هم متن استراتژی که توسط وزارت خارجه آمریکا منتشر شد و هم آن چه ترامپ در قسمتهایی از سخنان خود در بسط این استراتژی برشمرد را بایستی در منطق کلی سیاست ورزی ترامپ نسبت به ایران قلمداد کرد.
روایت تقسیم کاری که بین اروپا و آمریکا به وجود آمده است بخشی از این بستر متناسب با آن استراتژی است. در حالی که ظاهرا دستهای پنهانی در کار است تا با صرفا احمق نشان دادن دونالد ترامپ، هر گونه نگاه راهبردی، آینده نگر و موثر را از مسئولین وزارت خارجه و دولت کشورمان برباید، باید توجه داشت که ماهیت این استراتژی با نگاه آمریکایی چندان هم احمقانه نیست، این استراتژی چیزی سوای از رویکرد کلی آمریکایی ها نسبت به ایران که در زمان اوباما نیز به جد پیگری می شد نیست. مروری موشکافانه به متن راهبرد، اگر با نگاه به روند های موجود و ظرفیتهای نهفته برای ایالات متحده و نیز بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همراه باشد؛ تحلیل راهبردی زیر را از این طرح برملا میسازد:
هدفگذاریهای اصلی راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران:
هدف گذاری آمریکایی ها از استراتژی جدیدشان در حوزه منطقه ای را بیشتر بایستی در قالب مسئله مهار نفوذ، تاویل و تفسیر کرد. آمریکایی ها به خوبی می دانند آن چیزی که سبب تحدید و کاهش نقش آن ها در منطقه شده است، حضور فیزیکی و نرم ایران در این منطقه است و آن ها به طرق مختلف ابتکار عمل را در منطقه غرب آسیا از دست داده اند. با این مقدمه و با تحلیل محتوای استراتژی جدید ایالات متحده می توان اهداف آنرا اینگونه بر شمرد:
۱. ۱. مهار و خنثی سازی نفوذ منطقه ای ج.ا
هم متن استراتژی منتشر شده آمریکا نسبت به ایران و هم رفتارها و گفتارهای مسئولین آمریکایی نشان دهنده این است که نقش و نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا برای آمریکای دوره ترامپ یک مسئله است. نگاهی به سفر اخیر تیلرسون به منطقه غرب آسیا و دیدار با پادشاه سعودی، وزیر خارجه این کشور، وزیر خارجه قطر و سایر مقامات منطقه و تلاش برای آن چه از بین بردن نفوذ ایران نام نهاده در بستر همین خنثی سازی قابل تحلیل است. رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا روز یکشنبه در عربستان گفت "شبه نظامیان باید اکنون عراق را ترک کرده و به کشورشان بازگردند." این جمله نشان می دهد که آمریکا به دنبال مبارزه با ایران اینبار برای آن چه نقش و نفوذ ایران در عراق تلقی می کند است.
۱. ۲. مهار و تحدید محور مقاومت
دیگر هدف موجود در این استراتژی منتشر شده و از طرفی اعلام شده مهار و محدود کردن محور مقاومت توسط آمریکایی ها است. آمریکایی ها شدیدا به دنبال این هستند که ایران را به آن چه مرزهای خودش نامیده اند، برگردانند. صحبت هایی که مقامات صهیونیستی و آمریکایی در خصوص مرزهای سوریه و اسرائیل مطرح می کنند و بیان می دارند ایران باید تا فاصله ۵۰ کیلومتر از مرزهای اسرائیل فاصله بگیرد یا همین اعلام نظر تیلرسون مبنی بر بازگشت شبه نظامیان به کشورهایشان، نشان از ترس از حضور ایران در منطقه دارد. در این خصوص می توان به برخی از سناریوهایی که می تواند برای این مهار و تحدید ترتیب داده شود بدین گونه اشاره کرد:
ائتلاف سازی مبتنی بر اتحادهای سنتی نظام سلطه (تقویت محور عبری-عربی)
