گفت: یادت هست که برخی از مدعیان اصلاحات میگفتند ترامپ دیوانه است و باید با او مدارا کرد و سر به سرش نگذاشت؟!
گفتم: مگر میشود که یادم نباشد؟ روزنامههای زنجیرهای هزاران ستون را به انعکاس این دیدگاه اختصاص دادهاند.
گفت: دیروز ترامپ به مشاور ارشد تجاری خود گفته است؛ به مسئولان کشورها بگوئید ترامپ دیوانه است که امتیاز بگیرید!
گفتم: مدعیان اصلاحات را بگو که هر چه گفته شد ترامپ در یک فرایند چند
مرحلهای از حزب جمهوریخواه انتخاب شده و بیرون آمده است و ماجرای دیوانگی
او برای امتیازگیری است و... باور نمیکردند و یا خودشان را به آن راه
میزدند و نشنیده میگرفتند!
گفت: برای مدعیان اصلاحات سازش با آمریکا مهم است، اوباما که بود میگفتند
آدم عاقلی است و تا بر سر کار است باید با او توافق کنیم و حالا میگویند
ترامپ دیوانه است باید با او به توافق برسیم که دیوانگی نکند!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو از پسرش پرسید؛ بلدی شنا کنی؟ جواب داد نه، گفت ای
بیعرضه از اسب کمتری؟ اسب میتواند شنا کند. بعد از چند ماه دوباره پرسید
بلدی شنا کنی؟ جواب داد آره، گفت؛ خاک بر سرت پس با اسب چه فرقی داری؟!