ماجرای این قماش از مدعیان اصلاحات و نسبت آنها با مسائل انسانی و اخلاقی، یادآور داستان کسی است که از او سؤال کردند؛ قبله کدام طرف است؟ و یارو که معلوم بود اصلاً نامی از قبله به گوشش نخورده است، پرسیده بود؛ کدام خیابان را به شما آدرس دادهاند؟!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، پیرو جنجال اخیر رسانههای اصلاح طلب باعنوان عذرخواهی شریعتمداری از ظریف، مدیرمسئول کیهان در یادداشتی در شماره امروز این روزنامه، ضمن بازخوانی ماجرای آن عذرخواهی، به بررسی ریشههای فکری جنجال اصلاح طلبان پرداخته و نکات جالبی را متذکر شده است. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
این خاطره مربوط به یکی از شبهای جمعه در زندان سیاسی دوران طاغوت است. برادر عزیزم ابراهیم محمدزاده- از فرماندهان بعدی سپاه در دفاع مقدس- گوشهای نشسته و دعای شریف کمیل را زیر لب زمزمه میکرد و آرام و بیصدا اشک میریخت. در حسرت حال و هوای او بودم که مسئول جمع (کمون) مارکسیستها نزد اینجانب آمد. حدس زدم که مسئلهای در میان است و برای تذکر آمده است. چرا که قرار این بود اگر هر یک از زندانیان نسبت به زندانی دیگری که از جمع خودشان نبود، اعتراضی داشته باشند، این اعتراض را با مسئول جمع خود- که به طور مخفیانه از سوی زندانیان همان جمع انتخاب میشد- در میان بگذارند و او این اعتراض یا تذکر را به مسئول جمع دیگر منتقل کند. حدسم درست بود. آقای «مهرداد-ص» مسئول کمون مارکسیستها برای تذکر آمده بود و گفت؛ فلانی! میدانی که زندان با سختی همراه است و هر یک از ما مشکلاتی داریم که باید تحمل کنیم و حرکتی نکنیم که نشانه نگرانی و بیصبری باشد و باعث سوءاستفاده رژیم شود و به روحیه بر و بچهها ضربه بزند و... گفتم؛ خب! مگر ما در این موارد تردیدی داریم؟ بچههای ما که بیشترین شکنجهها را تحمل میکنند و در حرکتهای جمعی زندان علیه رژیم هم پیشتاز و جلودار هستند. سخنم را تصدیق کرد و گفت؛ به همین علت، گریه کردن ابراهیم برایمان تعجبآور است. به او تذکر بدهید که باید مشکلاتش را تحمل کند. از گریه که کاری ساخته نیست، فقط روحیه بقیه بر و بچهها را خراب میکند! و... با تعجب نگاهش کردم و گفتم؛ از آنجا که شما هر وقت گریه کردهاید برای یکی از مشکلات روزمره و مادیتان بوده است، نمیتوانید در دورترین افق ذهن خویش هم تصور کنید که یک مسلمان وارسته نظیر ابراهیممحمدزاده در مناجات و راز و نیاز با خدای خود اشک بریزد؛ و چند فراز از دعای کمیل را برایش خواندم... پوزش خواست و رفت. روز سهشنبه در همین ستون با اشاره به تیتر یادداشت روز کیهان یکشنبه که عنوان «مذاکره کردید یا دیکته نوشتید» را داشت، ضمن تأکید چندباره بر بیحاصل بودن برجام و فاجعهبار بودن آن که در یادداشت مزبور آمده بود، خطاب به تیم هستهای کشورمان نوشته بودم «اگرچه متن یادداشت را مستند میدانم، ولی چنانچه از تیتر یادداشت مزبور تلقی اهانت شده است، از تیم هستهای کشورمان، مخصوصاً آقای دکتر ظریف که روی سخن یادداشت با ایشان بود، پوزش میخواهم». در پی این نوشته، روزنامهها و سایتهای زنجیرهای که انگار مانند آن زندانی مارکسیست بوئی از اخلاق و انسانیت و اینگونه مسائل به مشامشان نخورده است، با عناوینی نظیر «اقدام غیر منتظره»! «حرکت کم سابقه»! و امثال آن به انعکاس ماجرا پرداخته و تلاش کردند پوزش از احتمال تلقی اهانتآمیز از تیتر یادداشت را که با تأکید بر درستی متن آن همراه بود، به مفهوم تغییر موضع کیهان در ماجرای هستهای قلمداد کنند! این وارونهنمایی به وضوح نشان میدهد مدعیان اصلاحات تا چه اندازه در مقابل استدلال محکم کیهان مبنی بر فاجعهآمیز بودن برجام، درمانده و دست خالی هستند. ماجرای این قماش از مدعیان اصلاحات و نسبت آنها با مسائل انسانی و اخلاقی، یادآور داستان کسی است که از او سؤال کردند؛ قبله کدام طرف است؟ و یارو که معلوم بود اصلاً نامی از قبله به گوشش نخورده است، پرسیده بود؛ کدام خیابان را به شما آدرس دادهاند؟! اکنون روی سخن با برادران تیم هستهای است تا ببینند کسانی که پرچم حمایت از آنها را برافراشتهاند، از چه قماشی هستند؟!