به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، یکی از مهم ترین جایگاه هایی که نزدیک 15 سال است اصلاح طلبان نتوانسته اند به آن دست یابند، مدیریت شهری تهران است. البته در این سال ها تهران شاهد پیشرفت های چشمگیری در حوزه های زیرساختی و توسعه شهری بوده و شهردار کنونی تهران یکبار درسال 2008 بعنوان یکی از هشت شهردار برتر جهان برگزیده شد و توسعه سیستم حمل و نقل عمومی پتایتخت با شتاب چشم گیر در افزایش خطوط مترو و اتوبوس های بی . آر. تی در سال 2011 جزء 4 پایتخت برتر در زمینه توسعه حمل و نقل عمومی در جهان قرار گرفت.
صحبت از افتخارات تهران در دوران مدیریت انقلابی و جهادی قالیباف بسیار است اما حتی منتقدان و رقبای سیاسی وی نیز به توانایی و کارآمدی وی در زمینه شروع و پایان پروژه های بزرگ در زمان معین اذعان دارند.
به هر روی اصلاح طلبان و حامیان دولت در رقابت ها و بازی های سیاسی بیشتر به دستیابی به قدرت مدیریت شهری می اندیشند تا آنکه به فکر توسعه و پیشرفت تهران باشند. تایید این گزاره به شورای اول شهر تهران بازمی گردد. جاییکه با وجود یکدست بودن شورا، آنها نتوانستند برای پایتخت شهرداری انتخاب کنند که بتواند برنامه های خود را پیاده سازد.
به محض جلوس شهردار بر صندلی ریاست یا عزل می شد و یا با حاشیه سازی از کار کنار می رفت. در آن دوران تهران شاهد 3 شهردار در 3 سال طول عمر شورای اول بود و در نهایت نیز وزارت کشور دولت اصلاحات شورای نخست را به خاطر جنجال ها و حاشیه سازی ها منحل کرد.
با وجود چنین سابقه ای، اصلاح طلبان همواره طلبکارانه، مدیریت کارآمد شهری انقلابی را به چالش می کشیدند و با تخریب همیشگی قالیباف، دستاوردهای او را کوچک می شماردند. حال در آستانه انتخابات شورای پنجم در 29 اردیبهشت، اصلاح طلبان که خود را با توجه به سابقه انتخابات مجلس دهم در تهران، پیروز انتخابات می دانند، در درون درچار جنگ قدرت و درگیری های درون گروهی بر سر تصاحب صندلی های شورا و در نهایت مقام شهرداری تهران شده اند.
در زمان ثبت نام شوراها به ناگهان هزاران نفر در تهران به فرمانداری هجوم آوردند و کسانی که حتی یک روز سابقه مدیریت شهری یا مشاغل مرتبط به آن را نداشتند به کارشناسان برجسته شهری در رسانه ها و شبکه های اجتماعی تبدیل شدند! در این میان آقازاده های اصلاح طلب نیز در نوع خود پدیده های جالبی هستند.
با ورود دختر صفدر حسینی در قالب لیست امید به مجلس دهم، دیگر آقازاده های حامی دولت نیز حداقل صندلی شورای شهر را حق مسلم خود از سفره انقلاب می دانند و به همین منظور شاهد ثبت نام هایی از این دست نیز بودیم.
خرید سهم در لیست 21 نفره اصلاح طلبان برای شورای شهر تهران به رقابت نفس گیر و لابی های گسترده میان آنها تبدیل شده است. آقازاده ها هم در این بین معضلی هستند که نباید سهم آنها فراموش شود. اما کار اصلی برای مهندسی انتخابات شوراها را هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای شهر تهران انجام داد که سه نماینده اصلاح طلب مجلس در آن اکثریت را داشتند.
آنها که سال ها از رد صلاحیت ها و عدم لزوم آن می نالیدند تا قلم قرمز احراز صلاحیت ها به دستشان افتاد، بیشتر رقبای سیاسی خود را حذف و رد صلاحیت کردند. این ردصلاحیت ها به حدی پرشائبه و جناحی بود که تعدادی از اعضای شورای چهارم تهران نیز که در قالب نیروهای اصولگرا یا انقلابی بودند ردصلاحیت شدند. ولی تایید صلاحیت فله ای حامیان دولت و اصلاح طلبان لیست بندی را با معضل مواجه کرده است.
