«بانکداری اسلامی» اصطلاحی که اگر بگوییم کمتر کسی تعریف درست و دقیقی از آن دارد، به بیراهه نرفتهایم؛ شاهد مثال این حرف هم، صحبتهای چهار میهمان اصلی بیست و هشتمین همایش دو روزه بانکداری اسلامی است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، کافی است نگاهی به صحبتهای، ولی ا... سیف، رئیس کل بانک مرکزی بیندازید که بیشتر شبیه گزارش کار بود: «بانک مرکزی اقدامات موثری را جهت ایجاد بستر مناسب تامین مالی در اقتصاد انجام داد؛ اجرای طرح ضربتی قرضالحسنه ازدواج و ایجاد حجم فزاینده اشتغال.»
مسعود کرباسیان، وزیر امور اقتصادی و دارایی هم از نرخ سود و همکاری و همراهی وزارتخانه متبوعش با بانک مرکزی و تلاش برای رفع بیکاری و ادامه خصوصیسازی گفت، اما از بانکداری اسلامی فقط به همین چند کلمه بسنده کرد: «امسال موضوع محوری همایش، حمایت از تولید و اشتغال است.» محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه هم از هر چیزی گفت: جز بانکداری اسلامی؛ «ما برای برنامه ششم، هدف مهم راهبردی رشد هشت درصدی را داریم. ما اقدامات متعددی از جمله چابکسازی در نظام بانکی را حداقل باید در دستور کارمان داشته باشیم.»، اما معاون اقتصادی رئیسجمهور کمی با بقیه فرق داشت و حرفهای خاصی درباره بانکداری اسلامی زد؛ «اگر ضعف و فتوری حاصل شده است، این را به حساب بانکداری اسلامی بگذاریم یا به حساب ناهماهنگیهای محیطی که امکان تحقق بانکداری اسلامی در فضای اقتصاد ایران را نداده است؟!
این سخن جای تعمق و تامل فراوان دارد. ما نمیتوانیم از بانکداری اسلامی سخن بگوییم و تکیه اصلیمان بر نرخ تثبیت شده باشد. نمیتوانیم در اقتصادمان زیان نشان دهیم، اما در یک بانک از سود سخن بگوییم! این آن چیزی است که از آن به عدم جریان روح بانکداری اسلامی یاد میکنید.»، اما اینکه چرا کسی در حیطه بانکداری اسلامی حرف خاصی برای گفتن ندارد، سوالی جدی است. عباس موسوی، عضو شورای فقهی بانک مرکزی هم در پاسخ این سوال که اصلا معیار علمی و عملی برای بانکداری اسلامی، وجود دارد یا خیر، اینگونه پاسخ میگوید: «بله ما برای بانکداری اسلامی معیارها و اصولی داریم و این اصول باید عملیاتی شود. چند شاخص برای اجرای عملیات بانکداری اسلامی میشود مطرح کرد، مانند بحث انطباق با فقه و تخصیص عادلانه منابع. اینطور نباشد که منابع بانکی صرفا به گروههای خاصی اختصاص پیدا کند و بقیه محروم باشند.
همچنین بحثهایی مانند نرخ سودهای عادلانه و رعایت اخلاق در عرصه بانکداری هم مطرح است. هر چه به این آموزههای اسلامی نزدیک شویم، به بانکداری اسلامی نزدیک شدهایم.» بانکداری اسلامی اصطلاحی است که خیلیها امروز در جامعه آن را نمیپذیرند و با یک لبخند ملیح از کنارش رد میشوند. وقتی پای صحبتهای مردم هم مینشینیم و از آنها درباره بانکداری اسلامی میپرسیم، اینطور پاسخ میدهند: «- اسلام میگوید به مستضعفان کمک کنید. اسلام میگوید فقر را از بین ببرید. خب این چه کمکی است که من چندین بار در این چند سال گذشته به بانک رجوع کردم که نتوانستم از آن بهرهمند شوم. - با شرایطی که الان حاکم است، متاسفانه بانکداریمان نزولخوری است و اصلا اسلامی نیست. - اصلا هیچ کدام از بانکهایمان اسلامی نیست؛ کجا هست؟!»
