امروز بعد از پایان طب و تاب چهارمین جشن دکتر سلام، که با حاشیهها و سنگ اندازیهای زیادی همراه بود، با او به گفتوگویی صمیمانه نشستیم.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو؛ «علی صدرینیا» جوان خاکی و خوشرویی است که پیش از آنکه با چهرهاش شناخته شود، با نریشنهای مجموعه طنز «دکتر سلام» شناخته میشد. اما امروز به واسطه موفقیتهای دکتر سلام و جذب مخاطب بسیار بالا (با توجه به تمام محدودیتها) حضور پررنگتری در رسانه دارد. صدرینیا کارگردان مجموعه طنز دکتر سلام هم هست. مجموعهای که هم خلاقانه است و هم طنز را به شکلی گزنده در خدمت نقد سیاسی در میآورد. اما همواره انتقادات زیادی متوجه این مجموعه و صدرینیا بوده است. امروز بعد از پایان طب و تاب چهارمین جشن دکتر سلام، که با حاشیهها و سنگ اندازیهای زیادی همراه بود، با او به گفتوگویی صمیمانه نشستیم.
من چند مصاحبه قبلی شما را دیدم. هم مصاحبههای مکتوب و هم مصاحبه با آرمان TV و …. تقریباً سوالاتی که مخاطب عام از شما دارد توسط مصاحبهگرهای قبلی پرسیده شده و شما هم پاسخ دادهاید. از اطلاعات شناسنامهای این کار و انگیزهها گرفته تا سوال از برخورد مخاطب و مسئولین با شما و بدترین و بهترین برخوردها و سوالاتی درباره چگونگی پیداکردن و آرشیوکردن تیکههای طنز سریالها. ما نمیخواهیم دوباره همان جنس سوالات را تکرار کنیم. صحبت ما با شما درباره کلیت طنز سیاسی، جایگاه طنز و طنز سیاسی در رسانهها، جایگاه آن در انقلاب اسلامی، کارکردها، بایدها و نبایدها و مواردی از این دست است.
تحصیلات شما در دوره کارشناسی ارشد، مدیریت رسانه است. طنز در رسانه چه حرفهایی را میتواند بزند و تأثیر هم داشته باشد که دیگر ژانرها از گفتن آنها عاجز هستند؟ اهالی رسانه و اتاق فکرها، کجاها به طنز متوسل میشوند؟ و چرا؟
طنز یکی از قدرتمندترین ابزارهای رسانهای است که میتواند پیام رسانهها را به جامعه با مخاطبهای بیشتری و با زبان شیرینتری منتقل کند. یعنی مثلاً در حوزه خبر ممکن است بعضی از افراد جامعه اصلاً پیگیر تحلیلها و اخبار نباشند، اما طنز میتواند این کشش را ایجاد کند که بواسطه این زبان، تحلیلهای خیلی جدیتری هم به گوش مخاطب برسد. خیلی از نقدهای جدی را هم میشود با این زبان تلطیف کرد و به گوش مسئولان و جامعه رساند. طنز سیاسی در کشور ما قبل از صرفا جهت اطلاع و دکتر سلام، فقط به صورت مکتوب و در نشریات حضور داشت. آیا مطالعهای در این زمینه داشتهاید و از پیشینه و اثرگذاری آنها در مخاطب و در سیاست کشور اطلاع دارید؟ اگر پاسخ مثبت است تأثیرپذیری شما از طنز سیاسی مکتوب گذشتگان در چه حد و اندازهای بوده است؟ این پیشینیانی که عرض میکنم حتی میتواند موش وگربه عبید زاکانی و بعضی از حکایتهای گلستان سعدی باشد یا نوشتههای علی اکبر دهخدا و در این اواخر مرحوم صابری فومنی (گل آقا)
قطعاً دیوار طنز سیاسی هم در سالهای مختلف اگر بالا آمده و روز به روز پیشرفت کرده است به دلیل آجرهایی بوده که به مرور روی هم گذاشته شدهاند. فضای طنز مکتوب هم پایه و اساس سایر سبکهای طنز است. دکتر سلام هم از ادبیات و پیشینه طنز در ایران بهره میگیرد و البته سعی میکند تمایزات جدی با همه نمونههای قبلی داشته باشد و یک سبک جدیدتر و یک زبان عامیانهتر را برای ارائه حرفهایش به مخاطبین در نظر بگیرد.
