به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو؛ «یدالله جوانی» طی یادداشتی نوشت:
امنیت، آرامش، ثبات و پیشرفت در هر کشوری، به جز در سایه اقتدار و قدرت، به دست نمی آیند. اگر امروز به رغم توطئه های فراوان جبهه استکبار، ایران کشوری برخوردار از امینت، آرامش، ثبات و در حال پیشرفت می باشد؛ این امور ارزشمند، نتیجه اقتدار ملی است. نقش نیروهای مسلح و صاحبان تفنگ، نقش اصلی در تولید قدرت ملی و اقتدارآفرینی برای کشور است. کشور بدون نیروی مسلح و قدرت نظامی، یا وجود خارجی ندارد، یا امنیت آن اجاره ای بوده و در این صورت چاره ای جز تن دادن به سلطه قدرتهای سلطه گر خارجی و دست کشیدن از استقلال و عزت ملی ندارد.
جمهوری اسلامی در عصر حاضر، از استقلال حقیقی برخوردار است و مردم ایران، مردمی هستند که به رغم فشارهای دشمنان، با عزت زندگی می کنند. عزت و استقلال ملت ایران، نتیجه مجاهدتهای فراوان کسانی است که صاحب تفنگ و دیگر ادوات و ابزارهای نظامی هستند.
سپاه پاسداران به اعتراف دوست و دشمن، نقش اساسی در تامین امنیت، حفظ استقلال و اعتلای عزت ملی دارد. پاسداران اهل جهاد فی سبیل الله بوده و لباس جهاد آنان، لباس عزت ملت ایران است. بدون تردید، اگر جامعه ای لباس جهاد را که تامین کننده عزت اوست از تن حارج سازد، چاره ای جز پوشیدن لباس ذلت و تن دادن به اسارت و وابستگی ندارد. بر اساس همین منطق، در هر جامعه ای، مردم، جریان های سیاسی و تمامی نهادها و سازمان های حکومتی، نیروهای مسلح خود را محترم شمرده و با نهایت تدبیر و هوشمندی، تلاش می کند تا روز به روز بر منزلت اجتماعی این نیروها افزوده شود.
در هر جامعه سیاسی و کشور برخوردار از حاکمیت و قوای حکومتی، تمامی قوا و ارکان حکومت بر مبنای عقلانیت سیاسی، قوای مسلح خود را با نگاهی دوراندیشانه، مورد لطف و عنایت قرار داده و از تخریب و تضعیف آنان به بهانه های مختلف پرهیز می نمایند. متاسفانه این امر عقلایی در ایران، سال های سال است که از سوی برخی از جریان های سیاسی و بعضاً راه یافتگان به ساختار قدرت و قوایی چون قوه مجریه و مقننه، در مقاطعی نادیده انگاشته می شود. بسیار عجیب است که در ایران گروه ها و افرادی هستند که امنیت و فضای آرام را برای فعالیت های سیاسی و اقتصادی خود، از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان اصلی ترین عامل اقتدار جمهوری اسلامی طلب می کنند؛ لکن به اهداف و انگیزه های سیاسی، در خط مقدم اهانت ها و تخریب های این نهاد انقلابی هم قرار دارند.
در روزهای گذشته، برخی از افراد و گروه ها که خود می دانند اگر سپاه نبود، کشور در چه وضعیتی قرار داشت، صرفاً با انگیزه های سیاسی و با هدف دو قطبی سازی جامعه و دادن پیام به مجموعه هایی در داخل و خارج برای گرفتن امتیاز جهت تداوم حیات سیاسی خود، به بهانه های واهی تخریب سپاه را در دستور کار خود قرار داده اند. عجیب تر آن که این تخریب ها، در فضا و شرایطی پر رنگ شده که جبهه استکبار جهانی با محوریت آمریکا سپاه را کانون فشارها و تحریم های خود قرار داده است! آیا بین کسانی که در داخل کشور به تخریب سپاه روی آورده اند، با بیگانگان، آمریکایی ها و صهیونیست ها که همین کار را با هدف تضعیف عامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی انجام می دهند، ارتباطی وجود دارد؟ به هر حال این سوال مهم را، باید با تامل و با توجه به شرایط منطقه و نقش سپاه در تحولات منطقه پاسخ داد.
آمریکایی ها در یک دهه اخیر، در منطقه راهبردی غرب آسیا، دچار شکست های استراتژیک شده اند. به اعتراف خود آمریکایی ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عامل اصلی شکست طرح های آنان در کشورهایی چون عراق و سوریه است. صهیونیست ها نقش سپاه پاسداران را، در شکست هایی که در جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه لبنان و غزه بر آنان وارد شد، یک نقش بی بدیل ارزیابی می کنند. بنابراین تخریب سپاه و تحت فشار قرار گرفتن این عامل اقتدار جمهوری اسلامی و تامین کننده امنیت ایران از سوی آمریکایی ها و صهیونیست ها قابل فهم است. بسیار واضح است که به چه دلایلی آمریکایی ها با تقویت یک طرح در کنگره آمریکا، می خواهند سپاه را در فهرست گروه های تروریستی قرار داده و از این طریق انواع فشارها و تحریم ها را بر مجموعه سپاه وارد سازند.
آری دلایل این فشارها از سوی دشمنان خارجی ملت ایران و انقلاب اسلامی بر سپاه پاسداران، قابل درک است. آنان سپاه پاسداران را، عامل اصلی شکست طرح های خود در منطقه راهبردی غرب آسیا و مانع بزرگی بر سر راه بازاریابی و احیای سلطه خود بر ایران ارزیابی می کنند. بر همین اساس آمریکایی ها با تخریب و تضعیف سپاه، می خواهند این مانع بزرگ را به زعم خود از سر راهشان بردارند. اما آنچه قابل درک نیست، هجمه ها و تخریب های داخلی ها علیه سپاه، و آن هم به صورت هم زمان با فشارهای بیگانگان است. چیزی که درک این مطلب را دشوارتر می سازد، این است که در داخل کسانی سپاه را مورد تخریب قرار می دهند که، از منافع ناشی از اقتدار، تفنگ و موشک سپاه و مجاهدتهای سپاه در حوزه های مختلف برخوردارند.
به راستی اگر این اقتدار و موقعیت کنونی ایران که ناشی از مجاهدتهای سپاه و تفنگ سپاه است وجود نمی داشت، این آقایان در چه شرایطی قرار داشتند؟ آیا به این مهم فکر کرده اند و این گونه غیرمنصفانه به تخریب سپاه می پردازند؟ تفنگ سپاه، عامل حیات و بقای دولت آنان است. دولت بی تفنگ، یک لحظه هم نمی تواند دوام بیاورد. حال که این چنین است، بهتر است مبتنی بر تدبیر و عقلانیت، حرمت تفنگ و صاحبان تفنگ در جمهوری اسلامی، پاس داشته شود و هر چه زودتر به این حرمت شکنی ها پایان داده شود.