دوم؛ این موقعیت با اخلاق ورزشی هم ناسازگار است. «ورزشکاری»، در فرهنگ ایرانی، توأم با «جوانمردی» است. پهلوان ایرانی، همواره کنار مظلوم میایستاده نه کنار ظالم. و حتی بیطرف هم نبوده است. عیاران ایران، هرگز بیطرف هم نبودند؛ چه رسد به همراهی.
این آدم ها همچنین به دهها ورزشکار زن و مرد شریف ایرانی که در 37 سال
گذشته، از مدالهایشان گذشتند و دست در دست آدمکشهای صهیونیست نگذاشتند و
از بازی با آنها کنار کشیدند، توهین و ستم کردند.
سوم؛ توهین دیگر، به
ملت ایران شده است. صهیونیستها در دوره شاه، غارتگر ایران بودند و تا هم
اکنون نیز دشمن ایرانند، در صدها پروژه ترور و تحریم و .. علیه ایران
همواره نقش فعال داشتند از قبیل ترور دانشمندان هسته ای و ...
بازی کردن و دست دادن با کشور دشمن که اساس آن هم جعلی است، توهین به ملتی است که 37 سال ست برای شعار مرگ بر اسرائیل، هزینه داده است و این خیانت اولین بار است که با وقاحت صورت میگیرد.
چهارم؛ اهانت به انقلاب اسلامی و مبانی قانون اساسی و پا گذاشتن بر روی خون هزاران شهید حزب ا... لبنان و جهاد فلسطین و بی اهمیت کردن اشغال بیت المقدس، قبله اول مسلمین است.
اجمالا این تیپ آدم ها فاقد شخصیت انسانی، ملی و ورزشی هستند. اسرائیل و
داعش علیه ما همدست و همکار شده اند و اینها هم میروند با آنها فوتبال
میزنند. با اسرائیلیها، و با هر جنایتکار دیگری و شاید فردا با داعش، چون
داعش هم تیم فوتبال دارد.
در هر حال اینکار بسیار ناجوانمردانه بود و آدمهای ضعیف و النفس، از شعور
ملی و سیاسی هم محرومند و حالا اقساط عقبمانده بسیاری در برابر خانواده
شهدا دارند که باید بپردازند.
اگر یک ورزشکار وارد جریان سیاسی شد و ورزش را سیاسی کرد، باید پای عواقبش بایستد. مردم ما هزاران شهید در مبارزه با صهیونیسم و حامیانش داده اند و اگر کسانی میخواهند وارد جریان سیاسی همبستگی با اسرائیل شوند باید دونگ خود را بپردازند. کسانی که میخواهند بازی با اسرائیل را عادی سازی کنند، در جبهه مردم ما نیستند و طبیعی است که باید هزینه بدهند. چنانکه جبهه مقاومت ضد صهیونیستی در این مسیر هزینه بسیاری داد و میدهد. شاید هم اینها را بازی دادند و بازیچهها همیشه بازیچه میمانند.»