان آلترناتیو است. آقای روحانی نه اینکه آلترناتیو برتر جامعه باشد و نه اینکه تنها بازیگر مقبول کشور در عرصه سیاست باشد اما چون بازیگر دیگری نیست، با کارت دیگری نمیشود بازی کرد. فرض من این است که در شرایط عادی همین اتفاق خواهد افتاد، البته نه به علت اینکه دولت کنونی دولت موفقی در عرصههای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است».
همین وضعیت غیرقابل دفاع دولت است که موجب شد رهبر حکیم انقلاب، فارغ از مسائل و ملاحظات سیاسی، در ابتدای سال بر مسائل اقتصادی و معیشتی مردم تاکید کرده و اوضاع اقتصادی مردم در سال گذشته را اصلیترین تلخی سال 95 عنوان کنند. این در حالی است که نامگذاری سال 96 نیز در همین راستا قابل تحلیل است. رهبر انقلاب اسلامی در حالی سال 96 را سال «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال» نامگذاری کردند که چند هفته قبل از آن، در دیدار اعضای مجلس خبرگان با یادآوری اینکه در سال ۹۴ نیز مساله اقتصاد مقاومتی مورد تأکید قرار گرفته بود، فرمودند: «چون آن سال، حرکت مطلوبی در عمل شکل نگرفت، سال ۹۵ را اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل نامگذاری کردیم».
اما ناکارآمدی دولت یازدهم، علاوه بر فشارهای شدیدی که بر اقشار مختلف مردم وارد آورده و کشور را عقب نگه داشته، از منظر سیاسی نیز به وجهه نظام و انقلاب ضربه وارد کرده است. همین مساله بود که موجب شد رهبر انقلاب در سخنرانی ابتدای امسال قبل از بیان هر چیز، به دستاوردهای نظام اشاره و حتی به طور مصداقی برخی از آنها را فهرست کنند. در واقع عملکرد غیرقابل دفاع دولت فعلی، بشدت فشارها را بر مردم سنگین کرده و فضایی را به وجود آورده که موجب شده حتی برخی دستاوردها و خدمات نظام اسلامی نیز تحتالشعاع این همه ناکارآمدی در 4 سال گذشته قرار بگیرد و کمتر فضایی برای مانور روی خدمات چشمگیر جمهوری اسلامی به مردم وجود داشته باشد.
اینها در حالی است که به عنوان مثال در ماجرای فیشهای نجومی، رهبری صراحتا به دولت دستور پیگیری و گزارش عاجل آن به مردم را دادند و دلیل خود را جلوگیری از بیاعتمادی مردم به نظام بیان کردند که این کار نیز از سوی دولت مغفول واقع شد.
این در حالی است که خدمات فراوان جمهوری اسلامی در طول چند دهه اخیر، مؤید کارنامه درخشان نظام اسلامی است. اینکه همچنان مسائل و مشکلاتی گریبانگیر کشور است و مردم با برخی مشکلات دست و پنجه نرم میکنند، ماحصل وجود مدیران خسته، ناامید، غیرانقلابی و بیتحرک است. مدیریت ضعیف، بیحال و غیرانقلابی بوده که موجب شده در برخی زمینهها کارها متوقف شود و مسیر مدیریت کشور که خدمت به مردم است به مسائل دیگری مشغول شود. اگرنه بررسی تاریخی و تجربی عملکرد مدیران در حوزههای مختلف نشان میدهد آنجا که مدیران انقلابی فعال پرتحرک در صحنه بودهاند و امور را در دست داشتهاند، با پیشرفت همراه بوده است.
در این بین، البته رسانههای حامی دولت سعی میکنند اینگونه القا کنند که انتقاد از دولت به معنای سیاهنمایی علیه نظام است و به همین جهت نباید از دولت انتقاد کرد! استدلالی دقیقا شبیه همان استدلالهایی که در سالهای ابتدایی دهه 70، در رابطه با دولت سازندگی بیان میشد. این استدلال در حالی است که آنچه به کشور و نظام و مردم ضربه وارد کرده، عملکرد واقعی دولت یازدهم است نه انتقادهایی که به دولت میشود.