مصداقی و افرادی مانند وی در اجرای پروژه سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، همواره بر طبل قتلعام زندانیان در سال ۶۷ کوبیدهاند.
به گزارش گروه سایر رسانه های خبرگزاری دانشجو، ایرج مصداقی، ضدانقلاب فراری که مدتهاست با نوکری برای رسانههای وابسته به سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب، خاطرات ساختگی و توهمات روانپریشانه ارائه داده و به لجنپراکنی علیه انقلاب و نظام اسلامی، به خصوص بخش قضایی و به ویژه شهیدان والامقامی همچون شهید لاجوردی مشغول است، در یکی از تازهترین مهملبافیهای خود در پایگاههای اینترنتی وابسته به سازمان CIA (گویانیوز) و سرویس اطلاعاتی هلند (رادیو زمانه)، بار دیگر شخصیت استثنایی و فرهیخته شهید لاجوردی را هدف قرار داده و مانند همیشه با مشتی ادعاهای متناقض و بدون سند و مدرک، در مسیر پروژه اخیر محافل صهیونی به تطهیر گروهک تروریستی منافقین پرداخته است.
نکته قابل تامل این است که تناقضات لاطائلات مصداقی، آنچنان فاجعهبار است که گاهی کارشناسان و اهالی متخصص رسانه حیرتزده میشوند که برخی رسانههای غرب به چه حضیضی افتادهاند که ناگزیر از نشر و اشاعه چنین مهملاتی شدهاند! مصداقی که پیش از این در سوئد و با هزینه کانونهای اطلاعاتی/جاسوسی غرب، ادعاهایی مجعول و فاقد سند را در قالب خاطرات زندانش انتشار داده بود، ادعا داشت که پس از تجاوز منافقین به ایران (با نیرو و حمایت صدام)، در وقایع تابستان ۱۳۶۰، هرکس در زندانها به اصطلاح مقاومت کرد، اعدام شد.
از طرفی در همان خاطرات به شدت مدعی بود که ذرهای از مواضع خود کوتاه نیامده، همواره در مقابل مسئولین زندان ایستادگی نموده و حتی به شدت در روی آنها پرخاش میکرده است! اما از طرف دیگر علیرغم این به قول خودش مقاومتها، نه تنها اعدام نمیشود که در همان دوران به قول وی سرکوب و اعدام، بارها به مرخصی رفته و سرانجام آزاد شده و با پاسپورت و از فرودگاه مهرآباد به خارج کشور سفر میکند تا در جبهه اپوزیسیون به فعالیت علیه جمهوری اسلامی بپردازد!
مصداقی خودش در پاسخ به یکی دیگر از همپالگیهایش که مدعی ایستادگی و مقاومت در زندان و همچنین قتل عام زندانیان بوده، اما اینک در اروپا مشغول اپوزیسیون بازی است، مینویسد: «.. مشخص کنید در سال ۶۷ در خلال قتلعام زندانیان سیاسی چگونه زنده ماندید؟ آیا اصلا به دادگاهی برده نشدید؟ ... پاسخ دهید چرا شما و امثال شما که دشمنان درجه یک رژیم بودید، به دادگاه برده نشدید؟... شما چگونه از کشور خارج شدید؟...» به نظر میآید، پیش از مخاطب مصداقی در مقابل پرسشهای فوق، خود وی بایستی پاسخگوی این سوالات باشد!
مصداقی و افرادی مانند وی در اجرای پروژه سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، همواره بر طبل قتلعام زندانیان در سال ۶۷ کوبیدهاند و فراموش کردهاند خودشان و بسیاری دیگر از آن زندانیان اینک در خارج کشور هستند. وی در جای دیگر از همان پاسخ به یکی از همپالکیهایش در خارج کشور مینویسد: «.. تمام اینها در حالی است که دهها (و صدها) زندانی مجاهد اکنون زنده و در عراق، اروپا و آمریکا هستند...»
مصداقی در حالی از یک سوی به شرایط طاقتفرسا و رنجبار زندانها در زمان شهید لاجوردی میپردازد که علیرغم همه دروغها و تناقضات گفتههایش، (اگرچه با نسبتهای ناروا و توجیهات ابلهانه)، اما نمیتواند از شرایط مناسبی که شهید لاجوردی در زندان ایجاد کرده بود، سخن نگوید. وی در بخشی از خاطرات خویش به استخر اوین اشاره دارد که زندانیان بندهای مختلف از آن استفاده میکردند (آنچه که امروز شاید برای خیلیها باورکردنی نباشد) و استفاده ناگزیر خود و دوستانش از آن استخر را توجیه میکند! او مینویسد: «.. به هر علتی که بود، رژیم امکانی را در اختیارمان گذاشته بود و دلیلی برای استفاده نکردن از آن نمیدیدیم... بر فرض که رژیم میخواست سوءاستفاده کند. اگر استخر هم نمیرفتیم، باز استفادهاش را میکرد و به دروغ همان ادعا را تکرار میکرد که زندانیان هر روز از استخر استفاده میکنند...»!
از دیگر امکاناتی که شهید لاجوردی در زندان ایجاد کرده بود، ایجاد کارگاههای مختلف و امکان کار و ایجاد درآمد برای زندانیان بود که باز هم مصداقی، اگرچه آن را «بیگاری» میخواند! ولی نمیتواند اشتیاق خود به کار در این کارگاهها را پنهان نماید و در همان خاطراتش مینویسد: «.. من و ... (ف. ا) هر روز اولین کاندیداهای اتاقمان برای رفتن به بیگاری (کار در کارگاهها) بودیم...»!