«هربرت مکمستر» مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، در نشست امنیت ملی بنیاد دفاع از دموکراسی آمریکا گفت «در این مسیر، به احیای روابط قدیمی با متحدان سنتی خود در منطقه روی آورده و اولویتش، جلوگیری از تزریق منابع مالی سپاه برای ادامه اقدامات شریرانه گروههای شبهنظامی در منطقه است ما باید جامعه جهانی را برای محکومیت اقدامات ضدبشری سپاه پاسداران، همگام کنیم.» مکمستر ادامه به روابط ایران و عراق پرداخت و ادعاهای تکراری دولتمردان آمریکا را بازگو کرد. وی ابتدا گفت: «ما دوست داریم که عراق به کشوری باثبات و خارج از حیطه متحدان ایران تبدیل شود.» مشاور امنیت ملی ترامپ سپس مدعی شد که عراق، لبنان و سوریه، داستان مشابهی دارند و ایران با تقویت حضور گروههای شبهنظامی، باعث بر سر کار آمدن دولتی ضعیف میشود که همیشه به تهران وابسته هستند و در صورت گام برداشتن بر علیه منافع ایران، با تیغ تیز همان گروههای شبهنظامی مواجه میشوند.[۱]
ایجاد توازن منطقه ای در مقابل ج.ا (با محوریت عربستان)
در این خصوص «راب مالی» معاون گروه بینالمللی بحران درباره سفر نخست وزیر عراق به عربستان سعودی میگوید: «بهبود روابط بغداد-ریاض تحولی مثبت است. اما این یک امید واهی است که نفود ایران بر عراق دیگر برتر نباشد.»[۲]
تمرکز بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با محدودسازی و تحریم مالی این نهاد کارآمد انقلاب
این هدف آمریکایی ها با استفاده از ابزارها و مکانیسم هایی تعبیه می شود که آن ها پیشتر در خصوص بخش هایی از این نهاد آن را انجام داده اند. در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ بود که نیروی قدس سپاه پاسداران در همین مکانیسم توسط اروپایی ها به عنوان یک نهاد حامی تروریسم قرار گرفت و پیشتر نیز آمریکایی ها این اقدام را انجام داده بودند.
۲. ۲. ۱. تحریم های سنگین بینالمللی
دغدغه آمریکا برای فشار بر سپاه را باید در صحبت های نتانیاهو جستجو کرد آن جا که می گوید «تصمیم ترامپ برای معرفی تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران ایران تحسین آمیز است» ومدعی می شود «مشهود است که میبایست از تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای وضع تحریم علیه سپاه حمایت کرد. سپاه، بازوی اصلی ایران در رواج تروریسم در سراسر جهان و به طور قطع گسترش تهاجم در سراسر خاورمیانه است.»[۳]
تحریمها علیه سپاه از دو مسیر زیر به صورت توامان پیگیری میشود:
۲. ۲. ۱. ۱. قراردادن کلیت سپاه در لیست حامیان تروریسم
این موضوع با این هدف در دستور کار آمریکایی ها قرار گرفته و می گیرد که اقتصاد کشور درگیر موضوع افزایش فشار به منزله رساندن جامعه به نقطه نارضایتی داخلی از سیستم سیاسی شود، تا به لحاظ داخلی جامعه آماده مذاکره مجدد با آمریکایی ها شود.
۲. ۲. ۱. ۲. تلاش برای همراه سازی اروپا برای تحریم اقتصادی سپاه (یعنی کل اقتصاد ایران به زعم طراحان راهبرد آمریکا)
یکی دیگر از تلاش های آمریکایی ها این است که در خصوص برنامه منطقه ای و نفوذ منطقه ایران و مسئله موشکی ایران اروپا را نیز با خود همگام کرده و به طور کلی تلاش کنند حاکمیت ایران به دو بخش تقسیم کرده و به واسطه همین موضوع فشار وارد کنند تا امتیازاتی را نیز دریافت کنند. موضوعاتی که اخیرا توسط اروپایی ها و در خصوص مذاکرات مکمل و توافق های جانبی مطرح می شود با همین هدف مطرح می شود.
۲. ۲. ۲. تلاش برای تحریم داخلی سپاه: از طریق فعال کردن مجدد ظرفیتهایی چون FATF با کمک جریان نفوذ
«سیگال مندلکر» معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امور اطلاعات مالی و تروریسم در توضیح استراتژی جدید واشنگتن علیه ایران، گفته بود:
«اول خنثیکردن فعالیتهای ثباتزدا و مهار تهاجم ایران در منطقه و حمایتهایش از گروههای شبهنظامی. این مسئله شامل فعالیتهای ایران در سوریه، حمایت از حزبالله (در لبنان)، حماس (در غزه) و حشد الشعبی (در عراق) می شود که اسرائیل را تهدید میکند.
