امروزه پدیده کودکان کار به قدری معمولی شده است که دیگر دیدن کودکان در سرچهارراه برای گل فروشی و دست فروشی کودکان در مترو تبدیل به بخشی از روزمرگی جامعه شده است.
به گزارش گروه دیگررسانه ها خبرگزاری دانشجو، بازار پانزده خرداد به دلیل موقعیت مرکزی و حجم بالای مبادلات میان فروشندگان و مصرف کنندگان زمینه ساز اشتغال بسیاری از افراد شده است که در بازار کار میکنند و نگاه شان به چراغ بازار است.
با توجه به افزایش فقر و بیکاری و کوچک شدن سفرها در این چند سال اخیر شاهد افزایش کودکان کار در چهار راهها و مترو و بازار پانزده خرداد هستیم. کودکانی که به جای به دست گرفتن مداد وخودکار با دستهای کوچک بارهای بزرگی را جابجا میکنند و سختیهای زیادی را برای بدست آوردن لقمه نانی به جان میخرند. دیدن بارکشی سنگین با گاریها توسط کودکان و نوجوانانی زیر ۱۵ سال بار سنگینی را برقلبها میگذارد. این را در نظر بگیرید زمان زیادی به آغاز مدارس باقی نمانده است و دیگر این کودکان پشت میز و نیمکت مدارس نیستند. به سراغ رضا رفتیم که با چرخی کوچک در بازار پانزده خرداد کار میکند و گرما هوای او را کسل کرده بود.
رضا فقط ۱۳ سال دارد با دستانی کوچک به خاطر کار سنگین زیر و خشن شده است عرق را از سر پیشانی پاک میکند و میگوید: ۲ سال است که به دلیل مشکلات مالی خانواده تنها به تهران آمده ام و نزد عمویم زندگی میکنم.
کودکانی که دیگر برای تحصیل به خانه برنمی گردند
رضا از علاقه اش به مدرسه گفت و ادامه داد:از وقتی برای کار به تهران آمدم و ترک تحصیل کرده ام، دلم برای کاغذ و قلم و نیکمتهای مدرسه تنگ شده است، ولی چه کنم که مشکلات مالی اجازه ادامه تحصیل نمیدهد.
رضا با بیان اینکه برنامهای برای ادامه تحصیل ندارد افزود:به دلیل مشکلات مالی امکان ثبت نام در مدرسه را ندارم و شاید در آیندهای نزدیک بعد دوباره تحصیل را آغاز کردم.
قانون ایران در مورد کار کودکان چه میگوید؟
سال ۱۳۷۳، دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد و تعهدات مربوط به کودکان کار و خیابانی را به صراحت پذیرفت، اما با گذشت ۱۷ سال، هنوز این قشر به رسمیت شناخته نشدهاند، دلیل این مدعی نیز نبود آمار دقیق از این کودکان در کشور است.
مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است، اما در عمل جز سیاستهای نافرجام ضربتی و سرکوبی گام دیگری برداشته نشده است.
در ایران ماده ۷۹ قانون کار، اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع دانسته است البته کارگران شاغل در کارگاههای خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند در نتیجه حداقل سن کار در مورد چنین کارگرانی رعایت نمیشود؛ بر اساس قانون کار اگر یک کارفرما کودک زیر ۱۵ سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمپ و پروانه کار فرد متخلف ابطال خواهد شد.
از سوی دیگر ماده ۸۴ قانون کار پیشبینی کرده است که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند، ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را ۷ میلیون نفر تخمین میزند که گفته میشود ۴۰ درصد این کودکان را کودکان مهاجر تشکیل میدهد.
با توجه به آمارها و گزارشهای موجود حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است هر چند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در کشور صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پیریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهره مندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند، اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا که کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه جانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGOها برای حمایت و پوشش باشد.