حتی کسانی از سوی هیات نظارت تایید شده اند که سابقه محکومیت و زندان به خاطر اقدام علیه امنیت ملی در پرونده آنها وجود دارد. این افراد مشخص است که به هیچ وجه به نفع لیست اصلی اصلاح طلبان کنار نمی ورند و خود را اصلاح طلب تر از رئیس اصلاح طلبان می دانند. حال بماند آقازاده هایی که با لابی و پول قصد ورود به شورا را دارند.
استراتژی اصلاح طلبان کاملا مشخص است آنها همچون مجلس دهم قصد دارند تا با اعلام لیست 21 نفره بعلاوه یک، هم ریاست جمهوری و هم شورای شهر تهران را به نام خود قبضه کنند. کارکرد رئیس دولت اصلاحات نیز یک "تکرار می کنم" دوباره خواهد بود.
حال با عبور نبرد قدرت طلبان اصلاح طلب برای قرار گرفتن در لیست 21 نفره، موضوع مهم دیگر آن است که اصلاح طلبان رای مردم را یک رای سلبی در نظر گرفته اند که تنها با یک اشاره آنها به سمت لیست مورد حمایتشان هدایت خواهد شد! چنین برداشتی به معنای آن است که مردم هیچ اراده و تفکری از خود ندارند و این اصلاح طلبان هستند که باید خیر و شر را به آنها نشان دهند و با ایجاد ترس از رقبا، آرا را به سوی خود هدایت سازند.
اما تفاوت اصلی شورای شهر تهران این است که شهروندان بیشتر به خدمات مدیریتی گروه های سیاسی در شهر می نگرند و نه به بازی های سیاسی آنها. مدیریت بیش از یک دهه ای قالیباف بر تهران یک سابقه کاملا درخشان از خود برجای گذاشته که افکار عمومی به راحتی نمی توانند از آن عبور کنند.
هرچند در مجلس شورای اسلامی اصلاح طلبان با راه انداختن بازی افراطی و معتدل توانستند آرا را در شهر تهران به طول کامل نصیب خود کنند اما چنین برچسب هایی به هیچ عنوان به مدیریت شهری مستقر نمی چسبد و نمی توانند شهردار تهران یا اعضای اصولگرای شهر تهران را تندرو یا غیرمتخصص بنامند.
از این رو هرچند اصلاح طلبان خود را پیروز نهایی رقابت های شورای شهر می دانند و برای رسیدن به این مهم، انگ مهندسی انتخابات را برای خود خریدند، اما باید دقت داشته باشند که اولا سابقه آنها در مدیریت شهری سابقه درخشانی نیست چرا که یک شهردار آنها در اوسط دهه 70 به خاطر اختلاس و فساد به زندان افتاد و دیگر شهرداران منتصب به آنها نیز تنها درگیر حاشیه بودند و توسعه شهری را فراموش کردند.
ثانیا اداره تخصصی شهر نیازمند آقازاده های بی تخصص و افراد با سابقه زندانی نیست که در این هفته ها تبدیل به کارشناس شهری شده اند، بلکه مردم تهران به خوبی درک کرده اند ورای برندهای حزبی و جناحی، مدیرانی را می خواهند که خدمات شهری را به بهترین نحو ارائه دهند و در کنار آن توسعه شهری را در رقابت با کلانشهرهای جهان به پیش ببرند. امری که در بیش از یک دهه اخیر روی داده و تهران به یکی از مهمترین و زیباترین پایتخت های جهان اسلام و منطقه تبدیل شده است، آیا مردم راه پیش رفته را بازخواهند گشت؟
همین نکته است که ممکن است معادلات انتخابات شورای شهر تهران برخلاف پیش بینی های خوشبینانه اصلاح طلبان پیش برود و در نهایت شاهد یک شورای متعادل حقیقی و با حضور نمایندگانی باسابقه و مفید برای شهر باشیم.
منبع: جهان نیوز