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس هم که اتفاقا از غایبین این همایش است، دلیل غیبتش را اینگونه بیان میکند: «ما که دیگر ناامید شدیم و با این افراد دیگر نمیشود کار کرد. چیزی از بانکداری اسلامی نگذاشتهاند. دیگر ما چه بگوییم.» وی سپس از مشکلات اسلامی نبودن بانکها و راهحلی که کمیسیون اقتصادی مجلس در پیش دارد، صحبت به میان میآورد: «گرچه همایشهایی هم سالانه گذاشته میشود، ولی همایشها فقط در حد بیان و تبیین موضوع است و در حد اجرا و عملیات واقعی قطعا مردم نمیتوانند این حد را بهعنوان یک رویکرد عملیات واقعی ملموس ببینند. دو موضوع اساسی وجود دارد؛ یک، عدم بهروزرسانی قوانین و مقررات در حوزه نظام بانکی و نکته دوم که الان فاصله اجرایی بسیار زیادی با آن داریم، همان متن عقود اسلامی است که نظام بانکی مکلف به عملیاتی کردن آن است. بانکهای ما به همه چیز شبیه هستند به جز بانکداری اسلامی، که متاسفانه امروز مورد انتقاد جدی مراجع عظام تقلید واقع شدهاند، لذا اولویت اول امسال کمیسیون اقتصادی مجلس، ساختن نظام بانکی است.»
حسین صمصامی، استاد دانشگاه و نظریهپرداز بانکداری اسلامی هم سال گذشته همزمان با ارائه طرح اصلاح نظام بانکی مجلس شورای اسلامی اینگونه موضع گرفت و گفت: «این محال است؛ تصور «بانک بدون ربا» مثل این است که بخواهید خوک را با ذبح اسلامی حلال کنید.» چند روز پیش هم مناظرهای در این خصوص برگزار شد و وی مشکل را در سود علیالحساب دانست و گفت: «اولین کاری که کردیم علیالحساب تعیین کردیم؛ چرا؟ چون بانک را متولی اجرای قانونی کردیم که نه تجربه و نه ساختار و توانش را نداشت. در مرحله بعد هم سپردهها را مشاع کردند؛ البته روی کاغذ قراردادها اکثرا درست و منطبق بر قانون است. حالا اسم علیالحساب هم گذاشتیم، اما واقعیت این است که این سود، حداقل تضمین شده است. در تاریخ عملیات بانکداری غیر از این سابقه ندارد که حتی اگر ترازنامه بانک منفی هم باشد سود داده است. بعد آمدیم با انواع و اقسام تبصرهها و ترفندها و قواعد فقهی سود را تثبیت کردیم. چرا؟ برای اینکه بانکی که قانون برای او نوشته شده سازمانی است که برای جذب منابعش باید سود تضمینشده داشته باشد، اینکه میگوییم «ربا» از اینجاست.» بیش از ۳۰ سال از اجرای قانون بانکداری اسلامی میگذرد، ولی هنوز یک اجماع مشخص و کارشناسی در اجرای آن وجود ندارد و همچنان بانکهای کشور ربوی عمل میکنند.
به نظر میرسد در مبانی نظری بانک به مفهوم بانک تجاری نمیتواند و قادر نیست وارد فعالیتهای واقعی بشود؛ فعالیتهای واقعی باید به سازمانها و نهادهای خاص خودش سپرده شود. «بانکداری اسلامی» مساله بسیار مهمی است که اگر بتوانیم این حقیقت را به معنای جامع کلمه در جامعه به وجود بیاوریم، فتح عظیمی در دنیا خواهد بود؛ فتح بزرگترین سنگر اقتصادی امروز دنیا.» این بیانات رهبر معظم انقلاب در ۲۷ سال پیش در هفتم شهریور ۱۳۶۹ بود.