رسول منتجبنیا در گفتوگو با «شفقنا» به سابقه انحصارطلبی در طیف جریان موسوم به چپ و مجمع روحانیون پرداخت و گفت: « متاسفانه حادثهای اتفاق افتاد که از آن گستردگی و فعالیت مجمع روحانیون جلوگیری شد و به شکل محدودی درآمد. در سال ۸۴ علیرغم اینکه مجمع روحانیون مبارز، آقای کروبی را برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا کرده بود و اکثریت قریب به اتفاق رای داده بودند ولی درایام تبلیغات انتخابات، اعضای مجمع چند دسته شدند یک عده که ما بودیم از آقای کروبی حمایت کردیم، یک عده از مرحوم آقای هاشمی و عده دیگری هم از آقای معین حمایت کردند. آقای کروبی به شدت ناراحت شد و گفتند ما را کاندیدا کردند و مجموعه به من رای دادهاما چرا حمایتی از من نکردند و حتی از اطلاعیه هم مضایقه کردند.
بعد از انتخابات آقای کروبی گفت: من به هیچ قیمت دراین تشکیلات نمیمانم، با شما رفیق هستم ولی کار سیاسی با شما نخواهم کرد. از تشکیلات بیرون آمد. ما قبلا با هم صحبتهایی داشتیم و تصمیم گرفته بودیم که حزبی را به نام حزب اعتماد ملی تشکیل دهیم بنابراین بعد از استعفایایشان، من هم استعفا دادم؛ علیرغماینکه دوستان خیلی اصرار کردند که بمانم چون قریب ۲۰ سال کارهای اجرایی مجمع بر عهده من بود و خروجم ممکن بود ضربهای به مجمع وارد کنداما گفتم نمیتوانم بمانم ولی قول میدهم اعلام نکنم و تا سالها بعد اعلام نکردم که دراین تشکیلات نیستم و هنوز هم برخی فکر میکنند من درون مجمع روحانیون مبارز هستم. بنابراین ما بیرون آمدیم آقای ذاکری و شکوری هم بیرون آمدند و عضو حزب اعتماد ملی شدند».
منتجب نیا ائتلاف نکردن در انتخابات ۸۴ را یکاشتباه بزرگ تاریخ توصیف کرد و
گفت: «این مسئله به بدنه اصلاحات بر نمیگشت بلکه برمیگشت به سران و
بزرگان اصلاحطلب که نتوانستند به توافق برسند. مرحوم آقای هاشمی که
کاندیدا بود و وارد صحنه شد و آقای کروبی هم که از قبل گفته بود من کاندیدا
هستم و کاندیدای مجمع روحانیون مبارز هم بود و تشکیلات عظیمی مثل مجمع او
را کاندیدا کرده بود؛ خب طبیعی بود که بیناین دو نفر رقابت شکل بگیرد،
علاوه بر کاندیدای در سایه که وجود داشت برخی از بزرگان اصلاحطلب سراغ
آقای دکتر معین رفتند و با اصرار، ایشان را وارد صحنه کردند چیزی که ما
تصور نمیکردیم که آقای دکتر معین، یک چهره دانشگاهی که خیلی هم در مسایل
سیاسی فعال نبود، کاندیدای ریاستجمهوری شود.
ایشان آمد و به عنوان رقیب آقای هاشمی و کروبی وارد صحنه شد. همان موقع من جزو کسانی بودم که اعتراض کردم و نامه نوشتم به بعضی از بزرگان اصلاحطلب کهاین کار درستی نیست شما انجام دادید. شما اولا رئیسجمهور هستید و باید برای ائتلاف و وحدت تلاش کنید. بعضی از نیروهای تند و افراطی هم جبههای در برابر آقای هاشمی و کروبی تشکیل دادند و از آقای معین حمایت کردند؛ البته مشخص بود که شورای نگهبان دکتر معین را به دلیل موضعگیریهایی که داشت تایید صلاحیت نمیکند.
شورای نگهبان دکتر معین را تایید نکرد و آقای مهرعلیزاده هم احراز صلاحیت نشدند. آقای حداد عادل پادرمیانی کرد و از مقام رهبری درخواست کرد کهاین دو نفر را تایید کنند؛ مقام رهبری هم به حکم حکومتی آقای دکتر معین و مهرعلیزاده را تایید کردند. جالباین است که آن جمعیتی که آقای کروبی را همیشه مورد اعتراض قرار میدادند و میگفتند در مجلس ششم در مورد طرح اصلاح قانون مطبوعات،ایشان حکم حکومتی را مطرح کرده است وایشان چنین و چنان است و او را مورد حمله قرار میدادند، مواجه شدند با پدیدهای که کاندیدای آنها رد صلاحیت و به حکم حکومتی تایید شد؛ اینجا دیگر نمیتوانستند از صحنه خارج شوند چون تایید شده بود و نمیشد بعد ازاین همه سر و صدا انصراف دهد و اگر هم میماندند، حربه حکم حکومتی از آنها گرفته میشد. تنها نتیجه منفی که حضور دکتر معین در صحنه داشتاین بود که آرا را پراکنده کرد و اصلاحطلبها شکست خوردند.
وی افرود: احمدینژاد بالا آمد و پیروز میدان شد و آن همه خسارت و
تاوانهایی که ما دادیم به خاطراین خطای بزرگ تاریخی بود که اولا بعضی از
بزرگان اصلاحطلب مرتکب شدند و بعد نیروهای تند و افراطی که موجب انشقاق و
شکاف شدند و جالباینکه الان گاهی در تحلیلها آقای هاشمی و کروبی را محکوم
میکنند. آقای هاشمی که مرحوم شده و نمیتواند از خود دفاع کند و آقای
کروبی هم در حصر است.
