۱. در اجرای اصل یکصدوبیست ویکم قانون اساسی، نامزد منتخب مردم در انتخابات ریاست جمهری، پس از تنفیذ حکم و نصب رهبری، در جلسه رسمی مجلس شورای اسلامی، با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان مراسم تحلیف را بجا می آورد. در این تحلیف یا سوگند خوردن رئیس جمهور منتخب عین متن اصل مذکور را قرائت میکند:
« من به عنوان رئیس جمهور، در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران، به خداوند متعال سوگند یاد میکنم...»
بعد مؤکدا به انجام اموری و به پرهیز از دست یازیدن به امور دیگری متعهد
میگردد. این مراسم تشریفات نیست و سوگند، سوگند شرعی و تعهدآور است.
بحمدالله تنفیذ دیروز صورت گرفت و فردا انشاءالله شاهد مراسم تحلیف خواهیم بود.
۲. مجلس از سران ده ها کشور و چندین سازمان بین المللی برای حضور در مراسم
تحلیف دعوت کرده است. دسته ای از دعوت شدگان اجابت کردند. در میان آنان ۸
رئیس جمهور ۱۹ رئیس مجلس و مقامات دیگر تا حد نماینده ای از مجلس یک کشور
حضور دارند. جز دو سه استثناء، قاطع مهمانان از کشورهای کمتر تأثیرگذار در
مناسبات بین المللی هستند.
۳. دولت با عذر حفظ امنیت، سطح حفاظت را از حساس به حیاتی ارتقاء داده و
تمامی دستگاه های دولتی و بانک ها دولتی و خصوصی را در روز شنبه، فردا،
تعطیل اعلام کرده است.
۴. آیا حضور مقامات خارجی در مراسم تحلیف از نظر قانون الزامی در کار بود؟
پاسخ منفی است. الزام سیاسی نیز در کار نبوده است(مانند عمل متقابل).
بنابر این تصمیم به دعوت از مهمانان خارجی، صلاح اندیشی مجلس و دولت بوده است.
۵. در اداره عقلانی کشور، هر تصمیم در بخش عمومی وقتی موجه است که روش
هزینه-فایده اجتماعی با وزن دادن به هر فایده و هر هزینة اقتصادی، سیاسی،
اجتماعی و ... بکار گرفته شود و جمع فایده ها از مجموع هزینه ها بیشتر گردد
و در عین حال کار واجب تری که با همان هزینه قابل انجام است بر زمین
نماند.
بدیهی است وزن وضریبی که به هر فایده یا هزینه ای داده میشود، از تصمیمی تا تصمیم دیگر متفاوت است.
۶. فایده اصلی دعوت از مقامات خارجی برای مراسم تحلیف، ابتدائا و بالذات
سیاسی است که در چنین موقعیتی وقتی به دست می آید که قاطبه دعوت شدگان
اجابت کنند و با ترکیبی مناسب، نشانی از اهمیت قائل شدن دیگران برای ایران
باشد که موجب اقتدار بیشتر است. اگر این فایده حاصل شود و ظرفیت تبدیل آن
به منافع اقتصادی وجود داشته باشد، فایده اقتصادی هم در پی خواهد آمد.
۷. هزینه تصمیم به دعوت ابتدائا اقتصادی است و در فقدان بعضی شروط هزینه سیاسی هم دارد.
هزینه اقتصادی از نظر مالی این اقلام را در بر میگیرد:
هزینه پذیرایی از هیئت ها، هزینه حفاظت از مقامات مهمان. چون علی القاعده
برای بازدید از نقاط دیدنی نیز برنامه ریزی میشود، هزینه سفر های داخلی با
حفاظت پرخرج تر باید لحاظ شود. همین طور مبالغی که صرف خرید هدیه به
مهمانان میگردد.
