سخنان روحانی از دو منظر قابل تأمل است؛ اول باور به دفاع از اصلاحطلبان و دوم منطق محاوره و مغلطه عجیبی که در آن نهفته است.
در بحث اول، همگان میدانند که روحانی اصلاحطلبان را در انتخابات به کار
گرفت، اما رضایت آنها در تقسیم غنایم – به ظاهر- تأمین نشد و نوعی سرخوردگی
را از خود بروز دادند. شاید راهبرد روحانی این است که ضمن عبور از مطالبات
آنان، هرازگاهی (پس از چند ماه آرامش نسبی) به میدان بیاید و مواضع خود در
ایام انتخابات را به آنان یادآور شود و نام آن را هم «شعارهایی که دادهام
فراموش نکردهام» بگذارد.
اما از منظر دوم مغلطه عجیبی در سخنان ایشان است که متأسفانه در محیط دانشگاهی و نخبگی نیز بیان شده است. فارغ از اینکه مصداق انسانی و جریانی سخنان ایشان کیست، قاعده حاکم بر صحبت بسیار جالب است.
روحانی میگوید: «تکرار میکنم تنبیه دارد؟» این مغلطه شبیه آن است که مثلاً جانباز مجرمی را در راهروهای دادگاه ببینیم اما هر کس از موضوع مطلع شد، بگوید: «این بود پاداش سالها تلاش و مجاهدت ایشان؟» یا فرضاً مادر شهیدی در فلان املاک فامیلی کلاهبرداری کرده، اما در مواجهه با آن بگوییم «ببینید نظام چه برخورد زشتی با مادران عزیز و بزرگوار شهدا میکند» در مثالی دیگر: الان احمدینژاد متهم است که چرا مدتی شخصاً سرپرست وزارت نفت بوده است. آیا روحانی حاضر است در دفاع از وی بگوید «فردی که هشت سال برای مردم تلاش کرده، یارانه ایجاد کرده، این همه سفر استانی رفته و برای مردم دویده این پاداش اوست؟» اتهام در جای خود و تلاش در جای خود محفوظ است. علاوه بر آن دهها رفتار و اقدام دیگر از خاتمی وجود دارد، چرا باید دو اتفاق ناهمگون را با هم قیاس نماییم؟ روحانی در ادامه میفرماید: «نمیدانم چرا دیوار یک جناح همیشه کوتاه است؟»
این عبارت را خطاب به چه کسی میگوید؟ چه اتفاقی را اکنون جناحی میبیند؟ باید از رئیسجمهور حقوقدان پرسید کدام قاعده حقوقی در کشور مؤید برخورد با جناح است، چه لزومی دارد که مسئله فرد را مسئله جناح معرفی کنید؟ جناح مدنظر جنابعالی از قضا دیوار بلندی دارد به همین دلیل نماینده آن همین امسال در انتخابات با نظام رقابت میکرد. آیا از جناح مقابل کسی هست که جرئت رقابت با نظام را داشته باشد؟ جناح مدنظر جنابعالی آنقدر دیوارش بلند است که از امریکا و غرب هم دیده میشود علاوه بر آن چندین بار تلاش کرده است زیردیوار نظام (نه جناح مقابل) را هم خالی کند و هیچ شاهدی مطلعتر از جنابعالی برای این داستان غمانگیز وجود ندارد.
در یک تحلیل منصفانه نفس لوامه خویش را به قضاوت بنشانید و ببینید کدام دیوار کوتاهتر است. دیوار کسانی که سال 1392 و 1394 با شما رقابت کردند و از فردای شکست به زندگی خود بازگشتند، کوتاهتر است یا کسانی که در سال 1384 و 1388 مقابل نظام ایستادند؟ دیوار آنان که در چارچوب نظام رقابت میکنند و به صفر تا صد آن تمکین میکنند، بلند است یا آنان که در سال 1388 همزمان با رقابت در درون نظام در برون آن براندازی را طراحی کردند؟ (شما احتمالاً هنوز مصاحبه موسوی با هفتهنامه تایمز را نخواندهاید) دیوار آنان بلند است که از مفسدان و منحرفان منتسب به جریان خود برائت جستند و به احکام قضایی نظام جمهوری اسلامی نجیبانه تمکین کردند یا آنان که برای فرار از فسادستیزی، دستگاه قضا را با سیاست معنادهی میکنند؟ دیوار آنان کوتاه است که وقتی رد صلاحیت میشوند (20 نفر از نمایندگان اصولگرای مجلس قبل وکاندیدای ریاست جمهوری آنها) در مقابل نظام تمکین و سکوت کردند یا آنان که یک ماه در پایان مجلس ششم مشغول تهیه خوراک برای رسانههای غرب و مجامع حقوق بشری بودند؟ دیوار آنان کوتاه است که غیر از خدا و کشور کسی را ندارند یا آنان که امپراتوری رسانهای غرب با آنهاست و گردانندگان آن رسانهها نیز از آنها هستند؟
روحانی میفرماید «نباید پس از انتخابات، جناحی را تشویق و جناحی را مجازات
کرد.» اگر منظور برخوردهای قضایی است که ربطی به جناح ندارد. قانون بر فرد
متمرکز و «جرائم جریانی» نداریم. چه تنبیهی اتفاق افتاده است؟ اگر مبارزه
با فساد است که جنابعالی باید به آن افتخار کنید. اگر دستگیری برادر معاون
اول معادل تنبیه جناح است که واویلاست. اگر مسئله خاتمی است که مسئله او و
دادستان چند سال قبل کلید خورد. اگر آن هفت نفر اصلاحطلب است که از دو سال
پیش به دادگاه رفتوآمد دارند. پس چه مسئله جدیدی رخ داده است؟ ممکن
نیست روحانی بخواهد اصلاحطلبان را در آفساید قرار دهد و هرازگاهی با حمله
به این و آن حفظ و انسجام آنان را پشت سر خود ببیند؟
به رئیس جمهور محترم پیشنهاد میکنیم اگر احساس دین به اصلاح طلبان (بخش
عبور کرده از نظام) میکنید، راه و روش دیگری برای جبران پیدا بفرمایید.
اگر چه معتقدیم شما در دوران انتخابات حنجره آنان بودید و برای نظام چیزی
باقی نگذاشتید و آنان به همین راضی هستند و بعضاً از شما تقدیر کردند. اگر
رئیسجمهور محترم فرصتی برای بازخوانی سخنان انتخاباتی خود در ارومیه،
اردبیل، زنجان، تبریز، استادیوم شیرودی، مازندران، یزد، همدان و... پیدا
کند، تصدیق خواهند نمود که کوتاهتر از دیوار نظام جمهوری اسلامی دیواری
وجود ندارد.
مطمئن هستیم اصلاحطلبان درون نظام هم نیاز به «مغلطه درمانی» ندارند و با
آبنبات اقناع نمیشوند. اما اینکه بخشی از جریانِ «دیوار کوتاه» مدنظر
رئیسجمهور تکنیک «تکرار میکنم» و اصل انتخابات را بستر، روش و مجرایی
برای مبارزه با نظام میدانند، نه تقویت آن، خود داستان دیگری است که در
فرصتی دیگر بدان میپردازیم.