در این متن سعی شده است با ذکر ۱۴ سؤال در خصوص پرسش اخیر صادق زیباکلام درباره اربعین، نگاه روشنگرانهای ارائه شود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، صادق زیباکلام در اینستاگرام خود مینویسد: به دخترم سارا که عازم کربلا بود گفتم انشاءالله زیارتت مقبول، اما در بین راه، این پرسش را هم از خودت بکن که چه شد بعد از ۱۴۰۰ سال، ما ایرانیها سه، چهار سال است که دفعتاً به فکر راهپیمایی اربعین افتادهایم (البته با تشویق و حمایت تمام و کمال نظام) زیباکلام، عادت به پرسیدن دارد، البته رک و راحت و جهت دار و آغشته به غرض؛ بد نیست گاهی ما هم از او سؤالاتی بپرسیم:
۱. آیا نمیشود اینقدر تلاش مجاهدانه شما برای تردید افکنی و ایجاد دودلی نسبت به نظام اسلامی، صرف کارهای مهمتر مثل کمک به فقرا، امور خیریه، نخصص در رشته دانشگاهی، مطالعه عمیق تاریخ، حمایت از دین و یا هرچیز نافع دیگری شود؟
۲. آیا نمیشود روزی چند ساعت هم که شده، محض رضای خدا، تولید و توزیع شبهه را متوقف کنید، یا حداقل به گوشهای پناه برده و از فضیلتهای سکوت و خلوت برخوردار شوید؟
۳. آیا نمیشود حداقل، با سارا، دختر خود، مثل مخاطبان بی پناه رسانه برخورد نکنید و او را زیر گیوتین ناجوانمردانه شبهات، به خونریزی و قتل عام نکشانید؟
۴. آیا میشود پاسخ دخترتان را در جواب این پرسش پدرانه، برای ما هم توئیت کنید؟
۵. آیا میشود مشاهدات دخترتان را پس از سفر اربعین برای ما هم روایت کنید؟ (البته اگر ناخلف بوده باشد و بر خلاف تردیدافکنی پدر، بازهم به زیارت حسین (ع) رفته باشد!)
۶. کجای تربیت شما مشکل داشته که سارا، دخترتان، باز به این سؤالات بدیهی حضرت پدر، بی توجه مانده و مثل میلیونها نفر، به این حرکت دفعی، رسانهای و سیاسی تن داده است؟
۷. آیا نمیشود یک درصد از مقداری که به آمریکا و شاید اسرائیل، خوشبین هستید، به حکومت ایران هم خوشبین باشید؟ مثلا اینقدر که درباره حمله ناو وینسنس آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی، توجیه تراشیدید و گفته اید آنها تعمدی نداشته و ما خیلی وقتها بی جهت آمریکا را دشمن خود میپنداریم؛ کاش به همان میزان با اربعین هم مهربان و خوشبین میبودید!)
۸. آیا نمیشود برای حکومت ایران نیز قدری از صداقت و حق، فرض بگیرید و در پرسشگری هاتان او را معادل حکومت کفر و طاغوت نپندارید؟
۹. آیا نمیشد از رسانههای جمهوری اسلامی دست میشستید، در روزنانههای آن نمینوشتید و هرگز بر آنتن تلویزیون او ظاهر نمیشدید؟ آن وقت سنجش میکردیم که زیباکلام در کجای نظام معرفتی و روشنگرانه این مرز و بوم، وزن و اندازهای دارد؟
۱۰. آیا به ما اجازه میدهید حداقل به خاطر همین سؤال خام و کتمان جسورانه تاریخ که پیاده روی اربعین را ثمره تلاش نظام حاکم ایران میدانید، در بقیه روایتهای تاریخی و ژستهای متفکرانه شما شک کنیم و بدبین شویم که سؤالات او نتیجه تاریخ ندانی و تاریخ نخوانی است؟
۱۱. در آخرین پست اینستاگرامی، خودتان گفته اید استادی هستید که گاهی مسیر منزلش را گم میکند، و تعجب کرده اید که چطور اینستاگرام شما به مرز نیم میلیون عضو رسیده است، آقای استاد میشود گزارشی تحلیلی از کامنتهای همین اعضاء به رسانهها ارائه کنید؟ و البته یادمان باشد بی تفاوتی به مرزهای عقیدتی و آزادانگاری در پرسشگری و ولنگاری در نقد، به سادگی آدمها را برجسته و رسانهای میکند.
۱۲. صادق خان! آیا میدانید بیست و اندی میلیون نفر آدم، یعنی چه مقدار حجم انسانی، در حالیکه فقط چهار پنج میلیون نفر از آنان ایرانی هستند، آیا همه این کثرت آدمها تحت تسلط و نفوذ نظام حاکم ایران هستند؟
۱۳. شما ویترین جذاب اندیشههای دگراندیش در ایران هستید، خودتان بگویید چرا اربعین اینقدر جریان فکری شما را به عصبانیت واداشته و همه کار برای ندیدن یا بد دیدن آن انجام میدهید؟
۱۴. سؤال آخر، خودتان پاسخ دهید چرا ما در این چهار پنج سال، یک دفعهای یاد اربعین افتادیم؟ مگر اربعین قرار است برای حکومت ایران چه کند؟ و اگر هم قرار است کاری کند شما چرا دلخورید؟