به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، حامد حاجی حيدری در روزنامه «رسالت» نوشت:
۱.واژه "رياست جمهور"، عبارتي است که ما به ازاي کامل و متعالي آن را لااقل از آغاز کابينه دوم مرحوم اکبر هاشمي بهرماني، تا کنون، تجربه نکردهايم. منطبق بر شرايط برادرانه پس از انقلاب، رياست جمهوري آيت الله سيد علي حسيني خامنهاي و همچنين چهار سال اول رياست جمهوري مرحوم هاشمي، آنچنان صحنه سعه صدر و حکمت مقام صدارت عظماي دولت بود که تمام جوانب ملت ميتوانستند کم و بيش با ايشان نسبت برادري برقرار کنند و دولت را از خود و از متن خويش بدانند؛ از اين قرار بود که اين دو رئيس جمهور، ظرفيت قرار گرفتن در جايگاه عام خطيب جمعه را نيز داشتند.
۲. شأن رياست جمهوري انقلابي، مدتهاست خطي و جناحي شده است، و به اين ترتيب، ديگر نميتواند اتحاد ملي بزرگي را رقم بزند و همه نيروها را در مسير اهداف کلي کشور بسيج کند. ايدهآل آن است که يک شخصيت، با سعه صدر انقلابي و اسلامي، در رأس قوه اجرايي قرار گيرد تا بتواند تمام نيروهاي ملت را در يک جهت هماهنگ نمايد. اگر اين شخصيت طبيعتاً از يک جناح و سليقه برآيد، خب برآيد، ولي واقف باشد که رقابت جناحي و انتخاباتي در متن يک جامعه انقلابي، يک رقابت برادرانه است، نه به قاعده رقابت احزاب در دموکراسيهاي اروپايي. بايد ضمن احترام و ملاحظه مصالح ملت، پس از تکيه زدن به کرسي صدارت، همه نيروهاي انقلاب را به چشم برادر ببيند، و با آنها مناسباتي فارغ از خصومت و رقابت برقرار کند. البته طبيعي است که آنچه بايد مورد عمل واقع شود، سياستهاي جناح منتخب مردم در انتخابات است، ولي بايد اقليت انتخاباتي را به عنوان برادران و همکاران فعال در اداره کشور، به رسميت بشناسد. اين، تجربه مأنوسي است که ملت ما، تنها براي سه دوره رياست جمهوري آن را تجربه کرده است و طي آن مدت، کارهاي بزرگي از اين ملت سر زد.
۳. اکنون، با آمدن "آيت ا... سيد ابراهيم رئيسي"، زمينه نيرومندي به دست آمده تا بار ديگر يک شخصيت فراجناحي انقلابي، تمام "نيروهاي انقلاب" را، "فراتر از جناح مرسوم اصولگرا"، در خدمت انقلاب متحد سازد. به گمان ما، چقدر برازنده است که برادر ما، دکتر حسن روحاني نيز از يک ديد وسيع به موضوع بنگرند و با توجه به آن که خود، به رغم مساعي محترم، نتوانستهاند طي اين چهار سال، اتحاد برادرانهاي را در کشور خلق کنند، راه را براي حداکثر اتحاد ملي در مسير رياست جمهوري "آيت ا... سيد ابراهيم رئيسي" بگشايند. حال که "اين سيد بزرگوار"، با شعار "بازگرداندن آرامش به مردم" به ميدان آمدهاند، و در بيانيه رسمي اعلام نامزدي خويش، علائم بازگشت يک لحن برادرانه به سياست را مجدداً بروز دادهاند، هر کمکي به تحقق اين رياست جمهوري برادرانه، از حيث تأثير شگرفي که بر مديريت اجرايي کشور در اين شرايط حساس و پيچ تاريخي خواهد داشت، نام نيکي در روزگار ماندگار خواهد کرد. باور ما اين است که با رياست جمهوري "آيت ا... سيد ابراهيم رئيسي" اعتدال واقعي مبتني بر اصول انقلاب تحقق خواهد يافت، و راه براي آرمان اعتدال و توسعه منظور نظر دکتر حسن روحاني نيز گشوده خواهد شد. پس، مجدداً از دکتر حسن روحاني ميخواهيم تا با کنار رفتن خود به نفع اين چهره واقعاً معتدل، آرام، و منطقي و در عين حال انقلابي و خواستار تحقق ظرفيتهاي مردم، نقشي تاريخ ساز را بر عهده بگيرند.