دوم ممانعت از رسیدن منابع مالی به ایران و سپاه پاسداران برای فعالیت در منطقه.
سوم مقابله با توانایی ایران در تهدید کردن آمریکا و متحدانش با استفاده از موشکهای بالستیک و دیگر جنگافزارهای غیرمتقارن.
چهارم مسدود کردن تمامی راههای ایران برای رسیدن به سلاح هستهای.»
این مقام وزارت خزانهداری آمریکا در ادامه افزود تصمیم ترامپ برای تایید نکردن توافق هستهای، به دولت و کنگره این اجازه را میدهد تا به طور کامل تهدیدات ایران و کمبودهای توافق هستهای را بیان کنند.
مندلکر اما مدعی شد که با عدم تایید توافق، آمریکا از تعهداتش در قبال برجام تخطی نکرده و هنوز هم به عنوان یک طرف، به عنوان پایبند است.
وی در توضیح نقش وزارت خزانهداری در استراتژی جدید ترامپ علیه ایران، گفت طی ۱۰ ماه گذشته، اداره کنترل سرمایههای خارجی این وزارتخانه، ۷ مرحله تحریم وضع کرده که شامل ۷۲ هدف در چین، ایران، لبنان و اوکراین در ارتباط با سپاه، برنامه موشکی ایران و نقض حقوق بشر بوده است.معاون وزارت خزانهداری آمریکا تاکید کرد که این نهاد فقط به هدف گرفتن سپاه بسنده نخواهد کرد و دیگر ارگانهای دولتی که «بیثباتی» را ترویج داده و «از تروریسم حمایت کنند» را نیز هدف تحریم قرار میدهد.[۴]
محکوم سازی احتمالی سپاه در دادگاه های بین المللی و یا دادگاههای داخلی آمریکا
یکی از مسائلی که مورد توجه آمریکایی ها است این است که بتوانند سپاه را در محافل بین المللی با پروژه شرمنده سازی خود پیش ببرند. مکمستر در همان نشست گفت که برای مقابله با سپاه، باید در گام اول، جهانیان را با نحوه عملکرد و استراتژی این نهاد آشنا کرد. مجری برنامه از مکمستر پرسید: «پیام شما برای شرکتهای خارجی که در پی موقعیت تجاری در ایران هستند، چیست؟» مشاور ترامپ پاسخ داد: «پیام من این است که با سپاه تجارت نکنید و سپاه را برای تهدید دوستان منطقهای ما و بخصوص عربستان و اسرائیل، تقویت نکنید. به نفع شماست که اقدامات اطلاعاتی سختتری انجام دهید و بفهمید که ذینفع واقعی شرکت طرف قرارداد شما کیست؟».[۵] مسئله «نامگذاری سپاه» به عنوان یک نهاد نابهنجار و متعاقبا «شرمنده سازی ایران» و «وادار کردن سایر کشورها به ارتباط داشتن با سپاه» مورد توجه آمریکایی ها قرار گرفته است.
خلع سلاح راهبردی ج.ا (خصوصا حوزه موشکی بالستیک)
یکی از مسائلی که طی سال های اخیر شدیدا طرف غربی را آزار داده است همین مسئله عمق استراتژیک ایران در منطقه غرب آسیا است. غرب بر آن است که ایران توانسته الگوی توازن قدرت در سطح منطقه را به هم بریزد و متناسب با این الگو سیاست های غرب هم در ابعاد قدرت نرم و هم در ابعاد قدرت فیزیکی و سخت دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. هم از این رو به دنبال تغییر استراتژی و تاکتیک ایران در منطقه است. در نامه خداحافظی جان کری این موضوع به صراحت بیان شده بود که آمریکایی ها پروژه هسته ای ایران را در زمان اوباما به نتیجه رسانده اند، حالا نوبت پروژه های دیگر از جمله حضور منطقه ای ایران و برنامه موشکی این کشور است. خلع سلاح ایران با هدف بازپس گیری نظم مطلوب آمریکایی در منطقه است.
