به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، سومين مناظره كه پربينندهترين مناظره انتخاباتي دوازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري است، فردا برگزار ميشود. بر اساس نظرسنجيهاي گوناگون توسط نهادهاي متفاوت، مهم ترين دغدغه مردم، مسائل اقتصادي و معيشتي شان است. بيكاري بزرگترين مشكل مردم و ركود، جديترين مشكل توليدكنندگان و كارآفرينان است. 6 نامزد انتخابات دوره دوازدهم، فردا رو در روي هم قرار ميگيرند. سه نامزد طرفدار تثبيت دولت روحاني و ادامه كار او هستند و سه نامزد ديگر معتقدند بايد تحولي در دولت صورت بگيرد و قطار اجرا در مسير جديد سير كند تا مشکلات مردم حل شود.
دولت در اين چند سال پرسشهاي منتقدين را بيپاسخ گذاشته و چون تريبون يكطرفه در اختيار داشته است منتقدين خود را با عبارات موهن نواخته و در پايان هم آنها را به جهنم حوالت داده است.
پرسشها چيست و چه كسي بايد به آنها پاسخ دهد؟
1- اولين پرسش، فهرست وعدههايي است كه رئيس دولت کنوني، قبل و بعد از انتخاب شدن داده است. دولت بيش از 140 وعده اقتصادي داده كه به بسياري از آنها عمل نكرده است. وقتي هم آن وعدهها را يادآور ميشويم، انكار ميكند. در مناظره اول رئيسجمهور وعده 4 ميليون شغل با فعالكردن گردشگري را منكر شد، وقتي سند آن را به او نشان دادند باز بر انكار به شيوه ديگر اصرار كرد.
2- دولت وعده داده بود با فساد مبارزه كند. اما فساد 8 هزار ميليارد توماني در صندوق ذخيره فرهنگيان، ورود وزير آموزش و پرورش به عنوان يك وارد كننده پوشاك در هيبت رئيس هيئت مديره يك شركت خصوصي، پرونده تخلفات مالي برادر رئيسجمهور، پروندههاي گوناگون از اختلاس و... در بانكها، روي ميز دستگاه قضائي است. دولت توفيقي در مبارزه با فساد نداشته است.
3- دولت وعده داده بود با تبعيض ناروا برخورد كند اما سند حقوقهاي نجومي و وامهاي كم بهره به مديران، به صفحات اول روزنامهها راه يافت و قلب مردم ايران به ويژه كارمندان زحمتكش دولت را كه با حقوق بخور و نمير زندگي ميكنند جريحهدار كرد.
4- رئيس دولت که وعده داده بود برنامه 100 روزه و يكساله و چند ساله دارد، معلوم شد بيبرنامهترين دولت پس از انقلاب است. دولت به برنامه پنجم عمل نكرد. تفريغ بودجه سالهاي 92 ، 93 و 94 نشان ميدهد رئيس دولت به ترتيب در اين سالها 35 ، 30 و 33 درصد احكام بودجهاي كه خود به مجلس آورده به آن عمل كرده است و بيش از 65 درصد بقيه آن بلا اجرا مانده يا به اهداف مورد نظر نرسيده است.
5- دولت يازدهم مدعي است توليد و فروش نفت را افزايش داده است اما در سالهاي 92 و 93 ميلياردها دلار نفت فروخته كه نيمي از آن را نتوانسته است از بدهكاران نفتي بگيرد. رئيس دولت و معاون اول او پرونده بابك زنجاني را پيراهن عثمان كرده و بر سر دولت قبلي و رقبا ميكوبد اما از بدهكاران نفتي داخلي و خارجي خود هيچ سخني به ميان نميآورد.
6- دولت يازدهم ميلياردها دلار بنزين وارد كرده است كه ميتوانست با نيمي از هزينههاي واردات بنزين، پالايشگاه بسازد و كشور را از واردات بنزين بينياز كند. پالايشگاه ستاره خليجفارس بدون كمك فني و مالي دولت توسط سپاه به ثمر رسيد. سهم دولت از اين پروژه فقط افتتاح آن توسط رئيس جمهور بود!
7- رئيس دولت وقتي به مصدر امور نشست، گفت؛ «خزانه خالي است.» اما با همين خزانه خالي هزينههاي دولت را 3 برابر كرد و به مديران خود حقوق نجومي داد و هيچ پاسخي هم به پرسشهاي مردم و افكار عمومي در اين زمينه نداد. نه يك مدير نجومي بر كنار و نه يك حقوق بگير نجومي مجازات شد. در دفاع از آنها نيز گفته شد؛ «ذخاير نظام هستند!» دولت با اين رويكرد، افكار عمومي را جريحهدار كرد.
8- بي انضباطي مالي در حوزه اقتصادي در كاركرد دولت موج ميزند. گزارش هاي نهادهاي نظارتي به ويژه ديوان محاسبات، سند اين ادعاست. دولت براي جلوگيري از افشاي تخلفات، بر اسناد ماليه عمومي مهر محرمانه زد و بر خلاف قانون انتشار دسترسي به اطلاعات، اجازه نداد رسانهها به عنوان نمايندگي افكار عمومي به اين پروندهها ورود پيدا كنند.
