به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، «با مغالطههاي سياسي مثل مغالطههاي فلسفي ذهن افراد را با يک چشم بندي و تردستي منحرف مي کنند. بايد قدرت تحليل سياسي را در جوان به وجود آورد که بتواند مغالطه را بشناسد و مچ مغالطهکننده را بگيرد».(رهبرمعظم انقلاب - مرداد 85).
شاید برجستهترین نمود سه مناظره برگزارشده را رویکرد فریبکارانه برخی کاندیداها با افکارعمومی دانست که باعث شد تا در هر برنامه و مناظرهای مجبور به مغالطه سیاسی و تناقضگوییهای بیشتری برای توجیه عملکرد منفی خود روی بیاورند.
از میان مغالطههای فراوانی که یک کاندیدا با نامزد مکملش انجام دادند، فقط به سه مورد آنها اشاره میکنیم.
مغالطه اول: مقابل دوربين و چشم در چشم مردم از یک سو هم وعده میدهند و هم زيرميز وعده هاي خود ميزنند و از سوي ديگر ادعا ميکنند به تمام وعدههايشان عمل کردهاند! اين مغالطه و رويکرد پوپوليستي را چگونه باید توجيه کرد؟ در مناظره انتخاباتي ادعا کردند عدهاي که شعار رشد 26 درصدي به مردم ميدهند، بگويند کجاي دنيا توانسته چنين رشد اقتصادي داشته باشد؟
اولا بايد گفت درهمین یک ادعا هم مردم صداقت را در شما نمیبینند چراکه تاکنون مردم از زبان هیچکدام از نامزدهاي اين دوره از انتخابات نشنيدهاند که وعده رشد 26 درصدي داده باشند، اینکه «خود بگويید و خود بخندید» زيبنده رييس جمهوري اسلامي ايران نيست! کاندیدایی که وعده داده رشد اقتصادی را دوبرابر میکنم، رشد واقعی اقتصاد را حدود یک درصد میداند که قول داده آن را دو برایر میکند، نه اینکه ادعای رشد 11 تا 13 درصدی شما را مبنا قرار داده باشد که شما نتیجه وعده 26 درصد را از آن میگیرید!
ثانيا شما که ادعاي رشد8 و11 و13 درصدي دارید بايد پاسخ دهید که کجاي دنيا که تحت تحريم هم نيستند، توانسته به چنين رشد اقتصادي برسد؟ جهت اطلاع ایشان میگوییم که 14بهمن گذشته کمیسیون اروپا در گزارش خود اعلام کرد رشد اقتصادی کشورهای عضو منطقه پولی یورو، نسبت به سال قبل، از یکوشش دهم درصد به یک و هشت دهم درصد افزایش یافته و پیشبینی رشد اقتصادی برای سال 2017 کاهش مییابد. یعنی رشد اقتصادی منطقه یورو فقط 2 دهم درصد رشد داشته و امسال نیز کمتر هم میشود. شبکه خبری یورونیوز نیز میانگین رشد اقتصادی سال گذشته آمریکا را ۱.۶ درصد اعلام کرد.
ثالثا آقای روحاني ادعا کرده « سالهای قبل از سال 92 سرمايهگذاری خارجی متوقف و منفی شد، ولي اکنون صدها شرکت و موسسه اقتصادی دنيا برای حضور در ايران مسابقه گذاشتند»!.برخلاف اظهارات آقاي روحانی گزارش آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل)که مرجع رسمی اعلام آمار جذب سرمايه خارجی در دنيا است، نشان ميدهد ميزان جذب منابع خارجي ایران در سال 95، منفی و به يک دهم ميزان مصوب کاهش يافته است. یعنی دولت یازدهم از بیش از ده میلیارد و 400 میلیون دلار مصوب برای جذب سرمایههای خارجی در سال 95، یکسال بعد از اجرای برجام و در اوج رفت و آمدهای هیاتهای سیاسی - تجاری غربیها به تهران، فقط یک میلیارد دلار ( 10 درصد) جذب کرده در حالی که براساس آمار همین سازمان بینالمللی دولت دهم در اوج تحریمها در سالهای 90 و 91 بیش از 93 تا 95 درصد میزان مصوب را جذب کرده است.
آمار رسمی گمرک کشور نیز نشان میدهد حجم تجارت خارجی کشور در سال 90 و در اوج تحریمها 108 و 6 دهم میلیارد دلار بوده است اما در سال 95 و یکسال بعد از اجرای برجام 18و دو دهم میلیارد دلار نسبت به سال 90 کاهش داشته است. خبرگزاری رویترز نیز همزمان با برگزاری مناظره سوم در گزارشی اعلام کرده از بیش از 12 موافقتنامه نفت و گاز امضاء شده با تهران، هنوز هیچکدام به علت برطرف نشدن تحریمها وارد سرمایهگذاری خارجی نشده و حتی یک قرارداد آی پی سی هم تأیید نشده است. رئیس بخش اکتشافات و تولید شرکت نفتی توتال هم در نشست ماه گذشته مجمع نفت و گاز اتحادیه اروپا تاکید کرده « سرانجام همه چیز در باره توافقنامهها و سرمایه گذاری در ایران به حرف ختم شده»!