آیا اثرگذاری دکتر سلام را به صورت خاص بررسی کردهاید؟ اینکه فرضاً در موضوعی ویژه، فلان برنامه یا آیتم شما، باعث تغییر نگاه عدهای از مردم شده باشد؟ نمونههایی را ذکر میفرمایید؟
الان شرایط رسانهای جدید و تعدد رسانهها باعث شده که کار رسانهها در کنار هم معنا و اثر پیدا کند. یعنی دکتر سلام کارش در یک فضا یک نوع تأثیر دارد. رسانه دیگری در یک جامعه دیگر با یک زبان دیگر و دیگران هم به همین ترتیب؛ و به نظرم در ترکیب با هم است که رسانهها میتوانند جریانساز باشند و اتفاقاتی را رقم بزنند. در این سالها هم مواردی را خاطرم هست که دکتر سلام توانسته اثرگذاری ایجاد کند و جریانسازی کند. بعضی کلیدواژهها را به فضای سیاسی اضافه کند. یا در مواقع حساس در فضای سیاسی کشور اثرگذار باشد.
بعضی مخالفین میگویند دانشجویان و نخبگانی در جناح سیاسی مخالف شما هستند که تواناییهای به مراتب بیشتری دارند، اما از طرف حاکمیت تحمل نمیشوند و اگر این برنامه در اختیار بچههای جناح مقابل بود به برنامه دوم کشیده نمیشد؟ اگر هم گهگاهی از چهرهای اصولگرا انتقاد میکنند برای ردگمکنی است و اینکه متهم به نگاه حزبی نشوند. آیا راز دوام شما، انتقادات شما از چهرههای اصلاح طلب است؟ آیا به نظر شما، طنزی با ساختار مشابه، از طرف جریان رقیب، به اندازه شما تحمل میشد؟
یک سرچ ساده به شما نشان میدهد که در روزنامهها و مجلات و فضای مکتوب کشور، و در فضاهای دیگری مثل برنامههای سالنی و … جریانهای سیاسی مختلف هر کدام به چه میزانی فعالیت میکنند و کفه سنگین ترازو به کدوم سمت است. دکترسلام هم دغدغهاش این بوده که فارغ از جناح بازیهای سیاسی حرفش را بزند. یعنی ما به شخصیتهای مختلف از جناحهای مختلف نقد کردیم و بارها از چهرههای مختلف جناحهای مختلف تقدیر کردیم؛ لذا ابداً جناحی نگاه نکردیم. حتی در جایی که انتقاد وارد بوده به قوای مختلف هم انتقاد کردیم. ولی سعی کردیم نقدی که میکنیم مستدل باشد و به دور از بیانصافی و فضای احساسی تا بتوانیم پاسخگویش باشیم. به خاطر همین هم از پس شکایتهایی که شخصیتهای سیاسی کردند برآمدیم و سند حرفمان را ارائه میکنیم؛ لذا این را قبول ندارم که بعضی جریانات سیاسی نمیتوانند در فضای طنز سیاسی کار کنند، چون الان دارند به صورت جدی و آزاد کار میکنند؛ و این را هم قبول ندارم که دکتر سلام جناحی عمل کرده است.
آیا ورود شما به این عرصه، یک کار سلبی و در پاسخ برنامههای طنزی مثل پارازیت بود یا اینکه اگر آنها هم نبودند این را یک نیاز میدانستید؟
ممکن است که برنامههای طنز سیاسی دیگری در ذهنمان بوده باشد، ولی در زمان راه اندازی دکتر سلام هدفمان یک هدف ایجابی بود و آن هم ایجاد فضای نشاط انتخاباتی در سال ۹۲. و بعداً به مرور که جلو آمدیم باز هدفگذاریهای مختلف داشتیم.
خطوط قرمز شما کجاست؟ آیا مواردی بوده که با وجودی که دوست داشتهاید به دلیل مصالح مهمتری کنار بگذارید؟
ما برای کارمان یک چهارچوب ثابتی را در نظر گرفتیم و سعی کردیم آن چهارچوب، گفتمان انقلاب اسلامی باشد. یعنی مصالح کشور مصالح ما باشد. اگر جایی را نقد میکنیم بر مبنای مصالح کشور آن را ببینیم، چه از این جناح باشد و چه از آن یکی جناح. اگر از کسی هم تقدیر میکنیم باز بر اساس همین چهارچوب باشد. مثلاً اگر کسی کاری در زمینه تولید ملی انجام داده است قابل تقدیر است و تفاوتی نمیکند منتسب به کدام جناح باشد. اگر کسی کاری در راستای عزت ملی انجام داده باشد قابل تقدیر است و باز هم تفاوتی نمیکند از کدام جناح سیاسی کشور باشد. از آن طرف اگر کسی کار برعکسی انجام داده باشد قابل نقد است و باز هم تفاوتی نمیکند منتسب به کدام جناح باشد؛ لذا با این مدل و سبک جلو رفتیم. از آن طرف نیز پیش آمده است که ما طنزی را آماده داشتیم و اتفاقاً خیلی خوب هم از کار درآمده باشد، اما توجه داشتیم که آن حرف در آن شرایط به نفع کشور نیست. ممکن است تبعاتی داشته باشد که در شرایط سیاسی کشور باعث بروز مشکلاتی شود لذا بر اساس همان چهارچوب و مصالح از آن صرفنظر کردیم.
