مناظره دوم انتخاباتي ميان نامزدهاي رياست جمهوري دوازدهم در حالي برگزار شد كه ارزيابيها نشانگر آن است كه اين مناظره در انتخاب نهايي مردم، تأثيري تعيينكننده داشته است.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، مناظره دوم انتخاباتي ميان نامزدهاي رياست جمهوري دوازدهم در حالي برگزار شد كه ارزيابيها نشانگر آن است كه اين مناظره در انتخاب نهايي مردم، تأثيري تعيينكننده داشته است. هنگاميكه موضوعات «فرهنگي» و «سياسي» بهعنوان موضوع بحث جلسه دوم مناظره اعلام شد، بسياري پيشبيني ميكردند با توجه به رويكردها و علاقهمنديهاي دولتمردان يازدهم، فضاي عمومي اين مناظره به سود نامزدهاي اين طيف رقم خورده و باعث تقويت موقعيت آنها در كارزار انتخاباتي شود، خصوصاً آنكه در مناظره پيشين كه با محوريت مسائل اجتماعي انجام پذيرفت، منتقدان دولت دست برتري يافته بودند. با اين حال فضاي مناظره بهگونهاي رقم خورد كه عملاً مطابق مطلوب جريان حامي دولت مستقر پيش نرفت و پيشبيني يادشده تحقق نيافت. به نظر ميرسد نامزدهاي جريان دولت با چند چالش جدي در اين مناظره مواجه شدند:
1 ـ هرچند موضوع مناظره سياسي و فرهنگي تعيينشده بود، اما خواه يا ناخواه مطالبه اصلي جامعه كه موضوع معيشت و مشكلات اقتصادي بود، بر فضاي مناظره سايه افكند. روشن است كه در اين حوزه دست دولت تقريباً خالي است و عملاً رهاورد چنداني براي عرضه ندارد. ناكارآمدي سازوكار دولت براي حل مشكلات اقتصادي كه در بررسي كارنامه اقتصادي برجام انجام گرفت، عملاً نقطهاي را كه آقاي روحاني و معاون اولش روي آن بهعنوان مزيت نسبي تكيه كرده بودند، بياثر كرد. علاوه بر اينها اذعان برخي مقامات دولتي در رفع نشدن تحريمها خصوصاً در حوزه بانكي، كار را براي منتقدان دولت آسانتر كرد.
از سوي ديگر تأثيرات آشكار ركود اقتصادي بر موضوعات فرهنگي كه در مسائلي همچون معضلات معيشتي فرهنگيان، ركود علمي و بيكاري فارغالتحصيلان دانشگاهي بروز يافت، دستهاي خالي دولت در تحقق مطالبات جامعه را بيشتر نمايان ساخت.
2 ـ موضوع اشرافيت از جمله مؤلفههاي مؤثر بر روند مناظره دوم بود. طرح ماجراي جنجالي كشف محموله وارداتي دختر وزير آموزشوپرورش، نقطه مؤثري در به چالش كشيدن دولت مستقر بود كه در اين ميان پاسخ ناشيانه آقاي جهانگيري عملاً به زيان دولت تمام شد.
در ادامه بحث نيز طرح پرسش چالشي سادهزيستي از آقاي روحاني و پاسخ كاملاً نامرتبط وي موضوع اشرافيگري در دولت يازدهم را بيشتر به رخ كشيد.
3 ـ نااميدي از حل مشكلات در بطن نامزدهاي دولت مستقر رخنمايي ميكرد. به نظر ميرسد برداشت جامعه از گفتوگوهاي رئيسجمهور و معاون اولش، عدم امكان ايجاد شغل براي چند ميليون جوان بيكار در بازه زماني چهار سال آينده بود و اين نامزدها صراحتاً رقباي خود را نيز در حل مسئله ناتوان نشان ميدادند. اين يك معنا بيشتر ندارد و آن اينكه دولتي كه با شعار «اميد» بر سر كار آمده است، قصد دارد با شعار «نميشود» و «يأس» به كار خود ادامه دهد. طبيعي است كه وقتي ايده مركزي و فلسفه وجودي يك پديده و جريان آسيب ببيند، ادامه حيات آن با دشواري روبهرو ميشود. شايد طرحريزان اتاق فكر جريان اعتدال به اين مهم توجه نداشتهاند كه غيرمستقيم در حال پايان دادن به عمر دولت خود هستند.