رابعا آقای روحانی در اظهاراتی تاکيد کرده بود«رشد اقتصادی 8 درصدی در گرو به ميدان آمدن و جذب50 ميليارد دلار سرمايه خارجی است».حال که نه تنها سرمایه گذاری خارجی را افزایش ندادهاند، بلکه میزان آن کاهش هم یافته، باید پاسخ دهند با جذب فقط یک میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی و کاهش حدود 20 درصدی حجم تجارت خارجی، رشد 11درصدي ادعایی چگونه محقق شده است؟
مغالطه دوم: آقاي روحاني ادعا ميکند شهرهاي زيرزميني موشکي را نشان دادند تا برجام را برهم بزنند!. این سخن نشان ميدهد وي در حالي که خود را متخصص امنيت ملي ميداند، چقدر از شرايط حاکم بر جهان و ملزومات مذاکره با قدرتهاي خارجي در اين اوضاع پر تنش منطقه بیخبر است. اولا هرچند برنامه موشکي کشور در جهت اصل بازدارندگي انجام ميشود و متاثر از برجام و غير برجام نيست، اما آقايان اگر از مولفههاي قدرت درک درستي داشتند، مي توانستند اين اقتدار دفاعي کشور را به عنوان پشتوانه قدرتمند و برگ برندهاي روي ميز مذاکرات جلوي چشم 1+5 بگذارند و طرفهاي مذاکرهکننده را مجبور به پذيرفتن حقوق هستهای ملت ايران بدون نابود کردن دستاوردهای هستهای کنند، نه اينکه با دست خالي سر ميز مذاکره حاضر شوند تا آنها تمام گزينه هايشان را روي ميز بگذارند و آقایان از روي ترس مجبور به پذيرش زیادهخواهیهای آنها شوند.
ثانيا اين اظهارنظر را بايد در جهت همان سياست ضد دفاعي و اظهارات وزیرخارجه در دانشگاه تهران تلقي کرد که گفته بود امريکا با يک موشک ميتواند ايران را نابود کند!. بيان چنين اظهاراتي که گویندگان آن مرعوب قدرت پوشالي امريکا شدهاند و از ترس امريکا حتي اجازه پرتاب ماهواره صرفا علمي ساخت دانشمندان جوان داخلي را هم ندارند، خيلي جاي تعجب ندارد، اما جاي تعجب دارد که ادعاي استراتژيست بودن در موضوع امنيت ملي و دیپلماسی را دارند. چنين اظهاراتي از این جهت جاي تعجب ندارد که در جلسه علنی 23 تیر 59 مجلس شورای اسلامی، مدعی چنین سخنانی، بطور رسمی خواستار انحلال زبدهترین تیپ 12 هزار نفری ارتش یا «کلاه سبزها» شده و گفته بود«اینها خطرناک هستند»! و یا براساس خاطرات رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت در بحبوحه جنگ برای انحلال تیپها و لشکرهای سپاه اتفاق نظر داشتند اما با تیزبینی به موقع حضرت امام(ره) و صدور حکمی از سوی ایشان برای مجهز شدن سپاه به نیروهای زمینی، هوایی و دریایی قوی، این حرکت ضد دفاعی کشور خنثی شد.
ثالثا متاسفانه آقايان همانگونه که در طول مذاکرات هسته اي با دادن آدرس هاي غلط مجبور به تسليم برجام ديکته شده امريکا شدند، اکنون نيز براي حفظ برجامي که از سوي امريکا در معرض تهديد قرار دارد، باز به دادن آدرسهاي غلط روي آوردهاند و از گذشته عبرت لازم را نگرفتهاند.
رابعا نکته مهم اين است که متاسفانه با دادن چنين آدرسهاي غلطي، براي کشور «فرصتسوزي» و براي امريکا «فرصتسازي» ميکنند تا بر تشديد فشارهای خود علیه ملت ایران بيفزايد. اينکه از يک سو با چنين آدرس دادنهاي غلطي اقتدار دفاعي کشور را زير سوال ببريد و از سوي ديگر مردم را از سايه جنگ بترسانيد، معني غير از اين ندارد که دشمن را ترغيب به حمله به کشور ميکنيد!، درحالی که ديگران را متهم و مردم را از رقباي خود با القاء سایه جنگ مي ترسانید. لذا باید پاسخ دهید شما جنگ طلب هستيد يا رقيبانتان؟؟؟
مغالطه سوم: ادعا میکنند رقیب ما ميخواهد مثل دولت قبل زنان را در خانه زنداني کند و وسط خیابانها و پیادهروها دیوار بکشد و دختران و پسران را از هم جدا کند!؟ هرچند بیان چنین سخنانی از کم مایه بودن گوینده آن حکایت دارد و توهین به فهم و شعور مردم است، اما اولا چرا نمیگویند که دوستان آن روز و حامیان امروز خود آنها بودند که در دهه 60 سنجاق و پونز را در پیشانی دختران فرو میکردند و این مقام معظم رهبری بود که آن زمان در مقابل آنها ایستادند و جلو دیوار کشی در دانشگاهها را گرفتند. ثانیا کسي چنین ادعایی میکند که اکنون با سیاستهای اقتصادی نادرستش و تعطيلي کارخانهها نه تنها زنان، بلکه مردها را هم خانه نشين کرده است!.
ثالثا کسی چنین ادعایی را میکند که همسران رقیبانش استاد دانشگاه هستند و در جامعه حضوری فعالانه دارند، اما همسر خودش خانهدار است. لذا مغالطه کنندگان بعيد است بتوانند به اين راحتي زمين بازي را از مسائل و مشکلات اقتصادي مردم تغيير دهند و کارنامه منفي خود را بپوشانند.در عصر جريان آزاد اطلاعات مغالطه سیاسی و تحريف واقعيتها به اين سادگيها عملي نيست و جوانان ما براحتی میتوانند مچ مغالطه کنندگان را بگیرند. این مغالطهها نشان میدهد آقایان از باخت صحنه شطرنج مناظرههای انتخاباتی بسیار نگرانند.
منبع:کیهان