آیا دست بچههای انقلاب در طنز به صورت کلی، و در طنز سیاسی به صورت خاصتر، به نسبت دیگران بستهتر است؟ منظورم این است که به دلیل اعتقادات مذهبی بیشتر، رعایت بعضی مسائل را میکنند. اینکه سعی میکنند وارد وادی تمسخر و هجو نشوند. حقالناس و آبروی افراد برایشان موضوعیت بیشتری به نسبت دیگران دارد و ….
شاید بتوان این ادعا را کرد که کسانی که خیلی اعتقادات دینی محکمی ندارند و پایبند اخلاقیات نیستند با قیدها و محدودیتهای کمتری مواجه باشند. شاید همین نداشتن محدودیت باعث شود که طنزشان دمدستی شود، بواسطه اینکه مثلاً تمسخر افراد برایشان اهمیتی ندارد یا اینکه از طنزهای غیراخلاقی استفاده کنند. سریع متوسل به طنزهای دمدستی و راحتی میشوند که کارشان راه بیفتد و پیش برود. اما من این را به این شکل تعبیر نمیکنم که دست بچههای جریان انقلاب را در مقوله طنز بستهتر از آنها ببینم. اتفاقاً این چهارچوب روشنتر و فضای اخلاقیتری که بچههای جریان انقلاب خود را مقید به آن میدانند باعث بروز خلاقیتهای بیشتری میشود. باعث میشود که فضاهای طنز جدیتر و خلاقانهتری ایجاد شود و به این سمت حرکت کنند. وقتی تلاش میشود که طنزی ارائه شود که هم خندهدار باشد، هم کسی در آن مورد تمسخر واقع نشده باشد و هم به سمت سبکی و لودگی نرفته باشد خود همین باعث میشود جایگاه خلاقیت و تأمل بالاتر رود و کارهای بهتری ارائه شود.
در طنز سیاسی، اپوزسیون چه مزیتهایی به نسبت بچههای انقلاب دارد؟
چیزی که من در طنزهای اپوزیسیون دیدم این است که مزیتشان را به سمت کارهای غیراخلاقی بردهاند. چون در حرف مستدل و منطقی، سخن جدیای ندارند به این سمت رفتهاند. شما به طنزهای تولید شده توسط آنها در چند سال اخیر اگر نگاه کنید در همه آنها نمونههایی از تمسخر و مسخره کردن افراد و جریانهای سیاسی وجود داشته است. در صورتی که طنزهای تولید شده از طرف جریان انقلابی به این صورت است که از طنز استفاده شده است که حرفهای منطقی خودشان را بزنند و به سمت فرافکنی و هوچیگری رسانهای نروند.
برنامههای آیندهتان برای تقویت این گونه طنز چیست؟ آیا اتاق فکر را تقویت میکنید؟ از بچههای بیرون از دانشگاه هم استفاده میکنید؟ از ورود رقیب به این عرصه استقبال میکنید؟ آیا حاضر هستید در صورتیکه گروه دیگری را همراستا با اهداف انقلاب ببینید، آرشیو تکههای ویدیوهای جداشده از فیلمها و سریالها را در اختیار آنها بگذارید؟
قطعاً ما سعی میکنیم بعد از چهار سال و چندماهی که از تولید دکتر سلام گذشته است به سمت فضاهای خلاقانهتر جدیدی برویم و سعی کنیم یک تقویت بیشتر و یک تغییر ساختار جدی بدهیم. بچههایی هم که در اتاق فکر مجموع درگیر هستند یا از مجموعه دانشجویی حال حاضر هستند یا کسانی هستند که چندان از فضای دانشجویی فاصله نگرفتهاند و با آن بیگانه نیستند (دانشجویان سابق). وجود رقیب برنامهای اتفاقاً موجب رشد برنامهها و رشد فضای طنز سیاسی میشود کما اینکه الان در فضاهای مختلف رسانهای، جریانهای مختلف سیاسی طنزهای روزانه و هفتگی جدیای تولید میکنند و با قوت زیاد و بدون لکنت زبان حرفشان را میزنند. دکتر سلام همیشه سعی کرده است زکات این دیدهشدن توسط مردم را با کمک به جریانهای دیگری که وارد فضای رسانهای میشوند بپردازد. سعی کردیم با انواع روشهایی که امکان پذیر بوده، از این جریانها حمایت کنیم.