انسداد پل ارتباطی شبکه منطقه ای ایران (محور مقاومت)
تحرکات آمریکا در مرزهای سوریه و عراق، تلاش عربستان و آمریکا برای کشاندن نخبگان جهان تشیع و تلاش برای تحریف نقش نیروهای مردمی در عراق همه و همه در راستای انزوای محور مقاومت و از بین بردن این خطوط اتصالی ترسیم شده است، آمریکایی ها به خوبی از تاثیر و نقش خط اتصالی به وجود آمده با خبر هستند، لذا با استفاده از تمام حربه های خود تلاش می کنند این پیوند از بین رفته و ایران عمق نفوذ خود را از دست بدهد.
هدف گذاری برجامی آمریکا
در پرتو استراتژی برجامی آمریکا نیز هدف گذاری هایی وجود دارد که بخشی از آن ها با هدف گذاری های منطقه ای آمریکا برای ایران همسانی دارد و بخشی نیز مختص خود برجام است. از جمله این هدف گذاری هایی که مختص برجام و مسائل هسته ای است، عبارتند از:
۶. ۱. دست آویز قراردادن پروتکل الحاقی
آمریکایی ها به فکر استفاده از حربه پروتکل الحاقی برای فشار به منظور تشدید مکانیسم های نظارتی هستند تا به وسیله آن بتوانند تمام فعالیت های ایران را متناسب به سیستم های اطلاعاتی و جاسوسی خود پیش ببرند. فوریه ۲۰۱۶ بود که هانس بلیکس بازرس تسلیحاتی اسبق سازمان ملل و مدیر کل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیان داشت «جاسوسهایی که در ایران اقدام به ترور کردهاند میتوانند از اطلاعات جعلی هم برای منحرف کردن بازرسیها از برنامه هستهای ایران استفاده کنند.» همین چند روز پیش بود که یکی از مقامات اروپایی با ایراد اتهام به آمریکا در خصوص خروج از برجام بیان داشت که در آن صورت سیستم نظارتی که بر فعالیت های ایران است، از بین می رود و تعداد قابل توجه بازرسانی که در ایران فعالیت می کنند مجبور به خروج خواهند شد و این برای منافع غرب خطرناک است.
۶. ۲. وادارسازی ایران برای بازکردن مشت نظامی خود
یکی دیگر از اهدافی که به طور خاص دونالد ترامپ به دنبال آن است این است که اطلاعات مربوط به اماکن و توان نظامی ایران را در دست داشته باشد. دعوایی که اخیرا سبب شده است تا فرانسه از مذاکرات مکمل سخن بگوید با همین موضوع شروع شد که فرانسوی ها گفتند مذاکرات می تواند بر سر نظارت بر اماکن نظامی ایران تکمیل شود.
آنچه مشخص است این است که آمریکایی ها دوباره در حال تکرار همان سناریویی هستند که در خصوص برجام آن را عملی کردند. بحث هایی که اخیرا در خصوص بند T برجام شده است در همین قالب قرار می گیرد. بند T برجام بندی است که مشمول ضمائم برجام است، این بند به صورتی خیلی کلی و نهچندان محدود میگوید که ایران نباید در رویههای تحقیقاتی مرتبط با برنامه هستهای وارد عمل شود. موضوع و هدف این بند این نیست که مجوز نظارت بر فعالیت های نظارتی غیرمجاز را برای آژانس به رسمیت بشناسد، بلکه یک طرح کلی موجود در تمام سیستم های ارزیابی و نظارت و رژیم های موجود در توافقنامه های بین الملل است. آمریکایی ها با استناد به همین موضوع تلاش می کنند تا بیان کنند که ایران متعهد به عدم دخالت در امور نظارتی آژانس شده تا با استفاده از این موضوع مسئله نظارت بر اماکن نظامی را پیش کشند.
«هربرت مکمستر» مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، امروز در نشست امنیت ملی بنیاد دفاع از دموکراسی در پاسخ به این سوال مجری که پرسید: «مشکل برجام چیست؟» پاسخ داد: «من به آن برجام نمیگویم و میگویم بدترین توافق تاریخ. منافعی که ایران از این توافق به دست آورد با منافع جامعه جهانی، متناسب نیست. ایران در برابر جریان پولی که به سمت این کشور روانه شد، چه کرد؟» مشاور امنیت ملی ترامپ در توضیح انتظارات آمریکا از برجام گفت: «بحث اساسی زوالپذیری برجام باید مورد بررسی قرار گیرد و بند T هم باید اجرایی شود؛ یعنی بازرسیها باید انجام شوند.»