9- معاون اول رئيس جمهور از يك طرف ميگويد دولت گذشته 700 ميليارد دلار، آن هم در اوج تحريمها، درآمد داشته است. رئيس جمهور از طرف ديگر ميگويد به خاطر مواضع دولت، صدور نفت به پايينترين حد خود رسيده بود. اگر حرف اول درست است پس حرف دوم چه مي شود؟ اگر حرف دوم درست است صحت درآمد سرشار دولت قبل از نفت چه مي شود؟ چرا دولت درآمد ناشي از نفت در سالهاي تصدي خود را با درآمد دولت قبلي منتشر نميكند تا ادعاهاي خود را محك بزند؟
10- 13 اصل از اصول قانون اساسي در حوزه اقتصاد و امور مالي بر زمين مانده است . برنامه چشمانداز بيستساله و برنامه پنجساله پنجم وفق گزارش تفريغ بودجه رعايت نشده است، چرا كه دولت هم در طراحي بودجه كل كشور در اين سالها و هم در اجرا مشكل داشته و به آن عمل نكرده است. قانون اجراي اصل 44 قانون اساسي زير پاگذاشته شد و واگذاريها در اين دولت در پايينترين سطح بوده و هيچ اتفاقي نيفتاده است. قانون هدفمندي يارانهها ناديده گرفته شده و يارانه ثروتمندان حذف نشد. قانون منع تصدي دوشغل در اين دولت ناديده گرفته شد. از اجراي سياستهاي ابلاغي اقتصاد مقاومتي تصوير درستي ارائه نشده است.
دولت، دولت بيبرنامه است. در نوشتن برنامه ششم اخلال كرد و وقتي مجلس اين بار سنگين را به دوش كشيد، دولت همراهي لازم را نكرد. قرار بود رئيس مجمع تشخيص مصلحت گزارش عملكرد دولت در حوزه اجراي برنامه پنجساله سوم را تهيه كند اما عمر او كفاف نداد و هيچ گزارشي به مردم در اين ارتباط غير از گزارش نااميدكننده تفريغ بودجه ديوان محاسبات وجود ندارد.
قانون محاسبات عمومي كه به ماليه عمومي نظم و نسق ميدهد ناديده گرفته شد، لذا حجم نقدينگي به سه برابر در دولت كنوني افزايش يافت. بدهي دولت به بانكها به همين ميزان افزايش يافته است.
مردم، دولت را پير، فرتوت، خسته و بسته ميبينند، به همين دليل پاسخهاي خود را در زمينه عمل به مطالبات معيشتي نگرفتند. امروز مردم ميپرسند روحاني براي ما چه كرده است؟
با وجود صدها ساعت صحبت راني رئيس جمهور و معاون اول او در صدا و سيما و ميتينگها، مردم پاسخي به پرسش ها نميشنوند.
امروز رئيس جمهور زير آواري از سؤالات و مطالبات مردم كه محصول 4 سال كاركرد اوست به سر ميبرد. او در پاسخ به اين سؤالات نه تنها ادب رقابت را رعايت نميكند بلكه مطالبي ميگويد كه متضمن اهانت و دروغ و تشويش اذهان عمومي است.
به اين پاسخها كه رئيس جمهور مستقر در همدان در جمع مردم داده توجه كنيد؛
- ملت حصر نميخواهد
- در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند
- مردم اگر خانه بنشينند پيادهروها را ديواركشي ميكنند
- در جلسهاي تصميم گرفتند در تهران پيادهروها را زنانه، مردانه كنند
- آمدهام به خشونتطلبان پايان دهم
- ما به دنبال آزادي هستيم
چه تناسبي بين اين پاسخ ها و آن پرسشهاست؟ مردم سؤال ميكنند كدام خشونت، كدام ديواركشي، كدام آزادي و..؟. ما چه ميگوييم، رئيسجمهور چه ميگويد؟!
او در برابر يك استاد برجسته دانشگاه، يك روحاني برجسته و باسابقه در نظام و يك سرباز وفادار امام و رهبري و مردم كه از جواني جان خود را در دست گرفته و با دشمنان قسمخورده نظام مبارزه كرده و توانايي و قدرت خود را در سمتها و مديريتهاي بالاي نظام نشان داده است، قرار دارد. كارنامه سياسي آنها روشن است، مردم به خوبي آن را ميشناسند. رئيس جمهور با اهانت به رقبا، شعور سياسي مردم را ناديده ميگيرد. او ميگويد من يك حقوقدان هستم اما حقوق رقبا و منتقدين را رعايت نميكند و يك بار از روي عصبانيت از تريبون رسانه ملي بيپروا اعلام كرد؛ «برويد به جهنم»!
مردم روز جمعه پاسخهاي او و معاون اولش را در برابر پرسشهاي جدي و اجتنابناپذير محك ميزنند. بعيد است پاسخهاي او هم سنخ همان حرفهايي باشد كه در همدان و اروميه زد. چرا كه بيش از اين نميتواند شعور مردم را ناديده بگيرد.
روحاني همواره گفته به ممشاي اعتدال و آرامش پايبند است، اما اين روزها عنان از كف داده و به مسير خشونت و افراط و بدزباني و رقيب هراسي روي آورده است. او اگر به همين مسير ادامه دهد نشان خواهد داد به صف كساني ميپيوندد كه انتخابات را بهانه مي دانند و مقصد ديگري دارند.
منبع:رسالت