طنز سیاسی، چه به صورت مکتوبش چه به صورتهای دیگر آن، کی به میدان میآید؟ یعنی آیا لازم است همیشه باشد یا نه، باید شرایط خفقانی در مملکت به وجود بیاید تا طنز سیاسی به میدان بیاید؟ مانند حافظ و سعدی که اشاره کردید یا اگر همیشه در جامعه باشد هم مشکلی نیست؟
کسانی که صاحبنظر هستند بیشتر معتقد هستند که حداقل گل کردن طنز سیاسی موقعی است که شرایط بحرانی وجود دارد. یعنی هر چه شرایط بحرانیتر باشد طنز سیاسی گل میکند و بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. همین الان هم میبینیم که وقتی یکدفعه اتفاقات بزرگتر و عجیبتری در کشور رخ میدهد، مثلاً ماجرای حقوقهای نجومی را در نظر بگیرید. بعد از اطلاع مردم از آن، طنزهای مردمی بسیاری درباره آن ساخته میشود. یا در مورد ژن برتر نیز به همین ترتیب. خیلی مواقع ما تصور میکنیم که فقط یک سری روزنامهنگار و اهالی رسانه هستند که در اتاقهایی نشسته و طنزپردازی میکنند در حالی که اگر بررسی دقیقتر شود جکها و طنزهای سیاسی که خود مردم درباره اتفاقات میسازند دارای خلاقیت بیشتری هستند و فضاهای جدیدی را ایجاد میکنند. الان هم با گسترش فضای مجازی میبینیم که کسانی که توان تولید محتوای خلاقانه و طنز دارند شرایط برایشان فراهم است. ماجرا هرچه بحرانیتر باشد طنز بیشتر گل میکند و پا میگیرد.
چه راهکارهایی برای تقویت طنز و طنز سیاسی پیشنهاد میدهید؟
شاید لازم باشد تحمل و سعه صدر مسئولین کمی بیشتر شود و نگاه توطئه محور به طنز وجود نداشته باشد. فکر نکنند که اگر طنزپردازی با یک آسیب اجتماعی شوخی میکند لزوماً قصدش تخریب و نابود کردن بنیادهای میز آن مدیر است. اگر این شیوه نگاه به طنز از بین برود خودش کمک میکند که فضای طنز سیاسی رشد کند و جلو برود و پختهتر شود و آجر روی آجر گذاشته شود. الان یکی از مشکلات ما این است که فضای طنز سیاسی در کشور شکل نگرفته است. به جز چند نمونه محدود در تلویزیون که اتفاقاً نمونه بارز آن که بخش «صرفاًجهت اطلاع» بود به دلیل فشارهای سیاسی تعطیل شد. نمونه دیگر آن هم خود طنز دکتر سلام است. در صورتی که میطلبد که این فضا رشد بیشتری داشته باشد.
وقتی میشنوید که صرفاً جهت اطلاع در تلویزیون تعطیل شده است یعنی اینکه باید منتظر بمانیم که آیا یکی دو سال دیگر برنامهای میآید که بتواند همین جای پای فعلی را داشته باشد تا بعدها همین بتواند تقویت شود؟ این خودش یک آسیب است. در صورتی که انتظار این بود که وقتی صرفاً جهت اطلاع گل کرد و جای خودش را محکم کرد تلویزیون به سمت طنزهای جدیتر بعدی قدم بردارد و برنامه جدیتری را در حوزه طنز سیاسی تولید کند. انتظار این بود که حرفهای جدیتر و نقدهای جدیتری در برنامههای طنز بیان شوند و اتفاقاً مسئولین هم در برنامهها شرکت کنند و از آن استقبال کنند. متأسفانه هنوز ظرفیتها در کشور کم است هر چند به نسبت گذشته ظرفیت نقد بیشتر شده است. نمونهاش همین که خود ما انتظار نداشتیم دکتر سلام از قسمت یک به قسمت دو برسد، ولی چهار سال و نیم است که آن را ادامه دادهایم یعنی که ظرفیت و تحمل مسئولین بیشتر شده است.
