به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، محسن ردادی نوشت: تحلیلگران به «دونالد ترامپ» لقب «استاد هراس» دادهاند. واقعیت این است که هیچ کس به اندازه او در استفاده از عنصر ترس برای پیروزی در انتخابات موفق نبوده است. هرچند یک سرفصل مشخص در تبلیغات انتخاباتی به هراسافکنی مربوط میشود اما در کمپینهای انتخاباتی استفاده از عامل ترس و وحشت کمتر سابقه داشته است.
این ترامپ بود که توانست به خوبی و استادانه تهدیدهای گوناگون را برای شهروندان ایالات متحده بزرگ و جدی نشان دهد و بعد، از هراس به وجود آمده برای جمعآوری و کسب رأی استفاده کند. «مردم ترسیدهاند» این عبارتی است که ترامپ در سخنرانیهای خود مکرر از آن استفاده کرده است.
روش کار وی بر القای ترس و سپس بهرهبرداری از ترس به وجود آمده استوار است. در انتخابات سال گذشته آمریکا، ترامپ افکار عمومی را با بزرگنمایی تهدیدهایی که اغلب غیر واقعی و موهوم هستند تحریک و سپس اینگونه وانمود کرد که برنامهها و سیاستهای وی میتواند اوضاع را درست کند. او موفق شد مردم را در وضعیت وحشت قرار دهد و سپس آنها را قانع کرد فقط با رأی دادن به اوست که میتوانند امنیت داشته باشند.
افکار عمومی احساس میکرد سایر نامزدها از خطرات و تهدیدها ناآگاه هستند و به اندازه کافی توانایی و لیاقت ندارند که از خانوادههای آمریکایی محافظت کنند. به همین دلیل این ترامپ بود که به رغم رسواییهای جنسی، زبان کثیف و تقلبهای مالیاتی باز هم مورد اعتماد مردم قرار گرفت. «وعده دادن» و «ترسآفرینی» دو ابزار مهم است که در انتخابات میتواند به کار گرفته شوند.
برخی از نامزدهای انتخاباتی تلاش میکنند با وعدههای گوناگون و گاه اغواگرانه نظر مردم را جلب کنند. همانطور که در دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری ایران وعده گشایش و بهبود وضع اقتصادی و رفع تحریمها توانست افکار رأی دهندگان را به سمت و سوی خاصی جهت دهد؛ اما پس از آشکار شدن تهی بودن بسیاری از این وعده و وعیدها دیگر نمیتوان از آن ابزار برای جلب آرای عمومی استفاده کرد.
«هراسافکنی» ابزاری است که میتواند توسط برخی از نامزدهای انتخاباتی در این دوره از انتخابات کارآمد باشد. اگر این گفته «ریچارد نیکسون» را پذیریم که «مردم به ترس واکنش نشان میدهند، نه محبت» در این صورت میتوان راهبرد هراسافکنی را جدیتر گرفت.
«ترس از وقوع جنگ» میتواند توسط برخی نامزدها محور تبلیغات قرار گیرد و به این وسیله افکار عمومی را مدیریت کند- نامزدهایی که سابقه امنیتی دارند و در گروه مشاوران خود افراد آشنا به جنگ روانی را جای دادهاند.
میتوان پیشبینی کرد که احتمالاً در پاسخ به انتقادها از وضعیت بغرنج کشور و متوقف شدن چرخ زندگی مردم و عدم رفع تحریمها این گزاره به صورت غیر مستقیم القا میشود که «هرچند وضعیت اقتصادی کشور وخیمتر و سفره مردم کوچکتر شده، اما حداقل از وقوع جنگ جلوگیری به عمل آمده و سایه سنگین جنگ از سر مردم برداشته شده است.»
در نتیجه افکار عمومی به این جمعبندی سوق داده میشوند که برای جلوگیری از ناامنی و جنگ باید وضعیت فعلی ادامه یابد. بسیاری از رأی دهندگان متولدان دهه 60 و اوایل دهه 70 هستند و چیزی از جنگ به خاطر ندارند؛ اما ترس از جنگ، وحشتآورتر از خود جنگ است.
با القای ترس از جنگ، رأی این افراد در اختیار سوداگران ترس قرار میگیرد. آنها تلاش دارند شکست نامزد مورد حمایت خود را با آیندهای تاریک و غیرواقعی گره بزنند که در آن حتی اگر جنگ رخ ندهد، وضعیت ایران بر اثر تحریمها به اجرای برنامه «نفت در برابر غذا» سقوط میکند. ترس از این آینده به قدری فلجکننده است که هر چیز دیگری را تحتالشعاع قرار میدهد.
القا و بهرهبرداری از ترس هرچند میتواند در کوتاهمدت رأی مردم را به سبد خاصی هدایت کند، اما عوارض نامطلوب بلندمدت زیادی دارد. این راهبرد موجب میشود که ترس در وجود مسوولان رخنه کند و همه سیاستهای کشور بر پایه هراس از دشمن تعیین شود.
به علاوه دشمن را در انجام جنگ جریتر و مصممتر خواهد کرد. رهبر انقلاب اسلامی بدترین حالت برای یک کشور را زمانی دانستند که «مسوولان آن کشور، از تشر دشمن بترسند. زیرا این کار در را برای ورود، تجاوز و تعرض او باز میکند.» ایشان به درستی تأکید کردهاند: «ترسیدن و دلهره از تشر دشمن و تحت تأثیر اخم قدرتمندان قرار گرفتن اولِ بدبختی است.»
ترساندن مردم ایران باید متوقف شود و این راهبرد انتخاباتی با اخلاق و منافع ملی در تضاد است. سیاستمداران میدانند که ترس بیش از هر چیز دیگری میتواند افکار مردم را در اختیار بگیرد. در وضعیت هراس هر چیز دیگری رنگ میبازد و اهمیت خود را از دست میدهد.
این در طبیعت انسان است که اگر چیزی باعث ترس شد با تمام وجود به سرعت از آن فرار کند و هر چیزی که بتواند او را از این ترس رهایی دهد، در آغوش بکشد. بر اساس همین مکانیسم بود که ترامپ توانست مردم آمریکا را وادار کند که با قلمهایی لرزان نام او را در برگههای رأی بنویسند. آیا پدیده ترامپ در ایران تکرار میشود؟
منبع: صبح نو