پیش از این منابع خبری گزارش داده بودند تیم امنیت ملی کاخ سفید، پس از
انجام بررسیهایی با هدف تعیین سیاست کلی آمریکا درخصوص ایران، به طرحی
رسیده که در صورت موافقت رئیسجمهور آمریکا راهبرد واشنگتن در قبال تهران
در سالهای آینده را تعیین خواهد کرد.
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا بعد از صدور اولین تأییدیه درباره
پایبندی ایران به «برجام» در ماه آوریل اعلام کرد به چند نهاد دولتی دستور
انجام بررسیهایی بین سازمانی جهت تعیین سیاست کلی این کشور درخصوص ایران
را داده است. مقامهای دولت ترامپ در آن زمان گفتند راهبرد آمریکا درخصوص
توافق هستهای ایران به عنوان بخشی از نتایج این بررسیها تعیین خواهد شد.
جوسازی روزنامههای زنجیره ای
در همین رابطه روزنامه واشنگتن پست گزارش داد که دولت آمریکا در این گزارش
جدید پایبندی ایران به توافق هستهای را اعلام نخواهد کرد، امری که از سوی
رسانههای زنجیرهای با آب و تاب فراوان از آن به عنوان تلاش برای برهم زدن
توافق یاد شده و طی روزهای اخیر بخش قابل توجهی از توان خود را برای
جوسازی حول آن مصروف داشتهاند.
این رسانهها که تا چندی پیش در نقش بزککننده برجام، با تیترهای غلوآمیز و
تبلیغات گسترده حتی آب خوردن مردم را هم به توافق با آمریکا گره زده و نقش
موثری در موکول کردن همه چیز به مذاکرات ایفاکرده بودند، این بار برای
پوشش نقض عهدهای مکرر آمریکا و عدم پایبندی این کشور به تعهدات خود
درچارچوب توافق برجام، با جوسازی گسترده خروج احتمالی آمریکا را برجسته و
مردم را از عواقب ناشی از آن میترسانند.
البته آمریکا با نقض عهدهای مکرر و عدم عمل به تعهدات خود به واقع مدتهاست
از برجام خارج شده و عملا چیزی از برجام باقی نگذاشته است تا جایی که وزیر
امور خارجه کشورمان نیز در نشست اخیر وزیران خارجه ایران و ۵+۱ صراحتا به
این موضوعاشاره و تاکید کرده است که ایالات متحده آنطور که در توافق
هستهای مقرر شده، تحریمها را رفع نکرده و ما هنوز نمیتوانیم در انگلیس
یک حساب بانکی باز کنیم. اما پیشبینی رسانههای آمریکایی مبنی بر اینکه
ترامپ در گزارش جدید خود پایبندی ایران به توافق را تایید نخواهد کرد و
اختیار بازنگری و اعمال تحریمهای جدید را به کنگره خواهد سپرد، در حقیقت
تایید این مفهوم است که آمریکائیها نه بدنبال خروج از برجام بلکه در پی
حفظ پوسته و امتیازات برجام، در کنار دریغ کردن حداقل نفع ایران از برجام و
بلکه افزایش تحریمها با شدت بیشتر از قبلی هستند.
به عبارت دیگر آمریکا پس از اعلام عدم پایبندی ایران به برجام کنگره همچنان
به تداوم توقف موقت تحریمها رای داده اما از سویی دیگر مسائل جدیدی را در
قبال ایران تعریف میکند تا با افزایش فشار و از طریق مذاکره مجدد،
امتیازهای تازهای کسب نماید.
همراه کردن اروپاییها
در همین رابطه نشریه «پالیتیکو» و خبرگزاری «آسوشیتدپرس» در گزارشهایی
درباره راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران نوشتند که محور اصلی این راهبرد
حفظ برجام ضمن افزایش فشار بر ایران است. بر اساس این راهبرد، ترامپ هرچند
از صدور تائیدیه پایبندی ایران به برجام خودداری میکند، اما در عین حال با
رایزنی با کنگره، از نمایندگان خواهد خواست تحریمها را بازنگردانده و
برجام را حفظ کنند. این طرح پیشنهاد میدهد که همزمان دولت با همکاری با
کنگره و شرکای اروپایی آمریکا، فشار را به ایران در حوزههای خارج از برجام
ازجمله برای مقابله با فعالیتهای منطقهای ایران افزایش دهند.
التهاب افزایی و ایجاد تلاطم در اقتصاد
آمریکا در کنار همراه کردن اروپا برای تشدید فشار علیه ایران جهت
امتیازگیری بیشتر همچنین ایجاد تنش در فضای اقتصادی کشور را نیز به عنوان
یکی از اهداف اساسی در دستور کار خود دارد.
