امروز یا روزی دیگر و چه بخواهیم و چه نخواهیم؛ «برجام روحانی» قطع به یقین بطور رسمی خواهد شکست و این مسئله نه به تحریم شدن سپاه یا حماقتهای ترامپ که به ذات برجام مربوط است...
این گزاره هم نه یک آرزو یا گمان یک قلم! که یک تحلیل قابل اثبات است که 5 سال قبل و همزمان با انتشار اولین واگویههای رئیسجمهور روحانی در اشاره به آمریکا قابل رصد بود.
همانطور که بی دستاوردی توافق رئیسجمهور، تنفس جواسیس اصطلاحی در تیم مذاکرهکننده[1] و البته تقلّا برای انداختن تقصیر برجام به گردن رهبری نظام و تکرار فتنه صفین نیز از همان 5 سال پیش قابل شناسایی و رصد بود.[2][3]
اما در روزگار کنونی که مسئله «شکست برجام» تبدیل به یک ادبیات رایج شده است، محمدجواد ظریف هم حتی از شکست برجام و خروج ایران از توافق سخن میگوید و رئیسجمهور روحانی هم انتقادات خود از «سپاه پاسداران» را کنار گذاشته؛ لازم است که با این گرم و سرد شدن یکباره! به گونهای صحیح رفتار شود تا آسیبهای بیشتری بوجود نیاید.
به سخن دیگر اینکه در فاصله ابراز خوشبینی به برجام و تعامل با آمریکا به عنوان کدخدا! تا کنار گذاشتن آنهمه خوشبینی به خارج و انتقاد به داخل و صحبت کردن از خروج از برجام، اتفاقاتی رخ داده که دولت آقای روحانی و البته اصلاحطلبان بایستی برای استشفای آنها دست به اقداماتی بزنند و رفتارهایی را انجام بدهند تا بیش از این درگیر آسیب آن اتفاقات و ضعف ناشی از آنها نشوند.
آن اقدامات و رفتارها از این قرارند:
یکم: ناصحانه باید گفت بدترین کاری که هماکنون ستاد برجام میتواند مرتکب آن شود، فرار از پذیرش مسئولیت برجام و انداختن تقصیر به گردن این و آن است.
کیست که نداند آقایان روحانی و ظریف بودند که نسبت به توافقشان ابراز خوشبینی میکردند، نامههای تبریک مینوشتند و قول جان کری را تضمین مینامیدند...
و کیست که نداند رهبر انقلاب از اول مخالف اعتماد به آمریکا و خوشبینی به توافق با او بودند، تأکید داشتند که از قِبَل توافق تحریمی لغو نخواهد شد، برخی خطوط قرمز ترسیمی توسط ایشان از سوی مذاکرهکنندگان شکسته شد و...
التیام این قصه پر غصه که حتی بچههای ایرانی هم آنرا میدانند صرفا با پذیرش مسئولیت اشتباه برجام و عذرخواهی ستاد برجام از پیشگاه رهبری نظام، مردم و تاریخ ممکن و میسور خواهد بود...
دوم: کسی از ستاد برجام نبایستی تصور کند که نسخههای قدیمی مثل یک سخنرانی پرطمطراق در مدح سپاه پاسداران! رافع مسئولیت و محوکننده گذشتهی برجامیان است.
مردم به خوبی کنایههای تلخی مثل «دولت تفنگ بدست» را به خاطر دارند و گویندگان آنرا هم از یاد نبردهاند.
مردم یادشان هست که سپاه مظلوم چگونه برای رزمایشهای موشکیاش برای دفاع از ایران اسلامی مورد مؤاخذه مسئول برجام قرار گرفت و حتی رزمایشهایش توسط یک سمپات برجام مثابه با «کمعقلی» خطاب شد.[4]
این گذشتهی تلخ نیز با تجدید نظر جدی در مواضع، توبه و اصلاح پاک میشود نه با نطقهای آتشین و یا با عکس یادگاری گرفتن با فرماندهان سپاه!
(برخی تحلیلگران معتقدند کسانی از ستاد برجام تلاش میکنند منّت سرنوشت محتوم خروج از برجام را به گردن سپاه بیاندازند)
سوم: آقای روحانی و دولت ایشان از قِبَل برجامشان وعدههای پرطمطراقی به مردم دادهاند که اکنون نمیشود نسبت به آنها بیتفاوت ماند.