۴. بايد اذعان کنيم که مجادلات سياسي خشن، ملت را خسته کردهاند. ما با کاستي شادي اخلاقي در جامعه خود مواجه هستيم، و اکيداً نيازمنديم تا به نحوي ادغام دروني در مقياس کل کشور بازگرديم. طي سالهاي سخت گذشته، رهبري حکيم انقلاب، نقطه اتحاد وطن بودهاند و پيکره مديريتي کشور را از شقه شدن محفوظ داشتهاند، ولي نياز هست تا نيروهاي سياسي، همه به اين روند کمک کنند، تا آنچه ملت ميخواهد و در خاطره دارد، عملاً در سر تا سر صحنه سياست تحقق پيدا کند و همان عشقي را که به رهبر خود دارند، به صدر تا ذيل پيکره سياست بورزند؛ ضروري است تا مجادلات کم حاصل يا بيحاصل رخت بربندند، و همه نيروها براي آبادگري کشور به کار بيفتند. اين، چيزي است که اغلب مردم ميخواهند.
۵. در شرايط فعلي، چه کار چشمگيري از سوي سياستمداران ميتواند براي خدمت به منافع مردم اتفاق بيفتد؟ آيا پايه اوليه آن، اين نيست که سياستمداران از خود بلوغ نشان دهند و برادري را از سر بگيرند؟ مردم ميخواهند تا بار ديگر، ذهنها سازگار و قلبها قابل اعتماد و برادرانه شوند. مردم خواهان احياي وقار ملي هستند که در شخصيت فخيم و در عين حال مردمي و ساده زيست و فروتن رئيس جمهور تبلور يابد. در سايه چنين فضاي ملي برادرانه و موقر است که امکان تحقق عدالت و آزادي و احترام نيز فراهم خواهد شد.
۶. خطي که خوب را از بد جدا ميکند، خطي نيست که از ميان احزاب و تشکلهاي سياسي مشروع انقلاب ميگذرد، بلکه خطي است که از يک سو ، مفاهيم خير و شر و حق و باطل را در قلب تک تک افراد از هم جدا ميکند، و در سوي ديگر، دشمنان ملت خيرخواه را از دوستان او جدا ميسازد. پس، جناحهاي مشترک در اصول انقلابي، نبايد ميان خود، خطي از اين جنسها و مشحون از خصومت و طرد ترسيم کنند.
۷. ما بايد با خودمان در مورد آنچه که واقعاً هستيم، صادق باشيم؛ ما تا وقتي برادرانه، دوشادوش هم، و در خط ولايت ميرزميديم، بهترين ملت دنيا بوديم که هيچ نيرويي جلودارمان نبود. ولي چيزهايي از همان ابتدا در کمين ما قرار گرفتند که دو امام ما، متوالياً و مدام، به همه زنهار تهذيب نفس و تقوا و پرهيز از گناه و حب نفس را دادهاند؛ خصلتهايي مانند عزت نفس قليل، خشم، انتقام، عطش اثبات خود، شکستن مرزهاي صداقت، و يله کردن احساسات، همان جاهايي بودهاند که طي اين مدت فاصله گرفتن ما از روابط انقلابي، از جانب آنها ضربه خوردهايم.
آمدن "آيت الله ابراهيم رئيسي"، اين اميد را در ما ايجاد کرده است که چنين خوي برادرانهاي از جانب ايشان به سياست ما بازگردد، و با شناختي که از پيشينه جناب آقاي دکتر روحاني داريم، همچنان اميد داريم که ايشان با کنار رفتن به نفع ايشان، به رأي قاطع اين مسير قويم کمک کنند. و چقدر چنين اقدامي براي آتيه اين ملت خوب است ...
شیخ حسن و کناره گیری به نفع ملت و انقلاب؟؟!!
پس جواب شیاطین دور و بر و تعهد به کد خدا چی میشه؟؟؟؟...