علي ميرزايي - گروه پاتوق شيشه اي؛
جستجو کردن و کنکاش و فضولي قدغن
طعنه بر قافله ي مفسد پولي قدغن
***
کينه در سينه و بغضي به گلوي تو اگر
از معاويه و از شمر و ز خولي قدغن
***
روي سر مخملي از مرکز لندن بکشيد
لاجرم گر نخوري حقه و گولي قدغن
***
تا كه برپا نشود محکمه ي فتنه گران
بهر برپائي آن سعي و عجولي قدغن
***
صحنه آرائيِ سبزي که دگر بي خطر است
گر از اين فتنه و اين جمله ملولي قدغن
***
تا که چاقو به سر و روي قلم ها زده ام
سخن از فتنه و تبيين اصولي قدغن
***
پرده برداريِ از خرقه سالوس و ريا
هر زماني و مکان، عرضي و طولي قدغن
***
حکم عقل است اخوي تا که در اين سعي و خطا
يقه گيري ز تو، گر بچه ي غولي قدغن
***
سخن و حرف و حديثي كه به حق گفته كني
بعد آن گر ندهي يکسره کولي قدغن
***
چونكه امر از طرف اجنبيان آمده است
گشنه ها را پس از اين، کاسه ي شولي(1) قدغن
***
آرزو داري اگر زنده بماني به جهان
جستجو کردن و کنکاش و فضولي قدغن!
(1) شولي نام آش محلي استان يزد.
/انتهاي پيام/