حتی با اینکه برجام هنوز رسماً دچار شکست نشده اما دولت باید راستش را به مردم بگوید که اوضاع اقتصادی کشور هرگز بحرانی نبود، تحریمها هیچگاه اثری بیش از 30 درصد بر اقتصاد ایران نداشتند، قرار نبود با برجام «ارزانی» بیاید و هشدار خطر وقوع «جنگ» و دورنمای سیاه تصویر شده برای صنعت نفت نیز در حالت خوشبینانه یک «محاسبه غلط» بود...
این توضیحات تنها هزینهای که خواهد داشت، هزینه تعظیم در مقابل نظام و مردم بواسطه یک اشتباه خواهد بود اما اگر ارائه نشوند و دولت خیال کند که با یک مداحی از سپاه پاسداران قضیه در نزد مردم کأنلمیکن میشود؛ آسیبهای سیاسی و طیفی بزرگی دامان دولت و اصلاحطلبان را در آینده میگیرد.
چهارم: مسئولیت «اصلاحطلبان» در قبال برجام اگر از آقای روحانی بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
آنها وعدههایی تندتر از دولت به مردم دادند، پرحرارتتر از رئیسجمهور، منتقدان برجام را نکوهش میکردند، از کاهش هزینهها و افزایش درآمدها بواسطه لوبیای سحرآمیز برجام سخن گفتند و مشکلاتی فرضی را در ذهن افکار عمومی مطرح کردند و نوشداروی برجام را برای آن پیشنهاد کردند.
این جریان سیاسی اکنون و با فرمول «عبور از روحانی»! که طی روزهای اخیر سودای آن را دارد[5]؛ نخواهد توانست در نزد مردم، گذشته برجامیاش را کتمان کند و به سخن دیگر اینکه داغ برجام تا همیشه بر پیشانی اصلاحطلبان حک شده است.
ناصحانه عرض میکنم که جریان چپ مخیّر است بین پیادهسازی فرمول تعامل خود با فتنه 88 بر روی پرونده برجامی که هنوز نشکسته و یا عذرخواهی از رفتارهای برجامی خود یکی را انتخاب کند.
اولی به نتایجی مثل 8 سال گذشته برای اصلاحطلبان منجر خواهد شد اما دومی اقلّا در مسئله برجام، اصلاحطلبان را به حرکت در ریلهای منطقیتری رهنمون خواهد شد.
و پنجم: آقای روحانی و دولت او با منتقدان برجام نیز طی 5 سال گذشته، هرگز برخورد مناسبی نداشتند.
صدالبته منتقدان به «عذرخواهی دولت از نظام و مردم» راضی خواهند بود و مسئله وحدت نیز آرمانی است که باید برای آن خیلی از گلایهها را کنار گذاشت اما در این میان یک تکلیف وجود دارد و آن فراموش نکردن اشتباه بزرگ برجام برای عدم بازتکرار نوستالژی مصدق در سالهای آینده و نسلهای بعد است.
دولت هم نباید انتظار داشته باشد منتقدان چیزی را فراموش کنند و یا به تحلیلهای درستشان اشاره نکنند.
ما نباید فراموش کنیم تا اشتباهاتی مثل اشتباه مصدق، اشتباه مذاکرات شکست خورده سال 83 که بعدها توسط یک عضو ستاد برجام «پیروزی» خطاب شد و البته اشتباه برجام، برای بار چهارم هرگز تکرار نشود.
ستاد برجام باید بداند فرصتهایی که بواسط امید آنها به برجام و آمریکا طی 5 سال گذشته از کشور هدر شد؛ صرفا با عذرخواهی، مدیریت جهادی و توجه به اقتصاد مقاومتی و عزت ملی بازمیگردد نه با مسئول جلوه دادن بزرگان نظام در برجام و یا مثلاً گذاشتن منّت بر سر سپاه پاسداران و متهم کردن قوه قضائیه به تسویه حساب سیاسی!
***
1_http://fna.ir/a1h4x6
2_http://fna.ir/52WA8A
3_http://www.armandaily.ir/fa/news/detail/54679
4_mshrgh.ir/678446
5_ http://fna.ir/a1hkum