به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، تصويري كه آقاي جهانگيري در برنامههاي تبليغاتي خود در صدا و سيما تلاش كرد از دوران اصلاحات ارائه دهد، ترديدي باقي نميگذارد كه حضور وي در عرصه انتخابات قبل از كاركرد پوششي براي آقاي روحاني، پيرايش يكي از ادوار تلخ تاريخ سياسي كشور و باورپذير كردن آن براي نسل جواني است كه آن دوران را درك نكردهاند يا برای برخي از پا به سن گذاشتهها كه حافظه تاريخيشان دچار فراموشي شده است.
او كه در يكي از برنامههاي تبليغي از مظلوميت اصلاحطلبان سخن به ميان آورده بود، در برنامه تلويزيوني روز سهشنبه 96/2/12 ميگويد: در دوره اصلاحات فضاي سياسي كشور اميدواركننده بود، هنرمندان احساس امنيت و آرامش ميكردند، مردم و جوانان در مباحث شركت ميكردند، دانشگاهها سرزنده بودند و...
در سال 1376 شايد انتظار مردم از دولت اصلاحات در رفع نابسامانيها و مشكلات ناشي از دولت كارگزاران كه به رشد فاصله طبقاتي و تورم 44درصدي انجاميده بود به حق بود كه اميد داشته باشند دولت اصلاحات با شعارهايش بتواند رفاه نسبي را به جامعه برگرداند اما در عمل دولت اصلاحات همان سياستهاي اقتصادي دولت قبل را و البته با همان كادر گذشته پي گرفت و تمركزش را بر چيزي گذاشت كه توسعه سياسي نامگذاري شد. آقاي جهانگيري حتماً فراموش نكردهاند كه نقطه آغاز ايجاد انحراف در مسير حركت نظام اسلامي و آن هم از درون دستگاههاي حكومتي، از دوران اصلاحات آغاز شد. يكي از نقاط كانوني تئوريزه كردن اين انحراف، كارگاههاي توسعه سياسي وزارت كشور بود كه با جمعآوري افراطيترين چهرههاي سياسي كشور، اصولي را به نام اصول توسعه سياسي تدوين كردند كه تمامي اصول و مباني نظام اسلامي و قانون اساسي را زير سؤال ميبرد!
البته ماجرا در حد تئوريپردازي خلاصه نشد چراكه دو بازوي عملياتي جريان يعني مطبوعات و تشكلهاي افراطي در دانشگاهها عملاً به عاملاني براي پيادهسازي آن اصول تبديل شدند و به همين دليل بود كه دوراني كه آقاي جهانگيري از آن به عنوان فضاي اميدواركننده نام ميبرد به جايي رسيد كه دوران ختم انقلاب اعلام شد كه بايد در آن امام خميني (ره) بنيانگذار انقلاب اسلامي به موزه تاريخ سپرده شود، ولايت فقيه مظهر تحجرگرايي اعلام شده و زيارت عاشورا مظهر خشونتگرايي و ...
اما مهمتر از آن اين بود كه اين هجمهها به اصول و آرمانها با هدايت و كمك دولتمردان و البته با بودجه بيتالمال صورت ميگرفت و البته از دل آن فتنه تير 1378 ظهور كرد كه همچون فتنه88 هزينهها و بار منفي آن غيرقابل محاسبه است. در ارديبهشت سال 1378 حجاريان مديرمسئول روزنامه صبح امروز در مخالفت با نامگذاري آن سال به نام حضرت امام(ره) ضمن اعتراف به رويگرداني گروههاي مدعي اصلاحات از خط امام، در خصوص دلايل آن مينويسد كه« علت اصلي برگشت از ديدگاههاي حضرت امام اين بود كه مردم و جوانان اين روش را نميپذيرفتند و ثانياً امام طرفدار جامعه تكصدايي و تكحزبي بود كه با مواضع بعدي گروههاي خط امام تطابق نداشت، ثالثاً ايده امام فقط براي ايجاد انقلاب مفيد بود و از آن ايدهها براي استمرار جمهوري اسلامي نميشود استفاده كرد.» بديهي بود كه از دل اين ديدگاهها حاكميت دوگانه ظهور كند كه با دعوت به نافرماني مدني، خروج از حاكميت را عملياتي كرده و صحنه خيابانهاي تهران را در فتنه78 آن كنند كه آن خانم شاعرهشان كه عضو شوراي شهر هم بود در اوج فتنه 78در روزنامه نشاط بنويسد كه« كي براندازيم اين نظم كهنه را.»
تلاش براي تغيير قانون مطبوعات و قانونيسازي هنجارشكنيها، لوايح دوقلو، موضوع حاكميت دوگانه، انتصابي و انتخابي كردن دستگاهها و نمادهاي حكومتي، تلاش براي ايجاد جنبش مدني و مقاومت مدني، طرح انسداد سياسي و خروج از حاكميت و نهايتاً تحصن در ماههاي پاياني مجلس ششم نمونههايي از كاركردهاي ويژه جريان اصلاحات است كه طي دوران حضور در قدرت عملاً سناريوي براندازي مخملين را همراستا با بيگانگان در كشور اجرا ميكردند.
مستند اين سناريو را هم ميتوان در اظهارات سعيد حجاريان در گفتوگو با روزنامه شرق بعد از انتخابات مجلس هفتم رهگيري كرد، آنگاه كه وقتي خبرنگار سؤال ميكند كه چرا اصلاحطلبان با شكست مواجه شدند، در پاسخ ميگويد:« يكي از دلايل شكست اصلاحطلبان اين بود كه هواداران اصلاحات حاضر به هزينه كردن كف خيابانها نبودند، اگر آن روز كه100نماينده در مجلس تحصن كردند، 2ميليون نفر از طرفداران اصلاحطلبان به خيابانها ميآمدند و در اطراف مجلس تحصن ميكردند، طرف مقابل تسليم ميشد و اصلاحطلبان پيروز ميشدند.»
حالا ديگر ترديد نميتوان كرد كه چرا اصلاحطلبان سعي كردند هيجانات خياباني روزهاي قبل از انتخابات 88 را به سرمايهاي براي تكرار فتنه 78 و تحصن مجلس ششم تبديل كنند و بر سر نظام آن بياورند كه تحريمهاي فلجكننده و فشارها و تهديدات كنوني دشمنان ناشي از آن است.
شايد اكنون كه آقاي جهانگيري و ساير همفكران «معتدلان» از ضرورت بازگشت و حضور در نظام سخن ميگويند بر اين بازخواني گذشته برآشوبند و حتي تلاش كنند براي اين وجيزه پرونده قطوري در آستانه انتخابات بسازند، ولي واقعيت آن است كه چپ سنتي گذشته آنگاه دچار انحراف شد كه عنانش را دست افراطيوني داد كه نه به امام باور داشتند و نه به انقلاب، كساني كه هنوز هم عنان اين جريان را در اختيار دارند و آن را مديريت ميكنند.
منبع:جوان