گاهیاین تحلیلگران تازه به دوران رسیده میگویند که در سال ۸۴ اگر آقایان کروبی و هاشمی نمیآمدند، آقای معین پیروز شده بود در حالی که آقای معین چقدر رأی آورد؟ بنابراین، این ضربه را زدند و کشتی اصلاحات را به گل نشاندند و ضربهای که به اصلاحطلبها و جریان اصلاحات خورد یکی در سال ۸۴ بود و دیگری هم در شورای دوره اول بود که آن اختلافات و حرکتهای زشت بچگانهای که دوستان اصلاحطلب ما در شورای اسلامی تهران انجام دادند.
منتجبنیا در ادامهاین گفتوگو تصریح کرد: یک پدیده بسیار زشت و نامطلوبی
که در فضای سیاسی اصلاحطلبان به وجود آمده،این است که یک مجموعهای
نشستند و به خودشان اجازه میدهند که بر کل اصلاحطلبهای کشور حاکمیت
داشته باشند و به جای آنها تصمیم بگیرند و همه از آنها کورکورانه تبعیت
کنند. متاسفانه آنها تصمیمسازی میکنند و به نام بعضی از شخصیتهای
اصلاحطلب هم تمام میکنند یعنی به نام آنها و به کام آن چند نفر. یکی از
شگردهایشاناین است که اگر فردی با آنها مخالفت کرد، زود متهمش میکنند
کهاین اصلاحطلب بدلی است و سرسپرده فلان جاست! اتهامی به او میچسبانند
که جلوی اثرگذاری او را بگیرند، اگر حزب و تشکیلاتی خواست مستقل شود نفوذ و
اختلافایجاد میکنند.این کار را انجام دادند یعنی تا الان در چند حزب
قدرتمند اصلاحطلب اختلافایجاد کردند.
دکتر رهامی موسس انجمن مدرسین دانشگاهها بود و سالها خدمت میکرد چون
تفکرش با آنها کمی زاویه داشت، پس برنامهریزی کردند و در جلسهایایشان را
کنار گذاشتند؛ برادر دیگری را آوردند که با آنها کاملا هماهنگ شود.ایشان
را کنار گذاشتند که صدای مخالفی از انجمن در برابر آنها نباشد. سراغ انجمن
اسلامی مهندسین رفتند و چون آقای مهندس غریبانی، موسس انجمن اسلامی مهندسین
تبعیت محض نمیکرد طی جلسهای افراد را تحریک کردند و شخص دیگری را به
جایایشان مطرح کردند و آقای غریبانی را کنار گذاشتند. در انجمن اسلامی
معلمان، آقای سید عبدالرزاق موسوی دبیرکلاین انجمن که چهره ارزشی آزاده و
بیش از ۱۰ سال در اسارت بود، چون کمی با آنها زاویه داشت او را هم کنار
گذاشتند و فرد دیگری را جایگزین کردند.
حزب اعتماد ملی، حزب مستقلی است و با افکار و اندیشههای آقای کروبی شکل
گرفته بود و با هم کاملا هماهنگ بودیم، اصرار داشتیم که حزب استقلال خودش
را حفظ کند. آقایان تلاش کردند که کاری کننداما نمیتوانستند آقای کروبی یا
من را عزل کنند پس آمدند تعدادی از اعضا را تحریک کردند کهایجاد اختلاف
کنند و سر و صدا راه اندازند و به رسانهها بکشند و این کار را بیشتر از
بیرون به وجود آوردند؛ یک شگرد زشت غیر اخلاقی است که متاسفانه در جریان
اصلاحات شکل گرفته است به جایاینکه بعضی از بزرگان وحدتایجاد کنند و
اختلافات را رفع کنند دامن به اختلافات میزنند که گروهی نشستند
برنامهریزی میکنند یعنی سیاست انگلیسی اختلاف بینداز و حکومت کن و
متاسفانهاین سیاست را در جبهه اصلاحات اعمال میکنند که کار زشتی است.
به گزارش شفقنا، منتجب نیا ادامه داد: «ما تلاش کردیم حزب اعتماد ملی را
ازاین آفت کنار نگه داریم هر چه ما تلاش میکنیم آنها بیشتر فشار میآورند و
هر چه هم آنها بیشتر فشار میآورند هرچه هم آنها بیشتر فشار میآورند و
دامن میزنند بیشتر مورد تشویق قرار میگیرند. مشکل حزب مااین است و الا
اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای مرکزی و مسئولان استان کاملا منسجم هستند
و در همان مسیر مرامنامهای که برای حزب تدوین شده، حرکت میکنند؛ همان
افکار و اندیشههای آقای کروبی و بنده که اصطلاحا میگوییم «اصلاحطلبی با
قرائت خطامام» بر همان مسیر حرکت میکننداما چند نفری هستند که متاسفانه
ماجراجویی کردند و هنوز هم دست برنداشتند و اجازه نمیدهند آرام بگیرند
آنها بسته به جایی شدند که یا باید از حزب خارج شوند که نمیشوند و راه
قانونی ندارد و خودشان باید استعفا دهند یا بمانند که اختلافات را دامن
بزنند و به رسانهها بکشند. اگر حزب موضعگیری میکند بلافاصله یکی از آنها
موضعی به نفع جریان تند و افراطی میگیرد و موضع حزب را تضعیف میکند؛این
هم وضعیتی است که در حزب اعتماد ملی به وجود آمده است».