۸. هزینه بزرگتر و مهمتر هزینه تعطیلی یک روزه تهران است. گرچه ظاهرا دولت
فقط دستگاه های دولتی و بنگاه های بخش عمومی را تعطیل اعلام کرده است، اما
به دلیل؛
۱. تعطیلی بانکهای دولتی و خصوصی؛
۲. گستردگی دخالت دولت در امور اقتصادی، که کار بخش خصوصی بدون حضور دولت لنگ میشود
و ۳. وزن سنگین تهران در اقتصاد کشور، تعطیلی به بخش دولتی و به تهران بزرگ
محدود نمی ماند ؛ بلکه بر کسب و کار در همه بخش ها و در سطح کشور تأثیر
جدی میگذارد.
بعید میدانم این تأثیر از نیمی از تولید ملی نصف روز کامل کمتر باشد.
بر اساس این برآورد سرانگشتی، میزان این هزینه قابل تخمین است. صندوق بین
المللی پول تولید ملی ایران را در سال جاری، با روش برابری قدرت خرید(PPP)،
۱۵۴۰ میلیارد دلار برآورد کرده است
(http://www.imf.org/external/datamapper/PPPGDP@WEO/OEMDC/ADVEC/WEOWORLD/IRN)
با این مقدمات، درآمدی که با تعطیلی شنبه تهران کسب نمیشود ۱/۲ (دو و یک دهم) میلیارددلار است (۳۶۵/۱۵۴۰*۵/۰)
به قیمت امروز ارز در بازار تهران(هر دلار ۳۸۳۵ تومان) تعطیلی شنبه تهران
حدود ۸۰۰۰ میلیارد تومان برای اقتصاد ملی و میلیاردها تومان برای خزانه
دولت هزینه در بر دارد.
۹. وضع دولت از نظر بدهی به نظام بانکی، نظام پیمانکاری، مردم، سازمان های
عمومی غیردولتی مانند سازمان تأمین اجتماعی و کارکنان خودش بسار بالا رفته
است: بدهی بخش دولتی به نظام بانکی یه ۲۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
این قلم در ابتدای سال ۱۳۹۲ مبلغ ۹۱ هزار میلیارد تومان بود. یعنی در طول
خدمت دولت یازدهم تقریبا دو و نیم برابر شده است.
بدهی چند ده هزار میلیارد تومانی دولت پیشین به مردم، ناشی از فروش انواع
اوراق قرضه در طول خدمت دولت یازدهم بیش از ۴۷ هزار میلیارد تومان اضافه
شد(ارقام از نماگرهای اقتصای بانک مرکزی شماره های ۸۳ و۸۷ جدول صفحه ۱۸)
بدهی به سازمان تأمین اجتماعی به ۱۱۰ هزار میلیارد تومان رسیده (۶۰ هزار تا
پایان دولت قبل و ۵۰ هزار در دولت یازدهم) از بدهی هنگفت دولت به
پیمانکاران هنوز هزاران میلیارد تومان باقی است. به این ها مطالبات کارکنان
دولت را نیز بیفزایید.
کار به جایی رسیده است که به رغم تخصیص اعتبارات کلان به طرح تحول سلامت،
به دلیل ماهیت این طرح الان بسیاری از بیمارستان های دولتی نه تنها به شرکت
های پخش دارو بلکه به نانوایی و قصابی هم بدهکارند.
در چنین وضعیتی از وضع اقتصادی کشور و خزانه دولت، آیا هزینه هایی که برای
دعوت از مهمانان خارجی بر اقتصادملی و دولت تحمیل میشود، عقلایی است؟
۱۰. در سال های اول دفاع مقدس که در خدمت مرحوم عسگراولادی وزیر بازرگانی
وقت در دولت بودیم، ضرب المثلی را بکار میگرفت تا نشان دهد که در روابط
خارجی پنهان ماندن برخی ضعف های داخلی ضروری است.
آن ضرب المثل این بود: سفره پهن نکرده بوی مشک میدهد. فایده سیاسی این دعوت
مشروح در بند ۶، مشروط به این شده بود که قاطبه مدعوین اجابت کنند به طوری
که نشانه اهمیت ایران در جهان تلقی گردد و اقتدار ما را افزون سازد. در
حالی که به شکلی که واقع میشود، این اثر را که ندارد هیچ، بلکه ممکن است
نتیجه عکس از آن حادث گردد. در این صورت انجام نشدنش اولی بود. سفره پهن
نکرده بوی مشک میدهد!