در حالیکه شهری مانند تهران در تحولات سیاسی بسیار تاثیرگذار است و کارنامه ناکارآمدی اصلاح طلبان در اداره شهر می تواند منجر به رویگردانی شهروندان تهرانی از آنها شود.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، با وجود آنکه تهران مسیر توسعهای شتابانی را در پیش گرفته بود، به ناگهان این روند گویی متوقف شده و اعضای جدید مدیریت شهری به جای رفع و رجوع مشکلات شهر، موش و گربه بازی به راه انداخته اند.
در فاصله زمانی مطرح شدن نام قالیباف به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری تا پایان انتخابات، وی در تیررس اصلی تخریبهای رسانهای جریان رقیب قرار داشت. در حالیکه به نظر میرسید با پایان رقابتها و انصراف وی، این دستور کار تغییر رویه دهد، مشاهده شد که بازی جدیدی به نام شهر سوخته و میراث ویران قالیباف در شهر تهران به راه افتاد. بازی که با وجود آمارهای ملی و بین المللی درباره رونده پیشرفت پایتخت و تعریف و تمجیدهای مسئولان ومقامات خارجی، بازهم به گوش اصلاح طلبان بدهکار نبود و مرغ آنها یک پا داشت.
در حالیکه، اساس کار شورای شهر و شهردار منتخب، اقدامات اجتماعی و فرهنگی است و حتی علی رغم قول محمدعلی نجفی مبنی بر درآوردن ردای سیاسی و پوشیدن لباس خدمت برای رونق بخشیدن به امور شهری، این افراد به قول خود وفادار نمانده و جلسات مشورتی و حزبی همچنان در جریان است. در یکی از این موارد محمد علی نجفی و محسن هاشمی به همراه تنی چند از اعضای وشورا با شورای عالی سیاست گذاری جلسهای برگزار کردند و قرار بر آن شده تا این تعاملات برای اجرای برنامهها و دستورات همچنان ادامه داشته باشد.
با وجود این در صورتیکه پیشرفت پایتخت حاصل شود، میتوان اقدامات سیاسی مدیران جدید شهری را پذیرفت، اما بیش از دو ماه است که هیچ پروژه بزرگ و جدید شهری آغاز یا افتتاح نشده و به نظر میرسد تنها باید منتظر افتتاح پروژه هایی بود که در دوران قالیباف آغاز شده اند و درصد بالایی از کار احداث آنها مانند خط ۶ مترو یا تونل آرش – اسفندیار به پایان رسیده است.
در کنار چنین موضوعاتی، اعضای شورای پنجم، بازی جدیدی به نام نامههای محرمانه از یک نهاد نظارتی به راه انداخته اند. برخی از اعضای شورا از وجود مجوزهایی برای تخلفات قالیباف و چمران سخن میگویند، ولی هیچ فکت قابل توجهی ارائه نمیدهند و تنها موضوعات کلی مانند تراکم فروشی، تخلف در واریز درآمدها و ... را بیان میکنند. این در حالیست که مهدی چمران، رئیس شورای شهر با تکذیب این اخبار اعلام کرده تخلفات شهرداری و شورای قبل به هیچ وجه صحت نداشته و ارسال نامه از نهادهای نظارتی و بازرسی به شورا یک رول عادی بوده که هر ۱۰ تا ۱۵ روز برای شورا ارسال میشدند. رئیس شورای سابق همچنین گفته است: در بسیاری از این نامه به برخی از اقدامات در مدیریت شهری ایراد گرفته میشد و به تبع این موارد در شورا و یا شهرداری بررسی و در نهایت پاسخ لازم تهیه و به سازمان مربوطه ارجاع داده میشد.
حال ناآگاهی و عدم آشنایی اعضای جدید شورای درباره نامههای محرمانه به گونهای بوده اینچنین غوغا و بلوا در شهر راه انداخته اند و مدیران قبلی را به فساد و تخلف متهم کرده اند. اما چرا اصلاح طلبان نمیتوانند به آرامی و بدون گرد و خاک به پا کردن شهر را اداره کنند و به گمانشان حال که به اسناد و مدارک دسترسی دارند میتوانند مچ رقبای سیاسی خویش را که ۱۴ سال مدیریت تهران را برعهده داشتند، بگیرند. این موضوع میتواند از دو جنبه مورد بررسی قرار گیرد.
از یک جنبه، برخی اعضای جدید ومدیران شهری در سایه این اقدامات خود، قصد دارند تا به آرامی امتیازات خاصی را به انحصار خویش درآورند و با پنهان شدن پشت سر مبارزه با فساد و تخلف، اقدامات اینچنین را به پیش ببرند. اما در دروه جدید به عنوان مثال در حالیکه اعضای شورا درباره هزینه برد بودن گروه مجلات همشهری و برخی از صفحات و ضمیمههای روزنامه هشهری و از قصد خود برای تعطیلی برخی از آنها سخن میگویند، اما در آن سوی ماجرا، شاهد کوچ روزنامه نگاران و نیروهای اصلاح طلب به این موسسه هستیم و حتی برخی از کارویژههای گروه مجلات هم میهن وابسته به غلامحسین کرباسچی و حزب کارگزاران در حال انتقال به موسسه همشهری برای استفاده از امکانات بی نظیر این موسسه در جهت مطامع خاص هستند.
یک جنبه دیگر برای غوغا و سیاه نمایی اعضای جدید شورا، لاپوشانی عدم توانمندی و کارآمدی خود و مدیرانی است که قادر به تکرار کارنامه قالیباف در تهران نیستند. این یک نقیصه کامل برای اصلاح طلبان خواهد بود که علی رغم آنهمه تخریب و نقدهای غیرمنصفانه نتوانستند کارنامه مدیریت جهادی را تکرار کنند. در حالیکه شهری مانند تهران در تحولات سیاسی بسیار تاثیرگذار است و کارنامه ناکارآمدی اصلاح طلبان در اداره شهر میتواند منجر به رویگردانی شهروندان تهرانی از آنها شود؛ بنابراین بی جهت نیست که اعضای و مدیران جدید شهری به جای اینکه از برنامههای خود برای توسعه و پیشرفت پایتخت سخن بگویند، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را به عنوان بستر فعالیت خستگی ناپذیر خود انتخاب کرده اند تا همچنان به گمان خویش افکار عمومی را با بازیهای مانند نامههای محرمانه و جاسوس بازیها سرگرم سازند. اما تداخل در خدمات رسانی در شهر بزرگی مانند تهران به سرعت نتایج وخیم خود را نشان میدهد و به بیان دیگر نمیتوان در بازه زمانی بلند مدتی چنین روش هایی را ادامه داد.