به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو؛ «هادی محمدی» طی یادداشتی نوشت:
آخرین کوچه های محله سرخچانه و میدان در موصل غربی در حال پاکسازی است و نفس های داعش بدون ابوبکر بغدادی هم به شمارش افتاده است و مسجد النوری به عنوان نماد خلافت تکفیری- وهابی از لوث تروریست ها پاک شد. با اینکه هواپیماهای آمریکایی طبق رویه همیشگی در موصل غربی باز هم در یک اشتباه عمدی به نیروهای نظامی عراقی حمله کردند و ۷ بالگرد آنها در روستای سعدیه در مجاورت حویجه و کوههای حمرین، به داعشی ها نفس مصنوعی می دمند تا شاید چند روز بیشتر تکفیری ها بتوانند مقاومت کنند، با این حال مردم عراق شادی و جشن ملی را برای این پیروزی آغاز کرده اند.
مساله مهم این است که ماشین تروریستی داعش و شکست آن هیچ اهمیتی ندارد و شکست اصلی را آمریکا و بقیه حامیان منطقه ای آنها از ترکیه و عربستان تا قطر و رژیم صهیونیستی خورده اند.تمامی جنجال و خط ونشان های آمریکا در سوریه و یا دستپاچگی عملیاتی صهیونیست ها در قنیطره و یا آرزوی اردوغان برای ورود به ادلب برای آن است که سرعت سقوط پروژه تروریستی در عراق و سوریه را کند کنند. دلیل آنهم روشن است، چراکه آنها گزینه فوری، موثر و کارآمدی برای تغییر معادله ی میدان ندارند.
ژست عملیاتی آمریکا برای حمله به سوریه هم با موضع روشن و قاطع روسیه و ایران ، به ثمر ننشست و آمریکا برای جمع کردن اوضاع و حفظ آبروی ریخته شده خود ، اعلام کرد سوریه حمله شیمیایی خود را لغو کرده است!!!
نکته اصلی در رخداد بزرگ موصل آن است که در کنار تکمیل شدن پازل قدرت منطقه ای مقاومت، دو گفتمان مقاومت و مذاکره و سازش در بوته ی آزمایش ژئوپلتیک منطقه ای ، کارنامه ی خود را نشان می دهند. مقاومت منطقه ای نشان داد که امنیت ساز، کارآمد، پیروز و ناتوان کننده ی دشمن و شکست دهنده پروژه های چند ده میلیاردی و نابود کننده ماشین تروریسم تکفیری است که باید به عنوان پیاده نظام سیاست های استعماری عمل می کردند. گفتمان مقاومت آنچنان فرسایشی در استراتژی ها و تاکتیک های غربی، صهیونیستی و شرکای ورشکسته آنها در منطقه ایجاد کرده که هراس و خوف بر آنها حاکم نموده است.
این در حالی است که تجربه مذاکراتی برجام که مدل هوشمندی برای امتیازگیری یکطرفه آمریکا و تسلیم طرف مذاکره کننده بود ، در شرایط مراقبت های ویژه بسر می برد. نگاه ملی و منصفاانه به حاصل و کارکرد برجام تاکید داردکه هم روش مذاکره و هم در سناریوها ی آن و هم در مدل توافق و هم در متن نهایی ، نتیجه ی قابل افتخار وجود ندارد. بویژه اینکه در خوشبینانه ترین نگاه به نتایج احتمالی و آتی آن، باید به امید شرکای غربی آمریکایی باشیم که بر خلاف اراده و سیاست های آمریکا عمل کنند و حداقل های احتمالی را در برجام نصیب ایران نمایند. این گفتمان مذاکراتی با اعتماد به طرف آمریکایی ، آنچنان معیوب است که بانیان و حامیان آن را هم به زودی به انقیاد از آن خواهد کشید.
صدای سیلی موشکی ایران در دیرالزور( المیادین ) و آزاد سازی موصل که باید گامهای پایانی را در عراق کامل کند، در گوش آمریکا ، رژیم صهیونیستی و عربستان پیچیده و محاسبات خام آنها را بر هم زده است، به نحوی که قادر به تدوین و اجرای یک راهبرد موثر و گزینه های کار آمد نیستند. این بن بست راهبردی آمریکایی بسیار شبیه به بن بست استراتژیک رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ می باشد که قدرت ریسک ، بازدارندگی ، معادله و مدیریت برتر در جنگ را از صهیونیست ها سلب کردو امروز ناچار هستند به امید آل سعود و تروریست های وهابی و تکفیری و پشت سر آنها پنهان شوند که سست تر از خانه ی عنکبوت خواهد بود.