او در پاسخ به سوالی در خصوص موضع اروپاییها در قبال برجام گفت: «تصور میکنم که آنها دارند همراهی را شروع میکنند. اقدامات متحدان اروپایی و کانادا برای تقویت ظرفیت آژانس هستید. میبینید که با این گفته ایران که نمیتوانید "فلان کار" را انجام دهید، مخالفت میکنند.» مکمستر در ادامه از نحوه تعامل قانونی کشور خودش با برجام هم انتقاد کرد و گفت که کنگره نباید برای گردش کار داخلی هیئت حاکمه آمریکا گزارش تهیه کند بلکه باید اقدامی در جهت مقابله با نقاط ضعف برجام استفاده یکجانبه از توان آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مقابله با ایران، انجام دهد. مشاور امنیتی ترامپ در انتهای بخش برجامی سخنان خود گفت: «این توافق از اساس دارای نقائصی است که رئیسجمهور ترامپ تمام تلاش خود را برای اصلاح آن در راستای منافع امنیتی مردم آمریکا، بکار خواهد بست.»
[۶]
ریابکوف اخیرا بیان داشته «رسیدن به برخی موضوعات جعلی با مضمون فعالیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی روی بند «T» برجام که مربوط به تأسیسات نظامی ایران میشود، اصلا برای ما موضوعیت ندارد هر چند که جزء موضوعات مورد بحث در حال حاضر است مسکو به طور خاص تأکید دارد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مجاز به انجام چنین بازرسیهایی نیست و نمیتواند چنین مسئولیتی را عهدهدار شود چرا که بند T به مسائل خارج از محدوده صلاحیت آژانس میپردازد. در خصوص برنامه موشکی ایران، برخی از همتایان ما ترجیح میدهند که مسائل خلاف واقعیت را عنوان کنند. ما نمیتوانیم آنها را وادار به درک این منطق روشن و حقایق مشخص کنیم.» تب ماجرای اروپایی ها بر سر بازرسی از اماکن نظامی ایران به نظر می رسد تا حد زیادی بالا گرفته که ریابکوف با گله از اروپایی ها بیان می دارد «از آنجایی که آنها اصرار بر این قضیه دارند، ما نیز میگوییم اگر شما نمیتوانید بدون بحث در این رابطه جلو بروید، بهتر است آن را در جلسات آینده نشست کمیسیون مشترک مطرح کنید. اگر دیگر طرفهای برجام مایل به بحث در این رابطه هستند، مسکو نیز آمادگی دارد تا موضع خود را به بحث بگذارد.»
۶. ۳. مقصر معرفی کردن ایران به عنوان نقض کننده برجام
اقدام اخیر ترامپ در بر شمردن سه موضوع تخلف ایران در برجام را می توان در راستای این هدف گنجاند. شاید بتوان گفت تنها جایی که در راهبرد جدید آمریکا، نقطه امید دولت ترامپ بمنظور سوءاستفاده هر چه بیشتر از لاشهی برجام خواهد بود، این محور نهایی است. محوری که به واسطهی آن دونالد ترامپ علیرغم انتظارها و نیز زمزمهها، همسو با غربگرایان داخلی، حرفی از الغای برجام بصورت قطعی نزد.
پی نوشت ها:
[۱] http://www.defenddemocracy.org/media-hit/behnam-ben-taleblu-mcmaster-dont-do-business-with-irans-revolutionary-guard-corps/
[۲] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۶۰۸۰۱۰۰۰۰۴۸
[۳] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۶۰۷۲۳۰۰۱۲۸۹
[۴] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۶۰۷۲۵۰۰۰۰۶۵
[۵] http://www.defenddemocracy.org/media-hit/behnam-ben-taleblu-mcmaster-dont-do-business-with-irans-revolutionary-guard-corps/
[۶] http://www.defenddemocracy.org/media-hit/behnam-ben-taleblu-mcmaster-dont-do-business-with-irans-revolutionary-guard-corps/
منبع: پایگاه برهان