به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه «وطن امروز» نوشت:
یکم- به عقیده من، هر بحثی درباره انتخابات ریاستجمهوری آینده را باید از اینجا شروع کرد که جریانهای سیاسی در کشور اکنون به طور کلی 2 دستهاند؛ یک دسته، آنها که میخواهند فضای جامعه را تا آستانه انتخابات نرمال نگه دارند و دسته دوم، کسانی که به هر قیمت ممکن درصدد خارج کردن وضعیت جامعه از حالت طبیعی و نرمال هستند. وضع نرمال جامعه – یعنی همین که هست و مردم صبح تا شام با آن زندگی میکنند- به هیچوجه به نفع آقای روحانی و جریان مدافع وضع موجود نیست. دولت در کشورداری کاملا ورشکسته شده و برای نخستینبار نظرسنجیها نشان میدهد مردم از هر گرایش سیاسی – حتی آنها که تصمیم دارند به روحانی رای بدهند - ارزیابی واحدی از مشکلات کشور دارند. امروز از هر کس با هر عقیده سیاسی که میپرسید وضع کشور چگونه است و اگر کسی سرکار آمد چه مشکلاتی را باید حل کند، یک فهرست واحد از مسائل و مشکلات دریافت میکنید که سرآغاز آن مساله بیکاری است. همه دستهگلهای دیگر جای خود، آقای روحانی کشور را چنان اداره کرده که حتی هواداران او نمیتوانند از کارنامهاش دفاع کنند. وقتی در پیمایشهای موجود از کسانی که قصد دارند دوباره به روحانی رای بدهند پرسیده میشود مساله اصلیشان چیست، آنها هم داستان زندگیشان را با «مشکل اشتغال» شروع میکنند؛ تنها تفاوت آنها با دیگران این است که هنوز آلترناتیوی که تصور کنند میتواند این مشکل را به شکل بهتری حل کند نیافتهاند، اگرچه تعداد این افراد با سرعت فزایندهای رو به کاهش است. تداوم این وضعیت در افکار عمومی، یعنی تداوم وضعیت فعلی – که من آن را نرمال ماندن وضعیت افکار عمومی تا انتخابات مینامم - شانسی برای تکرار حسن روحانی باقی نخواهد گذاشت.
اگر مردم روز 29 اردیبهشت در حالی پای صندوق رای بروند که «مشکلاتشان تحریف نشده باشد» و «ماشین عملیات روانی مدافعان وضع موجود، مشکلات اصلی آنها را با مسائل دروغین جایگزین نکرده باشد» نتیجه روشن است. روحانی به عنوان کسی که میگوید وضع موجود خیلی هم خوب است، باید بگذارد و برود. اما آشکارا میتوان دید پروژهای بزرگ وجود دارد برای آنکه جامعه از وضعیت نرمال خارج شود. یک دیدگاه بدبینانه میتواند حتی ماجرای پلاسکو را هم در همین چارچوب تحلیل کند. نمونههای دم دستتر فراوانند؛ بهترین نمونه، رفتار خود آقای رئیسجمهور است. او میداند بیکاری مساله اول جامعه است اما به ادبیاتش که مراجعه کنید همه تلاشی که میکند این است که مسائل دیگر را به جای آن بنشاند. یک روز خلایق را از ترامپ میترساند و روز دیگر برای تلگرام مرثیه میخواند. جلوتر که برویم احتمالا ماجراهای خوشمزهتری هم خلق خواهد شد. برای مخالفان وضع موجود، هیچ اولویتی بالاتر از این نیست که این پروژه را درک کنند و اجازه خارج شدن جامعه از وضعیت نرمال را ندهند. مهمترین تکلیف در این میان هم این است که در دوقطبیهایی که روحانی و همکارانش درصدد خلق آن هستند مشارکت نکنند. کافی است آقای رئیسجمهور از هر چه سخن میگوید از اقتصاد پاسخ بشنود و مردم ببینند مخالفان روحانی از سفره آنها دفاع میکنند. در این صورت است که 2 راه بیشتر برای ایشان باقی نخواهد ماند؛ یا باید مستقیما با مساله اصلی مردم درگیر شود و از وضع موجود دفاع کند یا اینکه بپذیرد کاری برای ملت نکرده است و در هر دو حال، تکلیف انتخابات روشن است.
دوم- تیم آقای روحانی در خلق دوقطبیهای غیراقتصادی تنها نیست و لااقل 2 شریک مهم دارد؛ شریک اول طرف خارجی است که مدتی است دست به کار شده و سعی میکند جامعه ایرانی را از برخی چیزها بترساند، طوری که نتیجه آن «متوقف کردن افکار عمومی» در فردی باشد که بشدت در حال عبور از آن است. این ادعا محل تامل است که ناو آمریکایی در مدیترانه وقتی موشکهای خود را به سمت پایگاه الشعیرات در سوریه شلیک میکرد مستقیما قصد اثرگذاری بر انتخابات ایران از طریق ایجاد فضای هراس از جنگ را داشت یا نه اما همزمان رسانهها خبر دادند که فیلم انتخاباتی آقای روحانی کلا بر پایه سناریوی ترساندن مردم از جنگ استوار شده است. همچنین دولت «دیوانه»(؟!) ترامپ اعلام کرده اعمال تحریمها علیه ایران را به تعویق خواهد انداخت، چرا که نگران است تحریم در زمان کنونی در انتخابات به ضرر روحانی تمام شود. درباره این مساله میتوان به اندازه یک کتاب مطلب نوشت ولی در اینجا من به همین یک نکته اکتفا میکنم که آیا معنای دقیق این موضع آمریکا غیر از این است که فعلا ایران را تحریم نمیکنیم تا در ایران دولتی روی کار بیاید که بعد اگر تحریمش کردیم، مطمئن باشیم هیچ واکنشی به ما نشان نخواهد داد؟! دولت آمریکا آشکارا و بیپرده به ملت ایران میگوید روحانی و دولت او کسانی هستند که وقتی سرکارند بسادگی میتوان ملت ایران را تحریم کرد و هیچ هزینهای هم نپرداخت، پس میارزد که برای سر کار ماندن آنها چند هفته دندان روی جگر بگذاریم. بنابراین دولت آمریکا برای پرت کردن حواس جامعه ایرانی از وضعی که دولت روحانی برای آنها بهوجود آورده کاملا پای کار است.