موضوعی که حتی معاون اقتصادی رئیسجمهور نیز در نشست روسا و مسئولان
اتاقهای بازرگانی، صنایع ، معادن و کشاورزی به صراحت بر آن تاکید کرد و با
اشاره به اینکه امروز عدهای در دنیا به دنبال ایجاد تلاطم و التهاب در
اقتصاد ایران هستند گفت مقصود آمریکاییها از این رفتارهای اخیر
التهابافزایی و ایجاد تلاطم در اقتصاد کشور است.
نقش شبکه رسانهای- اقتصادی همکار غرب در داخل
این در حالی است که آمریکاییها در این مسیر قطعا به کمک بازوانی در داخل
ایران نیاز خواهند داشت، که اخیرا اندیشکده کاتو در گزارشی مفصل به دولت
کنونی آمریکا تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه میکند.
این اندیشکده در این گزارش چندگانهای را جهت تقابل با ایران معرفی و در
نهایت روش پیشنهادی خود برای مقابله با ایران را ارائه کرده است که یکی از
محوریترین آن بحث کمک به بالندگی جریان هواخواه غرب در داخل ایران است.
اصرار و ارائه استدلالهایی برای مقابله با ایران تحت عنوان «حمایت از
جریان تجدیدنظرطلب» اولین بار نیست که توسط یک اندیشکده آمریکایی پیشنهاد
میشود کما اینکه در طول سالهای اخیر بارها چنین موضوعی موردتوجه
سیاستمداران، رسانهها و اندیشکدههای غربی
قرار گرفته است.
حمایت و تلاش برای تقویت جریان تجدیدنظرطلب یا همان غربگراهای داخلی مختص
به طیف دموکرات یا دولت قبلی آمریکا نیست و به دولت ترامپ نیز سرایت کرده
تا جایی که از زمان روی کارآمدن دولت ترامپ تاکنون چندین تن از مقامات وی
به صراحت از لزوم تقویت جریان هواخواه خود در داخل ایران سخن بهمیان
آوردهاند؛ بهعنوان نمونه زمانی که تد پو یکی از سناتورهای آمریکایی در
نشست استماع مجلس سنا درباره بودجه وزارت امور خارجه از رکس تیلرسون وزیر
امور خارجه این کشور پرسشی را مطرح میکند که آیا دولت ترامپ از «فلسفه
تغییر رژیم در ایران» حمایت میکند، تیلرسون در بیان میکند سیاست دولت
ترامپ درباره ایران در حال تدوین است و ما با حمایت از عناصر داخلی در
ایران از تغییر رژیم این کشور به شکل مسالمتآمیز حمایت میکنیم!
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی - رسانهای همکار غرب در داخل کشور
از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و
با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان دهد،
اکنون و پس از نقض عهدهای مکرر آمریکا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی
در برجام در پهنه گستردهای از رسانههای داخلی با هراسافکنی و مهندسی
ترس، ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه و القای تفسیرها و ادعاهای مراکز
استراتژیک آمریکایی مبنی بر قریبالوقوع بودن جنگ درصورت بر هم خوردن
برجام، به دنبال زمینهچینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا اینبار
قدرت موشکی و منطقهای ایران قربانی شود.
به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی
از فشار را دوباره آغاز و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و
مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند
کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
ضرورت اتحاد و قاطعیت
حال در شرایطی که دولت و ملت ایران از یکسو شاهد باقی ماندن تحریمها بر سر
اقتصاد و امور مالی و بانکی ایران هستند و از سوی دیگر نظاره گر نقضهای
مکرر برجام توسط طرف غربی، به خصوص آمریکاییها در پایبندی به توافق
هستهای هستند و همزمان رئیسجمهور آمریکا با عصبانیت از نفوذ منطقهای
ایران سخن میگوید و تلاش دارد با استفاده از اهرم برجام و تحریمهای جدید و
با ابزار سرمایههای داخلی خود، ایران را به مذاکره مجدد مجبور سازد، در
چنین شرایطی، بیش از هر زمان دیگری فضای داخلی کشور به وحدت مسئولان و
مواضع قاطع آنان نیاز دارد، آنگونه که سردار سرلشگر جعفری فرمانده سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی در برابر آنان موضع گرفت و به آنها هشدار داد در
صورت تروریستی خواندن سپاه، باید پایگاههای خود را از تیررس موشکهای
سهمگین ایران دور کنند و به موازات آن، وزیر امور خارجه کشورمان در حمایتی
تحسینبرانگیز از سپاه، از پاسخ تند ایران در برابر اقدامات ماجراجویانه
آمریکاییها خبر داد.
بیشک اتخاذ این مواضع دشمنان را در موضع انفعال قرار میدهد و مسئولان کشور میبایست ضمن پرهیز از بیان مواضع تفرقهانگیز داخلی با هماهنگی بیشتری در برابر توطئه جدید دشمنان، وحدت و اشتراک نظر خود را به نمایش بگذارند که تجربههای مکرر نشان داده دشمن در برابر موضع محکم و قاطع عقب خواهد نشست.