4 ـ يكي از رويكردهاي ناشيانه و ناكارآمدي كه در هر دو مناظره اخير از سوي نامزدهاي دولتي دنبال شد، بهرهگيري از الگوهاي كليشهاي و تاريخمصرف گذشتهاي است كه در انتخابات 92 مورداستفاده آقاي روحاني قرار گرفته بود. رقيبهراسي با برچسبزني كليشهاي كه در قالب استعمال واژه تكراري «گازانبري» انجام گرفت يا تاكتيك جنگ رواني «انتقال» كه با طرح نام برخي هنرمندان در مناظره اجرا شد، از جمله اين الگوها بودند. گويا مهندسان عمليات رواني دولت از ياد برده بودند كه اين تاكتيكها در سال 92 زماني كارگر افتاد كه آقاي روحاني بهعنوان نماد نقد وضع موجود بود و در شرايطي كه او سكاندار دولت مستقر و نماد وضع موجود است، مؤثر نيست. نمونه ديگر سناريوي نخنما شده مظلومنمايي است كه با الگوگيري از اشك ريختن رئيسجمهور مستقر در سال 1380 در مقابل رسانهها اجرا شد و البته چندان هم مؤثر نبوده است.
5 ـ يكي از ديگر نقاط ضعف رويكرد دولتيها در مناظرات اخير اشتباه محاسباتي در مخاطب قرار دادن سبدهاي رأي اجتماعي است. چنانكه مشاهده ميشود عمده گفتمان انتخاباتي اينان در اين مناظرات و ساير برنامههاي تبليغاتي، قشر متوسط به بالا و مرفه جامعه را مخاطب قرار ميدهد و متناسب با مطالبات و علايق آنها شعار ميدهد. گويا روحاني و مديران انتخاباتياش فراموش كردهاند كه آنچه در سال 92 وي را راهي پاستور كرد، رأي طبقات محروم و مستضعف، حاشيهنشينها و روستاييان بود. اگر اين رأي به سود روحاني به صندوق ريخته نميشد، معلوم نبود او اكنون رئيسجمهور باشد. با اين حال بيشتر بيمهريها در چهار سال گذشته و حتي در برنامههاي انتخاباتي او در خصوص اين قشر است. با اين حال برخي تحليلگران معتقدند اين بيمهري خصوصاً در مقطع اخير اتفاقاً هدفمند و هوشمندانه بوده و به جهت نااميدسازي اين قشر و منصرف كردن آنها از مشاركت در انتخابات است، بهگونهاي كه جريان دولتي بيشتر تمايل دارد كاهش مشاركت محسوسي در طبقات متوسط به پايين و محرومين رخ دهد.
اينك تنها يك مناظره تا مرحله اول انتخابات باقي است. اقتصادي بودن موضوع آن، كار را براي نمايندگان وضع موجود سختتر ميكند و بسياري از تحليلگران با توجه به ارزيابيها از بازخورد اجتماعي دو مناظره اول، دومرحلهاي شدن انتخابات را قطعي ميدانند. دومرحلهاي شدن انتخاباتي كه رئيسجمهور مستقر در آن رقابت ميكند، ميتواند بهمعناي احتمال بالاي چهارساله شدن رئيسجمهور و عدم كاميابي او در رقابتها باشد. شايد تنها عاملي كه بتواند نامزد جريان مستقر را از ورطه رقابت ريسكپذير در دور دوم نجات دهد، رويدادي خارقالعاده و خارج از رقابتهاي منطقي انتخابات باشد، رويدادي مثل امدادي از سوي شركاي غربي براي جريان غربگراي داخلي يا زدن زير ميز بازي انتخاباتي موجود.
منبع:جوان