بخشی از کار ما در دولت قبل بود و بخشی از آن هم در این دولت و به هر دو دولت هم درحوزههای کاریشان انتقاداتی داشتهایم. بهرحال دولت است و بار اجرایی کشور بر دوشش قرار دارد و لاجرم هم محاسن خواهد داشت و هم معایب. ما انتقادها را در هر دو دولت داشتیم و شاید هر دو دولت با ظرفیتی بیشتر از یک دهه گذشته، دو دهه گذشته و … با این طنزها روبرو شدند. با وجودی که بعضاً از دکتر سلام شکایت هم شده است. بعضاً مشکلآفرینی هم شده است، اما در مجموع و به صورت میانگین ظرفیت نقد به نسبت گذشته بالاتر رفته است.
و یک انتقاد بی پرده به نقل از یک کارشناس خبره حوزه طنز:
در خلال یک مصاحبه طولانی درباره طنز سیاسی از آقای اسماعیل امینی سوال کردیم که: «به طنز سیاسی که از طریق رسانههای تصویری منتشر میشود هم اشارهای بکنیم. قبلاً در اخبار ۲۰: ۳۰ بخش طنزی با عنوان «صرفاً جهت اطلاع» پخش میشد و الان هم با طنز «دکتر سلام» روبرو هستیم. این دو شاید شاخصترین نمونههای این گونه طنز در کشور ما باشند. نظرتان درباره کیفیت و نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟»
ایشان گفتند: «متأسفانه باید بگویم من مجموعهی اینها را و همچنین مجموعه دیگری که در سایتها تولید میشوند را طنز سیاسی نمیدانم. اینها حاشیهنشین جریانهای قدرت هستند. کارشان بیشتر به روابط عمومی دستگاهها شباهت دارد. نگاه مستقلی ندارند. تفاوتی هم ندارد که برای جریان چپ کار کنند یا برای جریان راست. چون فقط یک نگاه دارند و نمیتوانند نگاه جامعی به طرفهای درگیر داشته باشند طنز سیاسی تلقی نمیشوند. معایب دوستان خودشان را اصلاً نمیبینند. شبیه روابط عمومیها موظف هستند که خوبیها کارفرمای خودشان را بگویند و هر چه بر خلاف آن باشد را بکوبند. اینگونه نگاه کردن بسیار سادهلوحانه است. متأسفانه جنس طنز ۲۰: ۳۰ و دکتر سلام بیشتر اینگونه است.»
نظر شما نسبت به این انتقاد چیست؟ نظر آقای دکتر اسماعیل امینی نظر محترمی است و من به ایشان خیلی علاقهمند هستم و قطعاً نظر ایشان به عنوان کارشناس این حوزه، نظر قابل تأملی است و ما باید به آن اهمیت بدهیم. خود ما هم معتقد هستیم که بدون عیب و ایراد نبودیم و این نگاه و نقد را باید محترم بدانیم و سعی کنیم اگر چنین عیبی در این برنامه بوده آن را برطرف کنیم. اما شاید این مطلب را خیلی صحیح ندانم که بگویند دکتر سلام روابط عمومی جایی است. دوستانی که ما را میشناسند و با ما ارتباط دارند میدانند که اتاق فکر و مجموعهای که این برنامه را تولید میکنند تعدادی از بچههای دانشجو هستند که کاملاً مستقل درباره برنامهها مینشیند فکر میکنند، درباره سوژهها فکر میشود، بحث میشود، درباره زاویه پرداختها صحبت میشود.
بارها و بارها لقب «دکترترین دکتر هفته» که انتقادیترین بخش دکتر سلام است به افراد جناحهای مختلف داده شده است. بارها پیش آمده است که شخصیتهای هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب، وقتی ما را میبینند گله میکنند که چرا در فلان برنامه به ما آن انتقاد را داشتهاید. ما تلاشمان این بوده که بدون نگاه جناحی به سوژهها بپردازیم هر چند نگاه دکتر امینی را هم نگاه تخصصی میدانیم. هر چند که اگر تولید این برنامه وابسته به یک جریان سیاسی بود میشد این عنوان روابط عمومی را به آن داد، اما مجموعه دکتر سلام سعی کرده است که این آزادگی را داشته باشد که حتی بعضاً افرادی را که مهمان این برنامه بودهاند و ما با آنها شاید به نوعی رودربایستی هم داشتیم، اما اگر انتقادی به آنها داشتیم بدون اغماض آن را مطرح کردهایم برای اینکه وضعیت سیاسی در کشور بهتر شود.